به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، رضا توکلی که اهل مشهد است و دکترای بازیگری دارد، در ماه مبارک رمضان با مجموعه تلویزیونی «احضار» مهمان خانهها شد؛ سریالی که با پایان ماه رمضان تمام نشد و قسمت آخر آن فردا شب پخش میشود. توکلی که پیش از این در سریالهایی همچون «پنج کیلومتر تا بهشت»، «او یک فرشته بود»، «زیرزمین»، «پنجمین خورشید» و «پرستاران» مقابل دوربین علیرضا افخمی رفته است، در ششمین تجربه همکاری اش با او ایفاگر نقش «حمیدرضا مرادی»، ناپدری «مائده» است.
بیشتربخوانید
«احضار» پربینندهترین سریال ماه رمضان از سوی مخاطب انتخاب شده است. فکر میکنید چرا مخاطب به این گونه مضامین علاقه دارد؟
بعد از «او یک فرشته بود»، جلسهای با مدیران و کارگردانهای آثار ماه رمضانی داشتیم که از آن موقع این طرح را دادم که میتوانند رقابت سریالهای این ماه را داشته باشند که از آن به بعد باب شد. تماشاگران هستند که تصمیم میگیرند کدام سریال را ببینند، ضمن این که در پاسخ به شما بگویم در ماه رمضان باید سریالهایی ساخته شود که در آنها معرفت، آدمیت و معناگرایی ارائه شود. کاش زمان و بودجه کافی برای تولید سریالهای ماورایی داشتیم. اگر افخمی زمان داشت، رنگ و لعاب، نوع فیلم برداری، نوع رسیدن به پلانهای ویژه و ایجاد شرایط وحشت در تماشاگر بهتر میشد. ما در زمان محدود سریال میسازیم. این را هم بگویم که من و علیرضا افخمی وارد مبحث جدیدی از سریال سازی شده ایم و قرار است سریالی با موضوع زندگی پس از مرگ بسازیم.
از حاج آقا معتمدی روحانی «او یک فرشته بود» بگویید که شاید بهترین نقش در کارنامه هنری تان باشد.
نقش روحانی را بازی کردم و در خارج از کشور یقه ام را گرفتند. در کشور هم هزار و یک اتفاق برایم افتاد. معتقدم با «او یک فرشته بود» اتفاق بزرگی افتاد و فصل تازهای از سریال سازی و نوع رابطه آدمها و حضور شیطان آغاز شد، ولی بعد با بی تفاوتی آدمها رو به رو شدیم. بعد از این سریال تمام علما و طلبهها خوشحال بودند که یک روحانی نزد بچهها محبوبیت یافته و حتی حوزه علمیه قم نامه داد که این از بچههای ماست یعنی این قدر نقش دقیق بود. به هر حال من بازیگرم و در سریال «زیرزمین» هم بازی کردم. با وجود این که دکترای بازیگری دارم، اما هیچ وقت ادعایی نداشتم و هنوز هم شاگردی میکنم.
شما در سریالهای «کیمیا» و «برادر» هم نقشهای خوبی داشتید و به یاد دارم سر صحنه «کیمیا» سکته کردید و عمل جراحی داشتید که با شما صحبت کردم.
سر سریال «کیمیا» روی کشتی دقیقاً وسط خلیج فارس قلبم گرفت و اتفاقهایی که میدانید، برایم رخ داد. بعد از آن سر سریال «افسانه هزارپایان» رفتم که در زدوبند مالی، کار را به آدمی که کاربلد نبود، دادند و بیچاره شدیم و سردرگم بودیم. میگویم خودم مقصر بودم، چون انتخاب کردم، ولی به هر حال باید یکی به دادمان میرسید.
قبول دارید که نقش «آنتونیوس چوپان» در «مردان آنجلس» جزو اولین بازیهای تان بود و با این اثر تاریخی و با صدای زنده یاد «محمد عبادی» دیده شدید؟
قبل از «مردان آنجلس» هم در سریالهای خوبی کار کردم، از جمله سریالهای خانوادگی تا این که اتفاقهایی سر «مردان آنجلس» افتاد که خودش یک فیلم نامه است. معتقدم من آنتونیوس چوپان را انتخاب نکردم بلکه خودش مرا انتخاب کرد که اتفاق نادری برایم بود، قرار نبود این نقش را بازی کنم و خوابهای مختلفی دیدم. خدا زنده یاد محمد عبادی را بیامرزد. او گفت که صدای خودت خیلی خوب است، ولی قبول نکردم و خودش به جای من صحبت کرد، اما سوال این جاست که چرا دیگر اتفاقهای خوبی برایم نیفتاد و بعد از پخش آن باندبازیها و رفیق بازیهایی که در سینما به ما لطمه زده است، پیش آمد؟ بعد از پخش «زیرزمین» هم این اتفاق افتاد، کدام بازیگر است که بعد از آن همه استقبال، پیشنهادهای بعدی اش برای بازی کوچک و پایین باشد؟ معتقدم هیچ برگی بدون رضای خدا از درخت نمیافتد. به تازگی علی اوجی برای بازی در اثر جدید «مسعود کیمیایی» با من تماس گرفت، اما چون برای بازی در سریال «احضار» قرارداد داشتم، نرفتم.
«سفر سبز» هم یکی از سریالهای خاطره انگیزی بود که در آن در نقش افسر آگاهی ظاهر شدید. چه خاطرهای از این سریال دارید؟
من نقش پلیس را داشتم و محمدرضا شریفی نیا نقش یک راننده تاکسی را بازی میکرد و دزدی کرده بود و زور میگفت. در پلانی یک دفعه عمدی زدم زیر گوش محمدرضا شریفی نیا تا رویش را در بازیگری کم کنم! -خنده- ناگهان محمدحسین لطیفی از پشت دوربین پرید و دست و پایم را گرفت و گفت که بدبخت شدیم، چرا زدی؟ گفتم پلان حسی بود و توی حس رفتم. یادش به خیر. شریفی نیا هی رفت و آمد و گفت که تکلیف ات را روشن میکنم، ولی آخر هم نتوانست! -خنده- معتقدم جلوی زور و کسانی که انحصارطلبی میکنند، باید ایستاد، حالا هر کسی میخواهد باشد، من در بازی چکم را میزنم!
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/