به
گزارش
خبرنگار ویژهنامه محرم باشگاه خبرنگاران، همه ساله محرم در حالي از راه ميرسد که
از روزها قبل علاقمندان حضرت اباعبدالله الحسين(ع) خود را براي پذيرايي
اين ماه عزيز آماده کرده و منتظر ميمانند.
امسال نيز طبق سنوات گذشته
عاشقان حضرتش از روزها پيش بساط برگزاري عزاداري با شکوه و خداپسندانه را
مهيا کرده و کماکان در حال آمادهسازي شهر و ديار خود هستند.
نکته جالب
اينکه در اين بزمآرايي عاشقانه به هيچ وجه هيچ نهاد يا تشکل دولتي به صورت سازمان يافته دخيل نيست بلکه از کف همين
مردمان کوچه و خيابان که فقط و فقط عشق و ارادت ابزار آنهاست محفل گرم و
دلپذير عزاداري و ابراز محبت مهيا ميشود.
در حالي بوي ماه محرمالحرام
1434 هجري قمري به مشام ميرسد که حال و هواي شهر و روستاهاي مختلف ايران
عزيز اسلامي دگرگون شده و خود را آماده نقش حماسهاي ديگر در لوح زرين
تاريخ هستند.
کافي است کمي تأمل کني و گوش به نواي سارباني بسپاري که زنگ غافلهاش از فرسخها فاصله دل رميدهات را به خود ميخواند.
هنوز شادي و هلهله کاروان عشاق که غدير خم را پشت سر گذاشتهاند، خاموش نشده که اشک خود را آماده خودنمايي ميکند.
اين
روزها در گوشه و کنار شهر و روستاها تکيههاي عزاداري يکي يکي داير شده و
براي ميزباني از عاشقان حضرت سيدالشهداء اعلام آمادگي ميکنند.
پير و
جوان و زن و مرد با وجود همه مشغلههاي ذهني و مادي با چنان شور و شوقي در
حال آماده کردن تکيهها و پارچهزني کوچه و خيابان و سردر منزلها هستند که به
وضوح موج زدن عشق و ارادت در وجود آنها نمايان است.
وقتي از خيابان اصلي به کوچه قدم ميگذاري اولين چيزي که از دور جلب توجه ميكند و چشمهايت را به خود خيره ميکند، وجود تکيههاي است که با همت بيمنت جوانان محل داير شده است تا با آغوش گرم از محرم پذيرايي کنند.
همانطور که بياراده گامهايت را به سمت جلو برميداري اين سوال در ذهنت نقش ميبندد که آيا اين تکيهها ميتواند مرحمي به داغ غم عزماي عمه سادات باشند؟!
در حالي که اشک گرمت از
گوشه چشمت جاري شده و به آرامي خود را به نسيم ملايم شبانگاهي ميسپارد، باز با خود
ميگويي: "خانم به حرمت موي سپيدت، به حرمت دل شکستهات، به حرمت آبروي لب
تشنگان کربلايت و به حرمت غيرتي که از برادرت به ارث بردهاي با شما هستيم".
ميخواهيم بگوييم مهم نيست در فضاي سياسي چه خبر است، مهم نيست افسار اقتصاد
کشور در دست کيست و ... مهم اين است که حدود
1400 سال دست به دامن شما بوديم و با عزت زيستهايم و همواره سربلندترين
افراد بودهايم ،پس باز به شما تمسک خواهيم جست تا همانگونه که کاروان اسراء در
ميان هزاران گرگصفت هدايت شد، کشتي ما را هم ناخدايي کني تا سفر به
سلامت برسيم.
اين روزها تکيه در حالي داير شده و از دور خودنمايي ميکنند که پيامها و حرفهاي زيادي براي گفتن دارند.
