باشگاه خبرنگاران جوان - سینمای دفاع مقدس با وجود تعدد تولیدات ۴دههای خود، ادای دین چندانی به سرداران و فرماندهان بزرگ جنگ تحمیلی نداشته است، به طوری که در دهه ۶۰ و ۷۰، بیشتر معطوف عملیاتهای جنگی و نبردهای متقابل و مستقیم بود و دوربین، عموما در میدان نبرد و خط مقدم حضور داشت. این روند در دهه ۸۰، شکل اجتماعی تری به خود گرفت و به آدمهای باقیمانده از آن دوران پرداخت و وارد یک نقد اجتماعی صریح شد و در نیمه دوم این دهه فرصت یافت تا با چند فیلم محدود، گوشههایی از زندگی چند فرمانده را به تصویر بکشد. نمایش فیلم موقعیت مهدی و استقبال قابل توجهی که از سوی مخاطبان و منتقدان به این فیلم شده، بهانهای است تا نگاهی به فیلمهایی بیاندازیم که با محوریت فرماندهان و سرداران جنگ تولید شده است.
به کبودی یاس
چراغ ساخت فیلم راجع فرماندهان جنگ را جواد اردکانی در سال ۸۷ روشن میکند. اردکانی در این سال، به کبودی یاس را با محوریت رشادتهای شهید عبدالحسین برونسی جلوی دوربین میبرد. فیلمی که دو سال پایانی عمر این شهید را به تصویر کشیده و توانست به عنوان تجربه نخست، با استقبال نسبی مخاطبان مواجه شود.
در به کبودی یاس، شاهد مجاهدتهای فردی شهید برونسی در همگام سازی نیروهایش هستیم. شکل مجاهدت در این فیلم به شکل سنتی و خطی به تصویر کشیده شده و داستان، نهایت تلاش خود را به عمل میآورد که به مرزهای شعاری و قهرمان سازی نزدیک نشود. همینطور هم میشود و فیلم در نهایت سادگی، نقش تعیین کننده شهید برونسی را در پیشبرد چند عملیات مهم به تصویر میکشد.
شور شیرین
جواد اردکانی یک سال پس از موفقیت به کبودی یاس، فیلم شور شیرین را با محوریت زندگی شهید محمود کاوه جلوی دوربین میبرد. اردکانی اگرچه در این فیلم نیز به مانند اثر قبلی، تلاش میکند تا چهرهای واقعی و به دور از اغراق برای قهرمان خود ترسیم کند، اما ریتم کند داستان و وجود برخی ضعفها سبب شد تا این فیلم هیچ گاه به اندازه به کبودی یاس تحویل گرفته نشود.
در شور شیرین مخاطب با یک فینال شکوهمند مواجه میشود. جایی که محمود کاوه با تکیه بر هوش و شجاعت ذاتی خود، با دست خالی به معدن سنگ رفته و تمام خمودگیهای روایی فیلم را در همان سکانس جبران کرده و با همان تک سکانس پایانی، به قهرمان محبوب مخاطب تبدیل میشود.
زیباتر از زندگی
انسیه شاه حسینی در سال ۸۹، فیلم زیباتر از زندگی را با محوریت برههای از زندگی شهید سیدحسین علم الهدی جلوی دوربین برد. فیلمی که طراحی داستانی درستی نداشت و نتوانست تصویر خوبی از این شهید والامقام به مخاطب ارائه دهد.
زیباتر از زندگی نه تنها بن مایه داستانی سرگرم کننده و مستندی نداشت بلکه حتی نتوانست تصویری حقیقی از یک قهرمان ارائه دهد. در چنین شرایطی، فیلم، به شمایلی اغراق گونه از یک قهرمان جنگی رسید که برای مخاطبش، قابل فهم نبود.
چالشهای داستانی فیلم در برخی لحظات به اندازهای بی پشتوانه بود که مخاطب را به خنده میانداخت.
شاید عدم موفقیتهای متوالی که در نتیجه ساخت دو فیلم متوالی شور شیرین و زیباتر از زندگی حاصل شد، مدیران سینمایی و فیلمسازان این حوزه را به این نتیجه رساند که با وقفهای چندساله، با قدرت بیشتری به این حوزه بازگردند.
