یکی از مهمترین مباحث در فوتبال ایران در زمینه سرمربی گری و دستیاری چرخه رسیدن به این جایگاه است. در واقع بسیاری عقیده دارند که مربیان ایرانی مراحل رسیدن به سرمربی گری یک تیم را درست پشت سر نمیگذارند و به یک باره از پله اول به پله دهم میپرند؛ بدون اینکه دانش کامل در این زمینه را داشته باشند روی نیمکت تیمهای بزرگ مینشینند.
در واقع یکی از عوامل اصلی جوان گرایی سالهای اخیر سرمربیان در فوتبال ایران نه برنامه ریزی شده و در ادامه روند فوتبال اروپا، بلکه به خاطر نگذراندن دوره مطلوب و حرفهای رسیدن به جایگاه یک سرمربی است.
در فصول گذشته تیمهای ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان آسیا گاهی از سرمربیانی استفاده کردند که به خاطر مدرک مربی گری اجازه حضور در نشست خبری را به عنوان سرمربی پیدا نکردند یا اسمشان به عنوان دستیار به کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام شده است. مهدی رحمتی و محرم نوید کیا از این مربیان هستند که به خاطر نداشتن مدرک A حدود یک فصل این شرایط را تجربه کردند.
تفاوت بزرگ سرمربی گری در ایران و فوتبال جهان!
آن چه که سال هاست به عنوان شیوه سرمربی شدن در جهان فوتبال اتفاق میافتد این است که یک شخص علاوه بر حضور در کلاسهای مربی گری، به عنوان کمک مربی در تیمهای سطح پایین کارش را آغاز میکند و به دستیاری در تیمهای بزرگ میرسد. بعد از آن هم سرمربی گری در تیمهای پایین و معمولی را انتخاب میکند و بنا به نتایج کسب شده به تیمهای بزرگ میرسد. برای این شیوه میتوان به میکل آرتتا اشاره کرد که بعد از دستیاری پپ گواردیولا به نیمکت آرسنال رسید.
نکته قابل توجه در کشوری به مانند انگلیس این است که حتی اشخاص برای دستیاری هم باید مدرک A را داشته باشند و اینگونه نیست با هر شرایط فنی اجازه حضور در کادرفنی را داشته باشند. این افراد برای سرمربی شدن باید دورههای "پرولایسنس" را هم سپری کنند.
البته میتوان به این اشاره کرد که مربی شدن در ایران هزینه بسیاری کمتری نسبت به اروپا دارد و دورههای مربی گری داخل کشور بسیار ارزانتر است.
چگونه میتوان سرمربی شد؟
پاسخ این سوال بستگی به محل فعالیت شخص دارد و اگر در فوتبال ایران باشد به سادگی میتوان سرمربی شد!
در دنیای فوتبال شرایط به گونهای است که یک شخص بعد از سپری کردن دورههای لازم به عنوان کمک مربی شخصی با سطح دانش فنی بالاتر فعالیت میکند تا نحوه تمرین دادن، برخورد با بازیکن بزرگ و بسیاری از مسائل مهم مدیریتی را بیاموزد. بعد از گذراندن این روند فرد فعالیت رسمی خود برای سرمربی گری را از تیمهای کوچکتر آغاز تا به تیمهای بزرگ برسد. البته در سالهای اخیر افرادی که در زمان بازیگری شان شرایط بهترین داشتند و جزو بزرگان بودند زودتر از بقیه به سطح بالا میرسند که نمونه آن ژاوی هرناندس است.
شیوه دیگر (مختص ایران) این است که افراد بعد از گذراندن دورههای مربی گری و سابقه نه چندان طولانی در هدایت یک تیم بعد از یکی دوسال دستیاری به سرعت به نیمکت یک تیم میرسند و سرمربی میشوند! به احتمال فراوان این مربیان روی نیمکت تیمی که سابقه بیشتر بازیگری در آن داشتند مینشینند. فرهاد مجیدی در استقلال و محرم نویدکیا مثالی برای این شیوه سرمربی شدن هستند.
