به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، شبکه چهار سیما برای لحظات عرفانی افطار، ویژهبرنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» را هرروز ساعت ۱۸:۱۵ روی آنتن میبرد. «زندگی پس از زندگی» روایت افرادی است که در تجربه مرگ تقریبی، از کالبد جسم خارج شده و عالم برزخ را درک کردند و بازگشتند. در این برنامه با سفر به نقاط مختلف ایران و جهان، مخاطبان برنامه مهمان روایتهای شگفتانگیز تجربهگران مرگ تقریبی از عالم غیب میشوند. این برنامه در ۳۳ قسمت ۹۰ دقیقهای به تهیهکنندگی و اجرای عباس موزون در گروه ادب و هنر شبکه چهار سیما تولید میشود. «زندگی پس از زندگی» در ایام ماه مبارک از شنبه تا جمعه ساعت ۱۸:۱۵ پخش و ساعت ۱ بامداد و ۱۱:۳۰ ظهر روز بعد بازپخش میشود. باتوجه به موفقیت این برنامه و همچنین بازخوردهای مثبت آن، با عباس موزون، تهیهکننده و مجری «زندگی پس از زندگی» گفتوگویی انجام دادهایم.
آیا این برنامه و اساسا این ایده در جهت باطل کردن ادعای پوزیتیویستها و اثباتگرایان ساخته شده که امر غیرمشهود را غیرممکن میدانند؟
یکی از اهداف برنامه برای این است که اساس و پایه نگاه پوزیتیویستی را با ابزار پوزیتیویستی متزلزل کند و این تکنیک را از روش حضرت امامرضا (ع) و بعضی از مباحث حضرت امامصادق (ع) و از جلسات مباحثه ایشان الگو گرفته شده است؛ برای مثال، امامرضا(ع) به سایر ادیان و افرادی که میخواستند با ایشان محاجه کنند فرمودند با هرکدام از شما با کتاب و ادله دین و راه و روش خودتان گفتگو میکنیم؛ بنابراین برای گفتگو نگاه مادیگرایی یا پوزیتیویستی و علوم تجربی - که میگویند جز آنچه در قالب محسوسات است چیزی وجود ندارد- میبایست با همان محسوسات و با زبان خود پوزیتیوستها، مدعیات کارشناسان ایشان، گزارشها و آمارهای خود آنها ثابت کنیم که پدیدههای فراتر از محسوسات نیز وجود دارند. این روش کار از معصومان گرفته شده است که معمولا در تبیین حق میتوان کسانی که قصد رد و انکار آن را دارند با احتجاج به تناقضاتی که بین بخشهای نادرست خودساختهای که در باورهای آنها هست و بخشهای درست مبتنی بر فطرت و عقلی که در اظهاراتشان هست، حق را به ایشان وانمود و یادآور شد.
آیا در قرآن هم آیهای وجود دارد در تایید اینکه برای رسیدن به خدا و اثبات بزرگی او از علوم تجربی استفاده کنید؟
بله در قرآن در بسیاری مواضع به انسان اشاره و توصیه میشود که با مشاهده و تدبر در مخلوقات به وجود خداوند و حق و حقیقت این عالم پی ببرد. برای مثال میفرماید در خلقت شتر تامل کنید یا درباره رویش دوباره گیاهان فکر و تامل کنید و ...؛ پس قطعا قرآن اشاره میکند که علوم تجربی یکی از دریچهها برای رسیدن به حق و اثبات عالم غیب است. ببینید ساکنان اقلیم علوم تجربی مانند دکتر ریموند، آقای لومل، کارشناسان آلمانی فصل قبل و ... با روشهای تجربی خود به این نتیجه رسیدهاند که عالم غیب وجود دارد. از سوی دیگر، نه فقط در ایران بلکه در کل جهان ۲۰۰ سال است با آموزشوپرورشها و آموزش عالیهای غربی و مادیگرا به کل ما هشتمیلیارد نفر امروزی یک مغز مادیگرا هدیه دادهاند.
