تاونسویلی استرالیا، شهری که جولیان آسانژ در آن به دنیا آمد
آسانژ در مصاحبهای با روبرت مان (Robert Manne) اظهار داشت که پدر واقعیاش جان شیپتون (John Shipton) نام داشت و او تا سن 25 سالگی وی را ملاقات نکرد.
در ۱۳۵۸ مادرش دوباره ازدواج میکند و همسر تازهاش موسیقیدانی بود که به باور جولیان به گروه "عصر نو" به نام "فامیلی" تعلق داشت که یک آموزگار یوگا آن هامیلتون بایرن (Anne Hamilton-Byrne) آن را رهبری میکرد. آنها دارای یک پسر شدند، اما دو سال بعد کارشان به جدایی رسید و بر سر نگهداری از فرزند مشکل پیدا کردند و مادر آسانژ به مدت ۵ سال پیوسته از دست پدر بچه فرار میکرد.
تصویری از آسانژ در دوران کودکی
تا پیش از ۱۴ سالگی آسانژ ۳۰ بار شهر عوض کرد و به مدارس زیادی رفت از جمله دبستان گولمنگار و گاه در خانه به او درس داده میشد. آسانژ در گفتوگویی با هانس اوریچ اُبریست گفته که او در ۵۰ شهر متفاوت زندگی کرده و به ۳۷ مدرسه رفتهاست.
مندکس و پرونده نورتل
آسانژ در سال 1987 زمانی که فقط ۱۶ سال بیشتر نداشت شروع به هک کردن کامپیوتر با نام مستعار ”مندکس" کرد. او و دو هکر دیگر گروهی به راه انداختند و نامش را خرابکاران بینالمللی گذاشتند.
پلیس فدرال استرالیا از وجود این گروه باخبر میشود و "عملیات هوا" را برای شناسایی آنها آغاز میکند. در سپتامبر 1991 مندکس حین هک کردن پایانه اصلی ملبورن "نورتل" (شرکت مخابرات کانادایی) دستش رو میشود. پلیس فدرال استرالیا در واکنش به این کار او خط تلفنشان را کنترل میکند و در همان سال به خانهشان در ملبورن میریزند.
آسانژ از 16 سالگی با نام مستعار مندکس به هک کامپیوترها پرداخت
بر اساس گزارشها آسانژ نوجوان از راه "مودم" به کامپیوترهایی دسترسی یافته که به دانشگاهی استرالیایی، قرار گاه فرماندهی هفتم نیروی هوایی آمریکا و دیگر سازمانها متعلق بودند. سه سال طول کشید تا پرونده با اتهام ۳۱ مورد هک کردن و جرمهای دیگر به دادگاه رفت. نورتل گفت که دستدرازیهای او ده هزار دلار برای آنها هزینه داشتهاست. ۲۵ اتهام هک کردن او ثابت شد و به دلیل رفتار خوب با ۲۱۰۰ دلار جریمه آزاد گشت. قاضی گفت هیچ شواهدی جز کنجکاوی هوشمندانه و لذت از توانایی در ورود به این کامپیوترها وجود ندارد و اگر آسانژ این کودکی نابسامان را نداشت، باید ۱۰ سال به زندان میرفت.
مصاحبه جولیان آسانژ با لری کینگ در شبکه سیانان
برای دانلود اینجا کلیک کنید
ازدواج، تحصیلات دانشگاهی و کار
آسانژ در سال 1988 ازدواج کرد اما قبل از دستگیری و محکومیت از همسر خود جدا شد. وی از این ازدواج دارای یک پسر بود و پس از جدایی وارد یک دعوی حقوقی طولانی مدت در مورد قیمویت فرزندش شد که تا سال 1999 به طول انجامید.
آسانژ هم زندگی زناشویی و هم زندگی علمی خود را قبل از راهاندازی ویکیلیکس ترک کرد
آسانژ از سال 2002 تا 2005 در دانشگاه ملبورن و نیز دانشگاه کانبرا به تحصیل پرداخت. وی در رشتههای مختلفی چون فیزیک، ریاضی محض و مدت کوتاهی در رشته فلسفه و همچنین عصبشناسی به تحصیل پرداخت اما هیچگاه فارغالتحصیل نشد. وی ادعا میکند که به دلایل اخلاقی و چون سایر دانشآموزان با پروژههای نظامی دولتی همکاری داشتند تحصیل را رها کرد.