ایستاده در غبار
زمانی که نخستین نمایش اولین ساخته محمدحسین مهدویان در سانس پایانی یک شب سرد زمستانی در برج میلاد اتفاق افتاد، مخاطبان بسیاری به دلیل تصور ذهنی که از فیلمهای مشابه اینچنینی در جشنواره داشتند، از تماشای این اثر صرف نظر کردند، اما زمانی که این فیلم در حضور رقبای قدرتمند آن دوره، سیمرغ بلورین بهترین فیلم را دریافت کرد، خیلیها به تماشای فیلم نشستند و به حقانیت آن رای دادند.
ایستاده در غبار داستان مجاهدتهای احمد متوسلیان است. فیلم با ساختاری نوین، ضمن ایجاد جاذبههای بصری، به روایت چابکی از یک فرمانده شهید رسیده و توانست با داستانی فشرده که در قالب ریتمی سریع پیش میرفت، شمههایی درست و حقیقی از زندگی پرمخاطره یک قهرمان را روایت کند.
این سبک فیلمسازی که شباهت بسیاری به درامهای اجتماعی پرطرفدار آن سالهای سینمای ایران داشت، به شدت در میان مخاطبان و منتقدان با اقبال مواجه و به یکی از محبوبترین آثار این حوزه تبدیل شد که شروع حیات نوین و استانداردی برای آثاری از این دست محسوب شد.
منصور
منصور، عافلگیرکنندهترین و بی ادعاترین فیلم این فهرست است. بسیاری از مخاطبان، تا پیش از نمایش جشنوارهای این فیلم، گمان میکردند که با فیلمی ارگانی مواجه هستند که تکلیفش با خودش مشخص است، اما فیلم به مانند قهرمانش، شخصیت مستقلی داشت که انگ وابستگی و سفارشی بودن به آن نمیچسبید.
منصور با روندی منطقی، خیزشهای زیرپوستی یک قهرمان را در فضای بسته به تصویر میکشید. داستان انزوای یک قهرمان که تلاش میکند با گذر از منافع فردی خود، به اعتلای میهن تن داده و در این مسیر، از هیچ ترس و ملاحظهای پیروی نمیکرد.
شجاعتی که در منصور دیده میشود، از جنس اصالت ذاتی ستاری است و تاکتیکهای اغراق آمیز دراماتیک در پرورش این روحیه، نقش چندانی ندارند.
منصور فیلم سلامت و شریفی است که به تنهایی میتواند نسل جدیدی که با شخصیت منصور ستاری آشنایی ندارند را دلبسته او کرده و فراتر از رسالتهای یک فیلم، در جهت فرهنگ سازی مقام ایثار و از خودگذشتگی گام بردارد.
موقعیت مهدی
نخستین فیلم هادی حجازی فر با محوریت ۴ سال پایانی عمر مهدی باکری، بسیار فراتر از انتظار ظاهر شده و تاکنون در رده دومین فیلم محبوب مردمی قرار گرفته است.
موقعیت مهدی در ۶ پرده، موقعیتهای مهم زندگی شهید باکری را به تصویر میکشد. فیلم در پناه یک شخصیت پردازی درست، وجوه اخلاقی شهید باکری را به مخاطب شناسانده و پازل قهرمانی او را با یک طراحی درست، در مخاطبش ته نشین میکند.
با توجه به مشاوره محمدحسین مهدویان، قابهای فیلم، شباهتهای بسیاری به ایستاده در غبار و در برخی گام ها، حتی فراتر از این فیلم به تصویر کشیده میشود تا موقعیت مهدی در کنار ارزش محتوایی بالای خود، در حوزه اجرا نیز نمره قبولی بالایی دریافت کند.
قطعا سینمای بیوگرافی سرداران جنگ با موقعیت مهدی وارد فاز حرفهایتری شده است که با استانداردهای بالاتری به نسبت دیگر آثار مشابه، تراز انتظار از آثاری اینچنینی را بالاتر برده است.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/