بنا به فرض وقتی شما در بین کتابهای چهارم دبیرستان بیش از ۱۰ کتاب پوزیتیویستی دارید؛ فیزیک، شیمی، مثلثات، هندسه و ... هر چه تدریس میشود در حوزه محسوسات است و یک کتاب تعلیمات دینی کافی نیست برای اینکه باور به وجود عالم فراماده و غیب را در جان دانشآموختگان این سیستم نهادینه کند و این میشود که ما در همه کشورها با کمک دو ابزار آموزشوپرورش و آموزش عالی باور کردهایم که عالم غیبی وجود ندارد؛ بنابراین برای اثبات عالم غیب و پشت پا زدن به این هرم بزرگ پوشالی باید از همان روشهایی استفاده کرد که سالها در سیستمهای آموزشی دانشگاهی و پیشدانشگاهی مغزها را با آن پرورش و خو دادهاند؛ زیرا مغز مخاطب امروزی که حتی گاه برخی از علاقهمندان حوزه دین هستند در آموزشوپرورش مدل غربی که از دارالفنون آغاز شد، پرورش یافته است و محتوایی که به ما اثبات کند و باور قلبی در ما به وجود بیاورد نداشتهایم؛ پس، چون مغز اکثر مخاطبان ما پوزیتیویستی بار آمده، باید با ابزار پوزیتیویستی بناهای پوزیتیویستی را در دیدگاهشان نسبتبه عالم فراماده و غیب فروریخت.
چقدر برای شما این آسیب مورد توجه بوده که این برنامه به رواج خرافهگرایی و فرقههای انحرافی تبدیل نشود؟ مرز این برنامه با خرافه کجاست؟
خرافه در هر مقطعی در طول تاریخ بشر همیشه یک معنایی داشته است، اما همیشه، در هر بازه زمان و مکان هر گفتمان یا پارادایمی چربش یابد، هر گفتمانی که در یک جغرافیای سیاسی یا فرهنگی استیلای فرهنگی داشته باشد، به هر چیزی غیر از خود برچسب خرافه میزند. درحالحاضر گفتمان غالب جهان، پوزیتیویسم و محسوسات و علوم تجربی است. در این دیدگاه هر پدیدهای جز مواد و محسوسات انسانی خرافه است؛ بهطور مثال، در این منظر دین، روح و ... خرافه هستند.
در جغرافیای فرهنگ ایران و اسلام یا شاید بتوان گفت جغرافیای فرهنگ اسلامی-شیعی هم ممکن است حتی برخی افراد معتقد در مقابل بسیاری از موارد تردید کنند که اینها بدعت یا خرافه هستند؛ مواردی همچون تلقین به مرده. اینگونه موارد ناشی از این است که آنچه از معصوم(ع) و انسان کامل به ما رسیده جهان روز به آن خرافه میگوید. آنچه این برنامه را از خرافی بودن دور نگه داشته است در ذهن مخاطبی که در درون پوزیتیویستی است، اگرچه در پوسته و ظاهر به دین گرایش دارد و مثلا در مراسم اربعین شرکت میکند و سینه هم میزند و عزاداری میکند، جهاد هم میکند، اما این احساس اوست، ولی عقلش پوزیتیویستی است و برای باور قلبی به این برنامه نیاز دارد. برای اینکه برچسب خرافهگرایی زده نشود از گفتمان غالب که تجربهگرایی است، استفاده میکنیم.
مثلا طبق فرموده قرآن شما به همان شتر بنگرید یا در آزمایشگاه پدیدهای زیر میکروسکوپ واکاوی کنید تا باز هم به اثبات خدا برسید و این همان روشی است که ما در «زندگی پس از زندگی» برگزیدهایم و به همین دلیل، اذهان پوزیتیویستی هم نمیتوانند آن را خرافه بدانند و معتقدم حضور کارشناسان غیرمسلمان و آکادمیک با مدل دانشگاههای غربی این برنامه را از خرافهگرایی به دور میدارد. همه اذعان دارند که در ۴۰ سال گذشته نمیتوانستیم در رسانه -حتی در رسانههای مکتوب مانند روزنامهها و نشریات- بدون لکنت درباره این مسائل گفتگو کنیم، اما میبینید که امروز درباره این مسائل کاملا عریان سخن گفته میشود در رسانه ملی و اکثریت مطلق استقبال میکنند و عام وخاص آن را مفید میدانند.
با توجه به مراوده شما با دانشمندان دیگر کشورها، تقید یک فرد به دین چقدر در تفاوت تجربهاش موثر بوده است؟ اساسا میتوان نوعی پلورالیسم را از این بررسی موارد تجربهگرها برداشت کرد؟
برخی نگرانند که در کنار این مبحث پلورالیسم شکل بگیرد. مثلا برخی نگرانند که چرا فردی که خارج از دین اسلام است و احکام فقهی و تقیدات ما را رعایت نمیکند در تجربه نزدیک به مرگ به اشد وضعیت، عذاب نشده است.