آسانژ قبل از راهاندازی ویکیلیسک به عنوان برنامهنویس کامپیوتریو تهیه کننده نرمافزار فعالیت می کرد.
ماجرای رسوایی جنسی
آسانژ در اوایل دسامبر 2012 متوجه شد که یک مسأله حقوقی دیگر نیز وجود دارد که باید نگرانش باشد. پلیس سوئد از اوایل ماه آگوست تحقیقاتی در مورد دو پرونده آزار و اذیت جنسی مرتبط با وی آغاز کرده بود. پس از اینکه مقامات سوئدی از کشورهای اروپایی خواهان دستگیری آسانژ شدند، وی خود را در روز ششم دسامبر به پلیس لندن معرفی کرد.
جولیان آسانژ در بالکن سفارت اکوادور در لندن
وی طی اظهاراتی اعلام کرد که در سال 2013 یک میلیون سند دیگر منتشر خواهد کرد
پس از چندین جلسه دادگاه به منظور بررسی درخواست تجدید نظر در دستور بازداشت، دادگاه عالی انگلستان درخواست تجدید نظر را رد کرد. به نوشته روزنامه نیویورک تایمز، آسانژ در ژوئن 2012 به منظور جلوگیری از استرداد به سوئد به سفارت اکوادور در لندن وارد شده و از این کشور درخواست پناهندگی کرد. تقریبا دو ماه بعد دولت اکوادور به او پناهندگی داد. البته این پناهندگی تنها در خاک اکوادور معتبر است و بنابراین او نمیتواند سفارت را ترک کرده و به فرودگاه لندن برود تا از آنجا به اکوادور پرواز کند.
ویکیلیکس
ویکیلیکس یک سازمان بینالمللی، آنلاین و غیرانتفاعی است که اطلاعات محرمانه را از منابع ناشناس دریافت کرده و منتشر میکند. وبسایت این سازمان در سال 2006 و از سروری در ایسلند کار خود را آغاز کرد و اعلام کرد که در سال اول 1.2 میلیون سند را منتشر خواهد کرد. جولیان آسانژ مؤسس، سردبیر و مدیر این وبسایت محسوب میشود.
جولیان آسانژ مؤسس، سردبیر و مدیر وبسایت ویکیلیکس است که تاکنون صدها هزار محرمانه را منشتر نموده است
کریستین هرافنسون (Kristinn Hrafnsson)، جوزف فارل (Joseph P. Farrell) و سارا هریسون (Sarah Harrison) دیگر اعضای شناخته شده ویکیلیکس هستند. گروه تاکنون اسناد بسیاری را منتشر کرده است که تبدیل به اخبار برتر رسانهها گشتهاند.
کریستین هرافنسون و سارا هریسون دو چهره دیگر شناخته شده ویکیلیکس هستند
افراد مرتبط با این سازمان سعی دارند هویت خود را پنهان نگه دارند
اولین اسناد منتشر شده با مخارج نظامی و همچنین تأسیسات مورد استفاده در جنگ افغانستان و نیز فساد در کنیا بود. در جولای سال 2010، ویکیلیکس در حدود 76/900 سند مرتبط با جنگ افغانستان منتشر کرد که تا قبلا از آن در اختیار عموم نبودند. در اکتبر سال 2010، گروه تقریبا 400 هزار سند درباره جنگ عراق منتشر کرد. در آوریل 2011، ویکی لیکس 779 سند در مورد زندانیان گوانتانامو منتشر کرد. در نوامبر 2010، ویکیلیکس با برخی سازمانهای رسانهای بزرگ جهان مکاتبات دیپلماتیک وزارت امور خارجه آمریکا را منتشر کرد.
اخیرا
جولیان آسانژ اعلام کرده است که در سال 2013 یک میلیون سند جدید را فاش خواهد کرد.
تریلر مصاحبه جولیان آسانژ با سید حسن نصرالله
برای دانلود اینجا کلیک کنید
منبع آسانژ که بود؟
در سال 2010 یک سرباز آمریکایی به نام بردلی منینگ توسط مأمورین اطلاعاتی این کشور به اتهام ارائه اسناد محرمانه به ویکیلیکس بازداشت شد. بنا بر اتهامات وارده وی اسناد مربوط به جنگها عراق و افغانستان، تصاویر حمله نیروهای آمریکایی به غیرنظامیان بغداد و نیز مکاتبات دیپلماتهای آمریکایی را که در اختیار وبسایت ویکیلیکس قرار داده است.
