آیا ندانستهای که خدا [ست که] ابر را به آرامی میراند سپس میان [اجزاء] آن پیوند میدهد آنگاه آن را متراکم میسازد پس دانههای باران را میبینی که از خلال آن بیرون میآید و [خداست که] از آسمان از کوههایی [از ابر یخزده] که در آنجاست تگرگی فرو میریزد و هر که را بخواهد بدان گزند میرساند و آن را از هر که بخواهد باز میدارد نزدیک است روشنی برقش چشمها را ببرد
خداوند در قرآن چه بسیار که دوستانه و صمیمانه با مردمان صحبت میکند و با نشان دادن لطایف حکمت خود حضور فراگیر خویش را در همه پدیده های طبیعت نشان میدهد تا دلشان به حضور الهی گرم شود و از غصه عالم به در آیند.
سخنان خداوند در ترغیب مردمان بیشتر حکمت و حکایت و بیان رابطه علت و معلول در میان پدیده های طبیعت است از جمله در این آیه که جانب کشتی ران ابرها نازل کننده برف و باران میفرماید آیا نمیبینید که خداوند چگونه ابرها را در آسمان میراند و آنگاه آنها را با هم ترکیب میکند و پیوند میدهد.
و سپس آن ابرها را به مرحله ای از تراکم و فشردگی میرساند که میبینی دانه های باران آهسته آهسته از خلال آن ابرها بیرون میجهد و باز آیا نمیبینی که خداوند از کوه های گران سنگ ابر تگرگ میبارد.
و آن تگرگ را بر هر که خواهد فرود میآورد و از هر که خواهد دور میکند و رعد و برق را به هم میآمیزد و چنان نوری از ابرهای سیاه میآفریند که چشم های آدمیان را میرباید.
ممکن است منکری بگوید که من این چیزها را میبینم و شکوه و عظمت آنها را احساس میکنم اما این کارهای طبیعت است و چه نیاز که دست دیگری را در پشت حرکات طبیعت تصور کنیم.
پاسخ این است که آیا تو نمیبینی که در طبیعت علیالدوام از پریشانی و پراکندگی نظم و هدف و آهنگ پدید میآید و چنان نظام شگفتی ایجاد میشود که اندیشمندان در کمترین گوشه آن حیران میمانند همچون نظام ابرها و بادها و بارشها و رعد و برق و صاعقه که هر یک در طبیعت نقش موثر و حکمت و علتی دارند؟