خب این بحث مفصل و عمیقی است که قبلا کار شده و برای نمونه شما را ارجاع میدهم به آثار علامه طباطبایی در مبحث متوسطین و اعراف. شما میدانید که در منابع دینی بهکرات گفته شده که در زندگی واپسین رستگاران، فاجران و متوسطین را داریم که هر یک از این گروهها نیز خود درجاتی دارند و متوسطین کسانی هستند که حق به ایشان عرضه نشده است. بههرحال برخی افراد در شرایطی قرار دارند که با ابزارهای قویتری حق را بر آنها پوشاندهاند. ممکن است غیرمسلمانی که در غرب زندگی میکند و در همسایگی او یک مسلمان زندگی میکند یا او را درست نشناخته یا به او مشکوک است؛ بنابراین به این افراد، حق عرضه نشده. اینها متوسطین یا اعراف هستند و اگر در حوزه هر باوری که هستند بدکار و زشتکار نباشند، علیه مخلوقات خدا بدطینت نباشند و برای مثال گناهان بزرگ دهگانه را انجام ندهند. این امر نباید ایجاد نگرانی کند بلکه باید غبارها را از جلوی دید ما کنار بزند که بحث اعراف و متوسطین را بازیادآوری کنیم که بخش غبارگرفتهای است و خواص کاملا بر آن وقوف دارند و عامه چندان به آن آگاه و مطلع نیستند.
آیا در برنامهتان به بحث شفاعت هم پرداختهاید؟
چندین مورد تجارب در پارسال و امسال در برنامه داشتهایم. ازجمله برنامه آقای تحققی که برنامه پنجشنبه بود.
آیا به نقطه اشتراکی در مبحث شفاعت رسیدید؟
نقطه مشترک همه افرادی که شفاعت شدهاند این بوده که بسیاری از اینها بهخاطر دیگران یاری داده شده و شفاعت شدهاند، مثلا مادر فرد تجربهگر دعا کرده یا فرزندانی داشته که در صورت فوت فرد دچار مشکلات شدید مالی میشدند و آسیب میدیدند. از طریق دعا و صدقه و حتی زیارت و دخیل شدن به امامان شفاعت شدهاند و خود این افراد هم به این امر واقف بودند و اذعان داشتند.
در بیان تجربهگرها رحمت خدا یا خشم و غضب خدا را دیدید؟ به نظر میرسد در فضای برنامه شما رحمت خدا بیشتر دیده شده است.
نمیتوان این را که تجربهگرها چه چیزی را دیده و تجربه کردهاند ملاک قرار داد؛ برای مثال مانند کسی است که برای دیدن کویر لوت برود و فقط مشتی خاک از همان ابتدا بردارد برگردد و اصلا وارد کویر نشود و بگوید از کویر لوت نمونهبرداری کردم. یعنی آیا باید هر چیزی که در این مقدار خاک هست براساس آن گفته شود که کویر به همان نسبت از همان آن عناصر تشکیل شده است؟ قطعا نه. نمیتوان نسبتی بین اینها برقرار کرد. ۹۲ میلیارد انسان طبق برآوردها تاکنون مردهاند و درحالحاضر هم هشتمیلیارد انسان زنده هستند. با ۶۰قسمت برنامه نمیتوان آمار جامع و کاملی ارائه داد؛ دوم اینکه تجربهگرایان منفی چه در ایران و چه در خارج وارد بحث نمیشوند، اما طبق منابع دینی میتوان با اطمینان گفت که رحمت خداوند بر غضب او پیشی گرفته و بشارت بر انذار مقدم است.
بهدلیل فرار از به یاد آوردن آن تجربه تلخ؟
پارسال از انجمن ND آلمان درخواست ۳۰ نفر تجربهگر با تجربههای منفی داشتم، ایشان گفتند حتی سه تا تجربهگری منفی هم نمیتوانیم بهسادگی پیدا و پیشنهاد کنیم ولی ۳۰ پژوهشگر میتوانیم معرفی کنیم که درباره موضوعات مرتبط این موضوع در حال تحقیق هستند و میتوانند با شما همکاری کنند و اطلاعات در اختیارتان بگذارند؛ زیرا یافتن تجربهگر منفی دشوار است. حتی در برنامه بحث شد که چرا تجربهگر منفی بهسختی پیدا میشود؟ که گفتند این افراد نمیتوانند صحبت کنند و نمیخواهند تجربه تداعی شود. اکثرا میخواهند قضاوت نشوند. از لحاظ آماری هم بسیاری از سوی خانواده تحتفشار قرار میگیرند که صحبت نکنند، گاهی هم فقط یادآوری مساله ناراحتکننده است.
