سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

داستانک/ کیک مادربزرگ

شب که می شود حوصله ها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
پسر کوچکي براي مادربزرگش توضيح مي  داد که همه  چيز ايراد دارد، مدرسه، خانواده، دوستان و… مادربزرگ که مشغول پختن کيک بود از پسر کوچولو پرسيد که کيک دوست داري؟ پسر کوچولو پاسخ داد: البته که دوست دارم. روغن چطور؟ پسر: نه! مادر بزرگ: حالا دو تا تخم مرغ. پسر: نه! مادربزرگ: از آرد خوشت مي  آيد؟ جوش شيرين چطور؟ پسر: نه مادربزرگ، حالم از همه شان به هم مي خورد.
مادر بزرگ: بله، همه اين چيزها به تنهايي بد به  نظر مي  رسد اما وقتي به  درستي با هم مخلوط شود، يک کيک خوشمزه درست مي  شود. جريان زندگي هم به  همين ترتيب عمل مي  کند. خيلي از اوقات تعجب مي  کنيم که چرا بايد چنين دوران سختي را بگذرانيم اما خدا مي  داند وقتي همه اين سختي  ها را به درستي در کنار هم قرار دهد، نتيجه هميشه خوب است. ما تنها بايد به او اعتماد کنيم، در نهايت همه اين پيشامدها با هم به يک نتيجه فوق  العاده مي  رسند.

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.