بردلی مندی در سال 2010 به اتهام ارائه اسناد محرمانه به ویکیلیکس بازداشت شد
آیا منبع افشای صدها هزار سند محرمانه یک سرباز ساده آمریکایی بود؟
مندی متولد ۱۷ دسامبر ۱۹۸۷ و یک همجنسباز است. وی از زمان بازداشت در سلولی در پایگاه نظامی کوانتیکو در ایالت ویرجینیا زندانی است. وی در نخستین جلسه دادگاه نظامی در ۲۳ فوریه ۲۰۱۲ که در فورت میـد ایالت مریلند آمریکا برگزار شد، از قبول یا رد اتهامات خود خوداری کردهاست. در صورت مقصر شناخته شدن توسط دادگاه نظامی، او ممکن است به حبس ابد محکوم شود.
آیا بار دیگر 11 سپتامبر دیگری با تمام ابهامات و نکات مشکوک آن رخ داده است
تقریبا دولتمردان تمام کشورهای غربی انتشار این اسناد را چنان تفسیر کردند که گویی یک 11 سپتامبری دیگر و البته این بار در فضای سایبری رخ داده است، رویدادی که شاید نیازمند یک "جنگ علیه تروریسم سایبری" میباشد.
غربیها ویکیلیکس را به مثابه 11 سپتامبری دیگر تلقی کردند
کاخ سفید انتشار اسناد را عملی خطرناک و بدور از حس مسئولیت دانست، وزارت دفاع این کشور نیز، کسب اسناد مورد بحث را غیر قانونی اعلام کرد .
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، در نخستین اظهار نظر درباره اسناد منتشر شده از سوی وبسایت ویکیلیکس، از افشای این اطلاعات به شدت ابراز تاسف کرد و گفت این اقدام نه تنها حمله به سیاست خارجی آمریکا بلکه حمله به جامعه جهانی است. وی اما در عین این انتقادات از میان صدها هزار سندی که توسط ویکیلیکس منتشر شدهاند تنها به یک موضوع اشاره میکند: " این اسناد نشاندهنده عمق نگرانیها درباره برنامه اتمی ایران است." جالب است که در این اسناد هیچ سخنی در مورد نگرانیهای پیرامون زرادخانه هستهای اسرائیل وجود ندارد!
ناگهان ویکیلیکسی که توسط دولت آمریکا محکوم میشود به کمک این دولت میآید
کلینتون اسناد ویکیلیکس را نشاندهنده عمق نگرانیها درباره برنامه اتمی ایران معرفی میکند
دولت انگلستان نیز، با ذکر اینکه به امنیت ملی این کشور آسیب وارد آمده است، اعلام داشت که با انتشار اسناد مورد بحث، محتملا حیات انسانها به خطر خواهد افتاد.
فرانکو فرانتینی وزیر امور خارجه ایتالیا نیز ، حادثه را بعنوان یازدهم سپتامبر دیپلماسی ، توصیف نمود. فرانسوا باروئن سخنگوی حکومت فرانسه نیز ، خواستار وحدت و یکپارچگی برای حفظ حاکمیت دیپلماتیک گردید .
تحلیل برژینسکی از افشاگریهای ویکیلیکس
شاید یکی از جالبترین تحلیلها را رد میان کارشناسان غربی، زبینگو برژنیسکی، مشاور امنیت ملی سابق رئیسجمهور آمریکا بیان کرده است. وی معتقد است بخشی از آنچه در ویکیلیکس منعکس شده کاملا جهتدار هستند. وی برای مثال به افشای سندی چون ناخشنودی چین از کره شمالی می پردازد. سندی که میتواند فرآیند همکاریی بین این کشور و آمریکا در جنوب شرقی آسیا با چالش مواجه کند.
