به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، افکار نیوز در ادامه نوشت: با فرار رسیدن پایان سال یکی از صنعتهایی که بازار آن داغ میشود، گردشگری و تورهای مسافرتی نوروز است. سفری که غالبا به منظور تفریح همراه خانواده و در کردن خستگی سالیانه است. تا چندی پیش در میان تبلیغات سفر و گردشگری، فقط حرف از جاذبههای طبیعی و زیباییهای تاریخی و امکانات استراحت و تفریح و در واقع هر آنچه بود که با سیاحت در آن مقصد گردشگری، لذت تجربهاش را میشد به دست آورد، لذتی که در هیچ شهر و منطقهای همچون دیگری نبود.
هیاهوی بازاریابی شرکتهای داخلی به منظور جذب گردشگر برای خارج از کشور کم بود، حالا خود آن کشورها هم بیش از قبل و به طور مستقیم دست به کار تبلیغات شدهاند. در فرهنگ ملی و دینی ما بر سفر بسیار تأکید شده است، چرا که آشنایی با مردم و سرزمین دیگر اقوام و کشورها باعث افزایش آگاهی و رشد فکری افراد میشود. از سوی دیگر سفر میکنیم تا خود و اطرافیانمان را نیز دراین مسیر بهتر بشناسیم. اما چاپ تبلیغی فقط با این مضمون که سفر کنید برای خرید و پول خرج کردن، چه جایی در جامعه ما دارد؟ در حالی که سعی کردهایم از رواج معضل مصرفگرایی در توفان تهاجم فرهنگ کاذب بیگانه جلوگیری کنیم، چنین تلاشهایی چه هدفی را برای مسافرت در نظر گرفته است؟
وقتی هیچ اشارهای به گشت و گذار و سیاحت برای جذب گردشگر نشده است و محور سفر بر صرف وقت و خالی کردن جیب در فروشگاههای پرزرق و برق گذاشته شود، ماهیت سفر را باید زیرسؤال دانست. یک فروشگاه، یک مرکز خرید یا یک مجموعه تجاری عظیم، هرجای دنیا باشد فرقی ندارد وقتی آن چه عرضه میکند، کالایی است که در تب و تاب بازارهای جهانی، در بسیاری کشورها یافت میشود و خاص آن کشور نیست.
البته اگر قصد شما از سفر، فقط همین خرید باشد و بس، این نوع تبلیغ مسافرت قابل قبول است، با این حال توجیهی برای بیرنگ جلوه دادن دیگر اهداف معمول یک مسافرت نسبتاً پرهزینه محسوب نمیشود. باید گفت در این شرایط دیگر نباید نامی از مقصد آورد و اگر کسی هم پرسید باید جواب بدهید: رفته بودم خرید!
خریدن سوغاتی و به همراه آوردن ارمغان از سفر به یک کشور دیگر البته از این موضوع مجزا است. اصل قضیه این است که آنچه به همراه میآورید نشانه و یادآوری از آن مرز و بوم باشد، نه آن که با یک چمدان خالی بروید و در طول سفر آن را پرکنید از اجناس برندهای گران و پر هزینه و فروشگاههای زنجیرهای.
تبلیغات گردشگری غیرداخلی فقط محدود به خود آن مقصد گردشگری نیست. در شرایطی که تبلیغات رنگارنگ شرکتهای هواپیمایی هم تا حدی توانسته بعضی مردم را به گذراندن تعطیلات در خارج از کشور ترغیب کند، حتی قیمت پائینتر و تسهیلاتی همچون بارمجاز بیشتر برای جلب نظر مسافر به استفاده از خدمات شرکتهای داخلی برای خطوط هوایی موجود در بسیاری موارد راه به جایی نبرده است. حالا تصور کنید مجموعه کامل تبلیغاتی کشورهای دور و نزدیک در کشور ما را که از نوع هواپیما و تعداد پرواز درهفته و پوشش گسترده خطوط و مقاصد گرفته تا هتل و غذا و گشت و گذار و خرید را در قالب تورهای متنوع ارائه میدهند.
میزان اقبال مسافران به این پیشنهادات سفر را از آمار خروج گردشگر از کشورمان به آسانی میتوان برداشت کرد. حتی اگر برای نبود هیچ گونه تطابق و تعادلی بین ورود و خروج گردشگر از ایران چهارفصل را به حال خود رها کنیم، لازم است تدبیری برای صیانت از فرهنگ سفر در این غوغا بیندیشیم.