
باشگاه خبرنگاران جوان ؛ محمد حسین رمدانی - در قلب شرق مازندران، جایی که جنگلهای هیرکانی به دریای خزر میرسند، تالابی باستانی به نام میانکاله آرمیده است؛ گنجینهای که نهتنها برای ایران، بلکه برای جهان ارزشی بیمانند دارد. این تالاب ۶۸ هزار هکتاری، که در سال ۱۳۵۴ بهعنوان یکی از ۹ ذخیرهگاه زیستکره ایران در فهرست یونسکو ثبت شد، بخشی از کنوانسیون جهانی رامسر است و با نام «پناهگاه حیاتوحش میانکاله» شناخته میشود.
میانکاله هرسال میزبان صدها هزار پرنده مهاجر از مسیرهای دوردست سیبری تا آفریقا و قطب جنوب است؛ از فلامینگوهای صورتی و پلیکانهای سفید گرفته تا عقاب دریایی دمسفید و قوی فریادکش. این اکوسیستم شکننده با بیش از ۲۸۰ گونه پرنده، ۴۸ گونه پستاندار مانند شغال طلایی و گربه وحشی، و پوشش گیاهی متنوعی از درختان انار وحشی تا نیزارهای بلند، نقشی حیاتی در حفظ تنوع زیستی منطقه ایفا میکند.
تالاب میانکاله نهفقط زیستگاه گونههای نادر است، بلکه بهعنوان فیلتری طبیعی، آب و خاک منطقه را پالایش میکند، چرخه حیات دریای خزر را تنظیم مینماید و معیشت جوامع محلی را از طریق ماهیگیری، دامداری و گردشگری پایدار تضمین میکند. اما این جواهر طبیعت زیر فشار خشکسالیهای پیاپی، کاهش تراز خزر تا منفی ۲۹ متر، و مرگومیر گسترده پرندگان (بیش از ۵۰ هزار بال در پنج سال اخیر) روزگار سختی را سپری میکند. میانکاله، با تمام عظمتش، اکنون در برابر تهدیدی بزرگتر از همیشه ایستاده: پروژهای صنعتی که میتواند برای همیشه این میراث جهانی را به خاطرهای محو بدل کند.
نقطه آغاز جنجال: کلنگی بدون مجوز
زمستان ۱۴۰۰، مراتع حسینآباد بهشهر، در فاصلهای نهچندان دور از تالاب میانکاله، شاهد لحظهای بود که به سرعت به یکی از جنجالیترین رویدادهای زیستمحیطی ایران تبدیل شد. روز ۲۰ اسفند، با حضور احمد وحیدی، وزیر کشور وقت، و جمعی از مقامات محلی، کلنگ پروژه پتروشیمی میانکاله بر زمین زده شد. این مراسم، که با وعدههای بزرگ اقتصادی و اشتغالزایی همراه بود، قرار بود نقطه عطفی برای توسعه صنعتی شرق مازندران باشد. اما آنچه برگزارکنندگان انتظارش را نداشتند، موج عظیم اعتراضاتی بود که به دلیل یک تخلف آشکار شکل گرفت: این پروژه هیچگونه مجوز زیستمحیطی نداشت.
ماجرا از چند ماه قبل آغاز شده بود. در اسفند ۱۳۹۹، دولت حسن روحانی موافقتنامه اولیه احداث پتروشیمی میانکاله را در قالب طرحی عظیم با سرمایهگذاری ۶۰ هزار میلیارد تومانی و هدف تولید محصولات پتروشیمی برای صنایع پاییندستی تصویب کرد. زمین انتخابشده، ۹۰ هکتار از مراتع حسینآباد، به ادعای حامیان پروژه «شورهزاری بیارزش» بود که میتوانست بدون آسیب به محیطزیست، میزبان این مجتمع صنعتی شود. اما فعالان محیطزیست و کارشناسان از همان ابتدا زنگ خطر را به صدا درآوردند. نزدیکی این زمین به تالاب میانکاله، ذخیرهگاه زیستکره و پناهگاه حیاتوحش، به معنای تهدیدی جدی برای یکی از حساسترین اکوسیستمهای ایران بود.
