مجله شبانه باشگاه خبرنگاران:
آیه ۴۷-۴۸ سوره حجر
وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَی سُرُرٍ مُّتَقَابِلِینَ﴿۴۷﴾
لاَ یَمَسُّهُمْ فِیهَا نَصَبٌ وَمَا هُم مِّنْهَا بِمُخْرَجِینَ﴿۴۸﴾
و آنچه کینه [و شائبههای نفسانی] در سینههای آنان است برکنیم برادرانه بر تختهایی روبروی یکدیگر نشستهاند﴿۴۷﴾
نه رنجی در آنجا به آنان میرسد و نه از آنجا بیرون رانده میشوند (۴۸)
*در شاهنامه وقتی رستم میخواهد بیژن را از
چاه محنت و رنج که به سبب حسادت و کینه گرگین در آن افتاده است بیرون
بیاورد در میانه چاه طناب را نگه میدارد و میگوید بیرون آمدن تو شرطی
دارد و آن این است که هم اکنون کینه گرگین را از دلت بیرون کنی و گرنه در
همان چاه باقی خواهی ماند.*این
درسی است که از حکمت فردوسی که آدمی تا همه کینهها و کدورتها را از دل
بیرون نکند از چاه ظلمت و محرومیت به بهشت آزادی نمیرسد.
*همچنین
در بهشت جای رنج نیست، جای اضطراب نیست، جای ناامنی نیست. بهشتیان نگران
نیستند که کسی آنها را از باغ بیرون بیرون کند و در دل نمی گویند:
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم جرس فریاد می دارد که بر بندید محملها
حافظ
*این شعر حافظ نیز متعلق به عالم رفت و آمد و سیر سلوک است اما چون به بهشت رسند همانجاست که حافظ گفته است:
مقام امن و می بی غش و رفیق شفیق گرت مدام میسر شود زهی توفیق
*آری
این بهشتیان که دلهایشان صیقل یافته و نور صفا و محبت بر آن تافته است با
دوستان یکدل بر تختهای متقابل می نشینند همچون آینه های شفاف رو به رو و در
یکدیگر به لطف و مهربانی می نگرند و لذتی از این خوش تر در جهان چه باشد.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا
کلیک کنید