برژینسکی: آیا عملیاتهای بینالمللی، سرویسهای اطلاعاتی خارجی، در حال تغذیه ویکیلیکس هستند؟
وی در بخش دیگری از سخنان خود به مسأله انعکاس گسترده نگرانی حاکمان عرب از برنامهای هستهای میپردازد و چنین نتیجهگیری میکند که این اسناد میتوانند باعث بیثباتی داخلی این کشورهای عرب و نیز منطقه گردند.
وی اگرچه جهتگیری اسناد منتشر شده را در راستای تخریب روابط آمریکا با سایر کشورهای جهان میداند اما نکته جالب اینجاست که سؤال و فرضیه دخالت یک سرویس اطلاعاتی در تغذیه ویکیلیکس را مطرح میکند.
مصاحبه برژینسکی با شبکه خبری پیبیاس در مورد ویکیلیکس
برای دانلود اینجا کلیک کنید
اگر جواب سؤال برژنیسکی مثبت باشد باید دید کدام گروه یا دولت از ایجاد تنش در فضای بینالملل یا گزافهگویی سران عرب در مورد برنامه هستهای ایران و یا بیثباتی خاورمیانه بیشترین سود را می برد؟
اظهارات مقامات کشورمان در مورد ویکیلیکس
محمود احمدینژاد رئیسجمهوری کشورمان در مورد ویکیلیکس گفت که اسناد ویکیلیکس ارزشی ندارد و اطلاعات به سایت ویکیلیکس درز پیدا نکرده بلکه به طور برنامهریزی شدهای منتشر میشود.
دکتر احمدینژاد در واکنش به بخشی از اسناد مربوط به درخواست کشورهای عربی از آمریکا برای حمله به ایران گفت: "انتشار اسناد ویکیلیکس یک شیطنت است و تاثیری در روابط ما با کشورها نخواهد گذاشت. ما اعتبار حقوقی و قانونی برای این اسناد قائل نیستیم و این را یک بازی بیارزش میدانیم."
مقامات کشورمان نوع اسناد افشاء شده، محتوای آنها و نیز زمانبندی آن را مشکوک و از پیش طراحی شده قلمداد میکنند
آیا این حادثه نیز به مانند 11 سپتامبر نکات مشکوکی دارد که در گذر زمان فاش خواهند شد؟
آیا عدم تبعات منفی این افشاگریها برای اسرائیل صرفا یک اتفاق بوده است؟
در همین حال سایر مقامات کشورمان نیز تاکنون موضعگیری احتیاطآمیزی در مورد افشاگریهای ویکیلیکس داشتهاند. علاء الدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، این اقدام را هدفدار و سازمان یافته توصیف کرده است. رامین مهمانپرست، سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشورمان، نیز در نشست هفتگی خود در واکنش به انتشار اسناد ویکی لیکس گفت: در مورد مسائل سازماندهی شده در ایام مذاکرات که به صورت مشکوک صورت میگیرد تردید و ابهام جدی وجود دارد به نظر ما بدون هماهنگی با سرویسهای اطلاعاتی غرب و آمریکا انتشار اسناد امکان پذیر نبوده.
تصاویری از سخنرانی آسانژ در بالکن سفارت اکوادور در لندن
برای دانلود اینجا کلیک کنید
سخن نهایی
ویکیلیکس ماشین افشای اسرار است اما خود منشأ سؤالات زیادی شده که گذر زمان به همه انها پاسخ خواهد داد. چرا تاکنون سندی فاش نشده که برای اسرائیل دردسری جدی پدید آورد؟ آیا ادعاهای مرتبط با معامله بین ویکیلیکس (اگر نگوییم شخص خود آسانژ و اسرائیل برای عدم افشای اسناد مخرب برای این رژیم) درست است؟ آیا یک سرباز ساده ارتش میتوانسته به این همه سند دسترسی داشته باشد؟ آیا فرضیه برژنیسکی در مورد جهتدار بودن این اسناد درست است؟ آیا این وبسایت صرفا حرکتی در جهت آزادی اطلاعات است یا یک عملیات پیچیده و طولانی مدت از جانب سازمان یا سازمانهای ملی و فرا ملی برای تأثیرگذاری بر سیر تحولات منطقهای و جهانی؟ بسیاری بدین سؤال پاسخ مثبت دادهاند و بسیاری دیگر نیز چنین سوالاتی را تنها در حد نظریه توطئه دانستهاند. اما سؤالات هنوز به قوت خود باقی هستند...