روز کلنگزنی، علی سلاجقه، رئیس وقت سازمان حفاظت محیطزیست، که خود در مراسم حضور نداشت، در گفتوگویی با فعالان محیطزیست موضعی صریح گرفت: «این پروژه هیچ ارزیابی زیستمحیطی ندارد و بدون مجوز ما کلنگزنی شده است. میانکاله خط قرمز ماست.» این اظهارنظر، آتش خشم عمومی را شعلهور کرد. طبق قانون، هر پروژه صنعتی در مناطق حفاظتشده یا نزدیک به آنها، مانند میانکاله، نیازمند ارزیابی دقیق زیستمحیطی و تأیید سازمان حفاظت محیطزیست است. اما شواهد نشان میداد که نهتنها چنین ارزیابیای انجام نشده، بلکه فرآیندهای قانونی بهکلی دور زده شدهاند.
فعالان محیطزیست بلافاصله واکنش نشان دادند. محمد درویش، کنشگر سرشناس محیطزیست، در توییتی نوشت: «کلنگزنی پتروشیمی میانکاله بدون مجوز، سیلی به صورت طبیعت ایران است. این تالاب جهانی را به چه قیمتی قربانی میکنیم؟» در همان روزها، کارزاری آنلاین با عنوان «نجات میانکاله» راهاندازی شد که در کمتر از یک هفته بیش از ۳۰ هزار امضا جمعآوری کرد. یکی از امضاکنندگان، که خود را ماهیگیر محلی معرفی کرده بود، در یادداشتی کوتاه نوشت: «میانکاله نان سفره ماست. اگر نابود شود، ما هم نابود میشویم.»
از سوی دیگر، حامیان پروژه ساکت ننشستند. غلامرضا شریعتی، نماینده نکا، بهشهر و گلوگاه در مجلس شورای اسلامی، در دفاع از پروژه گفت: «این زمین لمیزرع است و فاصلهاش با تالاب آنقدر زیاد است که هیچ آسیبی به میانکاله نمیرساند. ما برای اشتغال جوانان منطقه این پروژه را پیش میبریم.» او ادعا کرد که پتروشیمی میتواند برای ۷۵ هزار نفر بهصورت مستقیم و غیرمستقیم شغل ایجاد کند، وعدهای که برای بسیاری از مردم منطقه وسوسهانگیز بود. اما این ادعاها با تردیدهای جدی روبهرو شد. اسماعیل کهرم، بومشناس، در گفتوگویی با رسانهها پاسخ داد: «فاصله چندکیلومتری با تالاب؟ این حرفها نشان میدهد درک درستی از اکوسیستم میانکاله وجود ندارد. پساب و آلودگی صنعتی به سرعت به تالاب میرسد و فاجعه به بار میآورد.»
در روزهای پس از کلنگزنی، اعتراضات از فضای مجازی به خیابانها کشیده شد. گروههای محیطزیستی، دامداران محلی و حتی برخی از ساکنان بهشهر تجمعاتی برگزار کردند. یکی از دامداران محلی به نام حسن محمدی در مصاحبهای با یک رسانه محلی گفت: «این مراتع که میگویند شورهزار است، چرا برای گلههای ما خوب بود؟ حالا میخواهند زمینمان را بگیرند و تالاب را هم خراب کنند.» این صداها بهتدریج توجه مقامات بالاتر را جلب کرد.