تقریبا میتوان گفت نیمی از مربیان امروز لیگ برتر فوتبال ایران به دور از چرخه حرفهای و اصلی سرمربی گری در جهان فوتبال مرد اول فنی تیم هایشان شدند. در واقع بسیاری به خاطر شرایط شان در دوران بازیگری حاضر نیستند سالها نفر دوم یک نیمکت باشند و به عبارتی در شان خود نمیبینند!
مربیان جوان که سابقه طولانی در سرمربی گری ندارند وقتی روی نیمکت تیمهای بزرگ مینشینند تلاش میکند که از یک دستیار زبده بهره ببرند. حضور گابریله پین در استقلال و لوئیس مارتینس در سپاهان به منظور نوعی تجربه اندوزی برای سرمربیان هم است. حداقل پین که از ابتدای فصل همراه مجیدی است امتحان خود را پس داده است.
پین در سال ۲۰۰۱ کار خود را به صورت رسمی به عنوان مربی در تیم پارما آغاز کرد و تا سال ۲۰۰۴ در این تیم به عنوان مربی حضور داشت. پس از آن این مربی ایتالیایی به تیم فیورنتینا رفت و تا سال ۲۰۱۰ به عنوان مربی کار خود را پیش برد. نقطه عطف کارنامه مربیگری گابریله پین به تیم ملی ایتالیا بازمیگردد جایی که این مربی کنار چزاره پراندلی هدایت لاجوردی پوشان را برعهده داشت. او از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ در تیم ملی ایتالیا بود و با این تیم در یورو ۲۰۱۲ به مقام نایب قهرمانی یورو رسید.
پس از تیم ایتالیا، پین در تیمهای گالاتاسرای، والنسیا، النصر و جنوا به عنوان مربی کار خود را پیش برد.
بسیاری معتقد هستند که یکی از عوامل عملکرد قابل توجه استقلال در فصل جاری در کارهای دفاعی به نقش پین و تمرینات حرفهای او باز میگردد. قطعا انتخاب پین از سوی مجیدی یکی از مهمترین و هوشمندانهترین تصمیمهای مجیدی در استقلال بوده که شخصی کاملا حرفهای را به عنوان مشاور و دستیار اصلی خود انتخاب کرده است. البته تاکنون هیچ توضیحی برای نقش اصلی پین در استقلال داده نشده و مشخص نیست دایره وظایف او تا چه حد است، اما به هرترتیب باید درصد زیادی از موفقیتهای استقلال را به نام ایران مربی تاثیرگذار نوشت.
با توجه به اینکه چرخه درستی در مربی گری ایران وجود ندارد شاید حضور این چنین دستیاران که به نظم دهی و پیشرفت سرمربی کمک میکند، منطقی باشد.
گاهی دستیاران با سابقه نقش پررنگ تری نسبت به سرمربی جوان ایفا میکنند و میتوان به آنها لقب "سرمربی در سایه" را داد.
سرمربیان ایرانی و کیفیت نه چندان مطلوب در جهان فوتبال
در سالهای اخیر تقریبا میتوان گفت هیچ مربی در ایران نتوانسته در تیم با کیفیت و قابل قبولی خارجی به عنوان سرمربی ایفای نقش کند. در واقع اگر این اتفاق رخ دهد نیز هیچ گاه میزان دستمزدشان به آن پولی نمیرسد که در ایران دریافت میکنند. البته این موضوع بدون درنظر گرفتن سطح فنی پایین مربیان است که عامل مهمی برای نداشتن پیشنهادهای خارجی به حساب میآید.
البته موضوع دیگر این است که دستیاری در فوتبال ایران یک فعالیت بی اهمیت و چه بسا کم منزلت است که افراد مطرح در ابتدای کار خود حاضر نیستند این نقش را قبول کنند و فقط به نفر اول شدن فکر میکنند. البته باید به این نکته اشاره کرد که بسیاری از سرمربیان نیز به دنبال انتخاب دستیاران کوچک هستند که خطری برای جایگاهشان نداشته باشد!
منبع: خبر آنلاین