سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

رهايي از تهديدهاي مرگبار شوهر سابق

مرد شيشه‌اي كه براي بازگرداندن همسر سابقش پسر او را ۲۱ساعت به گروگان گرفته و در يكي از باغ‌هاي اطراف كرج شكنجه كرده بود، دستگير شد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، صبح روز چهار شنبه هفتم تير ماه زن ميانسالي وحشتزده به كلانتري ۱۰۶ نامجو رفت و پليس را از ناپديد شدن ناگهاني پسرش خبر كرد. اوگفت: پسرم كه احمد نام دارد و ۲۲ ساله است، به همراه پسر عمه‌اش در يك شركت پخش مواد غذايي كار مي‌كند. آنها از شب گذشته به خانه برنگشته‌اند و نگران هستم.



شب گذشته ابتدا با تلفن همراه پسرم تماس گرفتم. احمد گفت دو مرد آشنا او و پسرعمه‌اش را ربوده‌اند. داشتم با او حرف مي‌زدم كه ناگهان تماس قطع شد و گوشي او هم خاموش شد. چند ساعت را با بيقراري طي كردم تا اينكه سحرگاه زنگ تلفن خانه‌مان به صدا درآمد. آن سوي خط صداي شوهر سابقم- ستار- را شنيدم كه مرا تهديد مي‌كرد و گفت احمد و جواد را ربوده است. من صداي فريادهاي پسرم را مي‌شنيدم كه داشتند او را شكنجه مي‌كردند. 

ستار نشاني يك باغ را به من داد و گفت اگر پسرم را زنده مي‌خواهم به آن نشاني بروم. البته او تهديد كرد كه پليس را از ماجرا باخبر نكنم. 

زن ميانسال درباره ستار گفت: ۱۱ سال قبل بعد از فوت شوهرم در حالي كه يك پسر و يك دختر داشتم، با ستار ازدواج كرد و از او صاحب دو فرزند هستم. ابتدا زندگي خوبي داشتيم تا اينكه او به مصرف شيشه اعتياد پيدا كرد و رفتارش هم در زندگي تغيير كرد. او بعد از مصرف شيشه توهم پيدا مي‌كرد و من و بچه‌ها را به شدت كتك مي‌زد تا اينكه يك سال و نيم قبل از او شكايت كردم و در نهايت از او جدا شدم. ستار به همراه دختر و پسرمان به دنبال زندگي خودش رفت و من هم به همراه دختر و پسرم به تنهايي زندگي مي‌كردم. بعد از طلاق او مدام مزاحم من مي‌شد و گاهي نيز مرا تهديد مي‌كرد.
خرداد ماه امسال به همراه يكي از دوستانش به نام سيروس دخترم را هنگام برگشت از دانشگاه با ماشين زير گرفت و فرار كرد. اگر دخترم به‌موقع به بيمارستان منتقل نشده بود، مشخص نبود چه آينده‌اي در انتظارش بود به طوري كه در آن حادثه پاي دخترم شكست و حالا هم احساس ناراحتي مي‌كند. البته اين پايان ماجرا نبود؛ چراكه يك روز كه داشتم به عيادت دخترم كه هنوز در بيمارستان بستري بود مي‌رفتم، متوجه شدم كه با ماشين ۲۰۶ مرا تعقيب مي‌كند. وقتي به نزديكي من رسيد، خواست سوار شوم تا با من حرف بزند اما من با او حرفي نداشتم به او جواب رد دادم. 

همان لحظه پياده شد و با چاقو به من حمله كرد و ضربه‌اي به پشتم زد كه نقش بر زمين شدم. اگر مردم به كمك من نيامده بودند، ممكن بود من را به قتل برساند. بعد هم مردم كمك كردند و مرا به بيمارستان رساندند و هنوز به خاطر جراحت آن زخم نمي‌توانم درست راه بروم. زن ميانسال ادامه داد: بعد از اين ماجرا از او شكايت كردم چراكه خود و خانواده‌ام تأمين جاني نداشتيم. در حالي كه او تحت تعقيب پليس بود، حالا پسرم را به گروگان گرفته و ممكن است او را به قتل برساند و از شما كمك مي‌خواهم. 

پس از طرح اين شكايت پرونده به دستور قاضي موسوي، داديار شعبه پنجم دادسراي جنايي در اختيار تيم زبده‌اي از كارآگاهان مبارزه با آدم‌ربايي قرار گرفت. در حالي كه مأموران تحقيقات گسترده‌اي را براي شناسايي آدم ربايان آغاز كرده بودند، دريافتند آدم ربايان گروگان‌هاي خود را آزاد كرده‌اند. 

احمد كه در ماجراي آدم‌ربايي با تأييديه پزشكي قانوني به شدت مورد شكنجه قرار گرفته و دست چپش نيز شكسته بود، در شرح ماجرا به تيم جنايي گفت: روز حادثه با پسر عمه‌ام از محل كار بر مي‌گشتيم كه سيروس از دوستان ناپدري سابقم با ماشين به ما نزديك شد و از ما خواست سوار شويم تا ما را به خانه‌مان در انديشه برساند. 

ما هم قبول كرديم و سوار شديم. وقتي از تهران خارج شديم كنار جاده توقف كرد و ستار- ناپدري سابقم- سوار ماشين شد. ستار ناگهان چاقويي زير گلويم گذاشت و تهديد كرد هيچ حركتي نكنيم. آنها چشمان ما را بستند و به يك باغ بردند. ستار و سيروس با چوب من را به شدت كتك زدند و حتي با چوب‌دستي كه به دستم زدند، دستم شكست. 

ستار مي‌گفت اگر مادرم سر قرار نرود، مرا خواهد كشت و از من خواست تا تلفني به مادرم خبر دهم و تهديد كرد كه موضوع را به پليس خبر ندهيم. دو آدم‌ربا موهاي مرا با چاقو بريدند و با فندك بدنم را سوزاندند كه پزشكي قانوني هم تأييد كرده است. وي ادامه داد: ستار بعد از اينكه تا صبح مرا شكنجه داد، از مادرم قول گرفت تا او را ببيند و عصر روز هفتم من و پسر عمه‌ام را آزاد كردند. پليس سرانجام بعد از تحقيقات ميداني و بررسي شواهد و شناسايي باغ مورد نظر دو متهم را در مخفيگاهشان در شهر انديشه شناسايي و دستگير كرد. صبح ديروز دو متهم مقابل قاضي موسوي مورد بازجويي قرار گرفتند. 

سيروس متهم رديف دوم با ادعايي منكر آدم‌ربايي و شكنجه پسر جوان شد اما ستار با قبول كتك كاري وي در ادعايي گفت: من آدم‌ربايي نكرده‌ام بلكه احمد و پسرعمه‌اش را با رضايت خودشان به باغ بردم.
من آنجا احمد را به خاطر اينكه آدرس مادرش را به من بدهد، كتك زدم و آنها را يك شب در باغ نگه داشتم تا از اين طريق زن سابقم را ببينم. در پايان دو متهم با قرار قانوني روانه زندان شدند. تحقيقات درباره اين پرونده ادامه دارد.
برچسب ها: شیشه ، اعتیاد ، خانواده
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.