تهدیدات پتروشیمی: دقیقا چه چیزی در خطر است؟
پروژه پتروشیمی میانکاله، که قرار بود در مراتع حسینآباد بهشهر، در فاصلهای کمتر از چند کیلومتر از تالاب بینالمللی میانکاله احداث شود، فراتر از یک طرح صنعتی معمولی است؛ این پروژه میتواند به مثابه شمشیری دو لبه، یکی از ارزشمندترین اکوسیستمهای ایران و جهان را برای همیشه از صفحه روزگار محو کند، اما دقیقاً چه چیزی در معرض نابودی است و چرا این تهدیدات تا این حد جدیاند؟
تالاب میانکاله بهعنوان یک فیلتر طبیعی، کیفیت آب و خاک شرق مازندران را حفظ میکند و نقشی کلیدی در تغذیه آبهای زیرزمینی و تعادل دریای خزر دارد. اما احداث پتروشیمی میتواند این چرخه حیاتی را مختل کند. واحدهای پتروشیمی به تولید پسابهای صنعتی حاوی مواد شیمیایی سمی مانند آمونیاک، نیتراتها و فلزات سنگین معروفاند. این پسابها، حتی با وجود تصفیهخانههای پیشرفته، به دلیل نفوذ به خاک و آبهای زیرزمینی، میتوانند به تالاب میانکاله راه یابند.
محمد درویش، کنشگر محیطزیست، در اینباره هشدار داده است: «یک لیتر پساب پتروشیمی میتواند هزاران لیتر آب تالاب را آلوده کند. میانکاله به دلیل کاهش سطح آب، دیگر توان تحمل چنین آلودگیای را ندارد.» این آلودگی زنجیره غذایی تالاب را هدف میگیرد: از پلانکتونها و ماهیهای کوچک گرفته تا پرندگان مهاجری که به این منابع وابستهاند. مرگ دستهجمعی بیش از ۵۰ هزار پرنده در سالهای اخیر، که برخی آن را به آلودگیهای موجود مرتبط میدانند، نشاندهنده شکنندگی این اکوسیستم است. اگر پتروشیمی به مرحله بهرهبرداری برسد، ممکن است میانکاله به باتلاقی سمی بدل شود که دیگر هیچ موجود زندهای را در خود جای ندهد.
اسماعیل کهرم، بومشناس، در گفتوگویی تأکید کرده: پرندگان میانکاله با کوچکترین تغییر در کیفیت هوا مسیرشان را گم میکنند یا مسموم میشوند. ما از تالابی صحبت میکنیم که بخشی از کریدور مهاجرتی جهانی است.» علاوه بر پرندگان، این آلودگیها سلامت جوامع محلی را نیز تهدید میکنند. روستاهای اطراف، که ساکنانشان به کشاورزی و دامداری وابستهاند، ممکن است با افزایش بیماریهای تنفسی و کاهش کیفیت محصولاتشان روبهرو شوند. یکی از ساکنان بهشهر به نام فاطمه احمدی در تجمعی اعتراضی گفت: «هوای پاک میانکاله برای ما زندگی است. اگر آلوده شود، نه داممان میماند، نه سلامتیمان.
مراتع حسینآباد، که برای احداث پتروشیمی انتخاب شدهاند، بخشی از اکوسیستم یکپارچه میانکالهاند. این مراتع، که حامیان پروژه آنها را «لمیزرع» میخوانند، در واقع زیستگاه گونههای بومی مانند قرقاول خزری، گربه وحشی و شغال طلایی و همچنین مرتعی حیاتی برای دامهای محلیاند. ساختوساز پتروشیمی، که نیازمند جادهسازی، حفر چاه و تسطیح گسترده زمین است، این زیستگاه را برای همیشه نابود میکند.
حر منصوری، فعال محیطزیست، در اینباره میگوید: «این فقط ۹۰ هکتار زمین نیست؛ این تکهای از پازل حیات میانکاله است. وقتی زیستگاه را تکهتکه کنید، گونهها جایی برای رفتن ندارند.» اثرات این تخریب فراتر از میانکاله است. از بین رفتن مراتع میتواند به کاهش تنوع زیستی منطقه منجر شود و گونههایی که در فهرست قرمز IUCN (اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت) قرار دارند را به مرز انقراض نزدیکتر کند.