ميخواهند بگويند اماما، اگر اهالي کوفه نامه نوشتند ولي خيانت کرده و
تنهايت گذاشتند ما نامه ننوشتهايم ولي مطمئن باش تنهايت نخواهيم گذاشت،
ضمانت آن هم دعاي پنهانيمان با امام عصر(عج) است که بارالها « ياريمان ده تا
اماممان را تنها نگذاريم»
پايههاي تکيهها را با داربست فلزي سخت و
محکم ميکنند تا اگر دلت شکست و خواستي سرت را به ستون تکيهها، تکيه داده و
آرام آرام شانههايت بلرزد و گونههايت جولانگاه اشکت شود، جايگاه امني
بوده باشد تا نکند زحمتي در اين راه متحمل شوي.
چراغهاي رنگارنگ ميزبان تکيههاي امروزي
است تا وقتي عاشق حسين وارد ميشود، نکند احساس کند وارد خرابهاي شده که در
تاريکي مطلق فقط صداي دختر و عمهاي را ميشنود که سکوت شب را در هم شکسته
است.
در تکيههايي که امروزه در گوشه و کنار شهر و روستاها استوار ميشود، حتما جايگاهي به عنوان ايستگاه صلواتي در نظر گرفته ميشود تا نکند
خدايي نکرده ارادتمندان حضرتش احساس گرسنگي کرده و شب سر گرسنه به بالين
بگذارند.
مسعود يكي از عاشقان اباعبداللهالحسين(ع) در حالي که در حال آماده کردن تکيه هيئت محلهاش است، ميگويد: هيئتها هر ساله قبل از فرا رسيدن ماه محرم با آماده کردن تکيه و
پارچهزدن کوچهها و ديوارها خود را براي عزاداري سيد و سرور شهيدان آماده
ميکنند.
سيد که سر کوچه مغازه سوپر مارکتي دارد معتقد است اين تکايا باعث باشکوه برگزار شدن مراسم عزاداري ماه محرم ميشود.
البته
وي ميافزايد که بايد حضور در اينگونه مراسمها ـ که يکي از مراسمهاي بزرگ
شيعيان و تمام آزاديخواهان است ـ بايد با حضور قلب بوده و صرفا به عنوان يک
مراسم ساده نگريسته نشود و بايد هدف از زنده ماندن محرم در طول 14 قرن مورد
توجه قرار گيرد.
وقتي هنگام عبور از کوچه خواه و ناخواه از داخل تکيههايي که با داربست فلزي بزرگ چند متري درست شدهاند، عبور کني حال و هواي
خاصي بر دل تنگت غلبه ميکند که ناخودآگاه انتظار رسيدن محرم در وجودت غوغا
ميکند.
بياختيار دلت هواي دستجات عزاداري و صداي نوحه و سينهزني
عاشقان حضرت اباعبدالله، دود اسپند و بوي مشک، قرباني گوسفند نذري، آش و
حليم و... ميکند.
ولي با وجود همه اين رسم و رسومات هميشه يک
حس غريبي در وجودت وجود دارد که اجازه نميدهد به مصائب گذشته بر اسلام و
پيشوايان اسلام عليالخصوص ماجراي غم انگيز امام حسين(ع) و ياران باوفايش
فکر نکني.
هميشه به اين فکر ميکني که اين چه حس دردناکي است که نبودنش
آزارت ميدهد و با بودنش احساس آرامش ميکني و ديگر نيازي نيست که با خود
بگويي: "درد بيعشقي برده طاقت..."
ماه محرم در حالي در حالي فرا ميرسد که از هماکنون هيئتهاي مذهبي مختلف در گوشه و کنار شهرها و
روستاهاي کشور عزيز ايران خود را آماده استقبال از اين ماه کرده است به
طوري که علم کردن تکاياي مذهبي و پارچهنويسيهاي عزاداري از جمله اين
اقدامات است.
در پايان وقتي ميان عاشقان و ارادتمند حضرت اباعبداللهالحسين(ع) قدم ميگذاري حرف دل اين عشاق اين است که :
گر نثار قدم يار گرامي نکنم گوهر جان به چه کار دگرم باز آيد
گزارش از وحيد عظيمنيا
انتهايپيام/