به گفته کارشناسان، نابودی این زیستگاه حتی میتواند بر الگوهای مهاجرتی پرندگان در مقیاس جهانی تأثیر بگذارد، چرا که میانکاله بخشی از شبکهای از تالابهای حیاتی در مسیر مهاجرت است.
اختلال در مهاجرت پرندگان: ضربهای به اکوسیستم جهانی
میانکاله نهتنها برای ایران، بلکه برای کل جهان اهمیت دارد. این تالاب، ایستگاهی کلیدی در مسیر مهاجرتی پرندگانی است که از سیبری، اروپا و آسیای مرکزی به آفریقا و جنوب آسیا سفر میکنند. سر و صدای ناشی از ساختوساز، نورپردازی شبانه و فعالیتهای صنعتی پتروشیمی میتواند این پرندگان را از مسیرشان منحرف کند یا آنها را از توقف در میانکاله منصرف نماید.
یک گزارش از سازمان پرندهشناسی ایران هشدار داده: «اختلال در مسیر مهاجرتی پرندگان میتواند اثرات زنجیرهای داشته باشد و جمعیت گونهها را در دیگر نقاط جهان کاهش دهد.» برای مثال، پلیکان سفید، که میانکاله یکی از معدود زیستگاههای امنش در منطقه است، ممکن است به دلیل این اختلالات، مکان دیگری برای استراحت پیدا نکند و نسلش به خطر بیفتد. زهرا کاظمی، پرندهشناس، در اینباره گفته: «میانکاله مثل فرودگاهی برای پرندگان مهاجر است. اگر این فرودگاه را خراب کنیم، کل پروازهای جهانی به هم میریزد.»
میانکاله فقط یک اکوسیستم طبیعی نیست؛ ستون اقتصاد جوامع محلی نیز هست. دامداران منطقه از مراتع برای چرا استفاده میکنند، ماهیگیران به آبهای تالاب وابستهاند و گردشگری طبیعی، بهویژه پرندهنگری، منبع درآمدی روبهرشد است. پتروشیمی میتواند این منابع را از بین ببرد. تصرف مراتع، دامداری را مختل میکند؛ آلودگی آب، ماهیگیری را غیرممکن میسازد؛ و تخریب طبیعت، گردشگران را فراری میدهد.
شینا انصاری، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست، در اظهارنظری گفته: «میانکاله در شرایط عادی هم به حمایت نیاز دارد. افزودن بار صنعتی به این اکوسیستم مثل ریختن بنزین روی آتش است.» کارشناسان هشدار میدهند که اگر تالاب به طور کامل خشک شود یا آلوده گردد، نهتنها حیاتوحش، بلکه کشاورزی منطقه، که به آبهای زیرزمینی وابسته است، نیز فرومیپاشد.
جرقه جدید: ورود تریلیها و شایعه ساخت سوله
نخستین گزارشها از فعالیتهای غیرمجاز در اوایل فروردین ۱۴۰۴ منتشر شد. زینب رحیمی، روزنامهنگار حوزه محیطزیست، در ۲۰ فروردین در شبکه اجتماعی X نوشت: «بیش از ۳۰ تریلی حامل تجهیزات و مصالح به محل قبلی پروژه پتروشیمی میانکاله وارد شدهاند. این در حالی است که این پروژه رسماً لغو شده و هیچ مجوز جدیدی صادر نشده است.» این خبر بهسرعت در میان فعالان محیطزیست و رسانهها دستبهدست شد و تصاویر و ویدیوهایی از تردد تریلیها در مراتع حسینآباد در فضای مجازی منتشر گردید. منابع محلی، از جمله دامداران منطقه، گزارش دادند که این تجهیزات برای ساخت سولههای صنعتی به کار گرفته شدهاند، اقدامی که به گفته آنها بدون اطلاع یا هماهنگی با جوامع محلی آغاز شده است.
این فعالیتها بیپاسخ نماند و واکنشهای رسمی بهسرعت دنبال شد. حمید ظهرابی، معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست، در گفتوگویی صریح این اقدامات را «تخلف آشکار» خواند و اعلام کرد: «اداره کل حفاظت محیطزیست مازندران موظف است با هرگونه فعالیت غیرقانونی در منطقه میانکاله برخورد کند. هیچ مجوزی برای ساختوساز در این محدوده صادر نشده و هر اقدامی در این راستا نقض قانون است.» این موضعگیری، که بازتاب گستردهای در رسانهها داشت، بار دیگر بر غیرقانونی بودن هرگونه فعالیت صنعتی در این منطقه حفاظتشده تأکید کرد.
همزمان، سازمان حفاظت محیطزیست در بیانیهای رسمی اعلام نمود: «پروژه پتروشیمی میانکاله از سال ۱۴۰۲ به دلیل نداشتن مجوز زیستمحیطی و ناترازی گاز طبیعی منتفی شده و هیچ مجوز جدیدی برای فعالیت در این منطقه صادر نشده است.» این بیانیه تلاشی بود برای آرام کردن افکار عمومی، اما نتوانست شایعات درباره دخالت افراد بانفوذ را خاموش کند. برخی منابع محلی ادعا کردند که این فعالیتها با حمایت «آقازادهها» و گروههای ذینفع قدرتمند پیش میرود، ادعایی که اگرچه بدون سند قطعی است، اما به دلیل سابقه طولانی پروژههای جنجالی در ایران، توجه زیادی را جلب کرد.
دادستان مازندران نیز وارد میدان شد. محمد کریمی، دادستان مرکز استان، در ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ دستور توقف فوری هرگونه فعالیت مرتبط با پروژه پتروشیمی را صادر کرد و اعلام نمود: «تا روشن شدن ابعاد قانونی ماجرا، هیچ اقدامی در این منطقه مجاز نیست.» این دستور قضایی، که به نظر میرسید پاسخی قاطع به تخلفات باشد، امیدهایی را برای توقف فعالیتها برانگیخت. اما گزارشهای میدانی تا اواسط بهار ۱۴۰۴ نشان داد که هیچ اقدام عملی برای رفع تصرف یا توقف کامل فعالیتها صورت نگرفته است. یکی از فعالان محیطزیست محلی به نام سارا حسینی در گفتوگویی با رسانهها اظهار داشت: «دستور قضایی داده شده، اما در عمل چیزی عوض نشده. تریلیها هنوز میآیند و میروند. انگار قانون برای بعضیها فقط روی کاغذ است.»
این تحولات اخیر نشاندهنده عمق چالشهایی است که میانکاله با آن روبهروست. از یک سو، فشار افکار عمومی و فعالان محیطزیست توانسته توجه نهادهای قضایی و زیستمحیطی را جلب کند. از سوی دیگر، کندی در اجرای احکام و ادامه فعالیتهای غیرقانونی، سؤالاتی جدی درباره اراده واقعی برای حفاظت از این ذخیرهگاه زیستکره ایجاد کرده است. به گفته ژاله امینی، فعال محیطزیست: «میانکاله فقط یک تالاب نیست؛ آزمونی است برای اینکه ببینیم چقدر برای آینده طبیعتمان ارزش قائلیم. اگر امروز سکوت کنیم، فردا چیزی جز حسرت نمیماند.»
تا لحظه نگارش این گزارش، مراتع حسینآباد همچنان شاهد تردد تجهیزات است و هیچ نشانه روشنی از رفع تصرف یا توقف کامل فعالیتها دیده نمیشود. سازمان حفاظت محیطزیست مازندران اعلام کرده که «در حال پیگیری موضوع» است، اما فعالان محیطزیست میگویند این پیگیریها باید با اقدامات عملی همراه شود. یکی از اعضای کارزار نجات میانکاله در شبکههای اجتماعی نوشت: ما تا وقتی میانکاله در امان نباشد، دست از اعتراض برنمیداریم. این تالاب صدای ماست.