با توجه به تجربه شما در این ۱۰ سال، چه توصیفی از مرگ دارید؟
ابتدا لازم است این زندگی فعلی را توصیف کنم. از نظر بنده، حضور در یک بازی مجازی که عینک سهبعدی روی چشم دارید و واکنشهای بدنی شما به آن بازی ازسوی اطرافیان که گرد شما و واقعی هستند تماشا میشود. شما باید خودکنترلی داشته باشید و فریب این بازی رایانهای را نخورید و بیهوده دست و پا نزنید و متین و موقر بنشینید روی صندلی و بازی را تماشا کنید. مرگ لحظه برداشتن آن عینک از روی سر و چشم است. لحظهای که مجاز و مجازی تمام میشود و شما واقعیت را و اطرافیان واقعی را میبینید.
توصیف شما از عالم برزخ و قیامت چگونه است؟
این دنیا نسبتبه عالم برزخ، مانند حلقهای در یک بیابان بزرگ و عالم برزخ نسبتبه عالم قیامت مانند حلقهای در یک بیابان بزرگ دیگر است و این فرموده معصوم(ع) است، با این وجود بنده در مصاحبه با یکی از تجربهگران دقیقا به همین واقعیت پی بردند و این چیزی است که آن تجربهگر جوان بدون اطلاع از این حدیث درک کرده بود و گزارش میکرد.
در بیان تجربهگران رحمت خدا را بیشتر دیدید یا خشم و غضب او را؟
در پاسخ به این پرسش نمیتوان گفته تجربهگرها را ملاک قرار داد؛ زیرا نیاز به جامعه نمونه آماری کافی هست و جامعه نمونه آماری ما در مقابل میلیاردها انسان بسیار کم و نابسنده است، اما با اتکا به منابع دینی باز هم میتوانم عرض کنم که رحمت خدا بر غضب او پیشی گرفته است.
با توجه به بیان تجربهگرها چه توصیفی برای این دنیا دارید؟
این دنیا یک زمین بازی است. سعی کنید برنده باشید.
در این نمونههایی که شما بررسی کردید به نظرتان کدام اعمال بیشتر برای خدا ارزش دارد؟ در صحبتهای قبل به حقالناس اشاره کردید.
بله درست است. هم دین این امر را تایید میکند و هم نزد خدا اول حق مخلوقات اهمیت دارد. سه حق وجود دارد: حق الله، حق الناس و حق النفس. با خودم چه میکنم! در رابطه با خدا چه میکنم و در رابطه با مخلوقات؟! یک گروه از مخلوقات انسانها هستند، ولی بقیه مخلوقات از حیوانات و گیاهان نیز در این گروه قرار میگیرند. آلودگی هوا یا دستدرازی به طبیعت هم حقالناس محسوب میشوند. نکته عجیبی که مشاهده کردهام این است که حقالله در نظر گرفته میشود، ولی مثلا فردی با این تجربه روبهرو میشود و در نهایت شفاعت میشود و در آن عالم یکی از آشنایان خود را در حال فریادزدن در برزخ میبیند که مومن و متدین بود. با تعجب از او میپرسد که تو اهل نماز و روزه و مسجد بودی چرا به این روز افتادی؟ گفت: آن حسنات قبول شده، ولی چون حقالناسی به گردن من است فعلا آنها را محاسبه نمیکنند. پرسید: چه حقالناسی؟ آدرسی به او میدهد که فردی آنجاست که زمانی او را تمسخر و تحقیر کردم که بابت آن آسیب دیده است. تو برمیگردی، برو برای من حلالیت بگیر تا من آزاد شوم و حقالله من در نظر گرفته شود. ماجرا در برنامه بیان شده است و میتوان آن را دانلود کرد و دید. آقای پویا باجلانی میرود و این حلالیت را میگیرد. در نتیجه حقالله در نظر گرفته و محسوب میشود، ولی پیش از آن حقالناس قرار دارد که تا رسیدگی نشود به حقالله پرداخته نمیشود. اضافه کنم که خداوند از فضل خود براساس حکمتش کمکی میتواند در این زمینه برساند و حقالناس را به طریقی رفع کند مثل اینکه آنقدر به صاحب حق عطا کند که خود فرد حقش را حلال کند یا شفیعانی که خود خداوند قرار میدهد ممکن است حقالناس را برطرف کنند. این مساله الزامی نیست و ربطی به عدل ندارد، این کار براساس لطف خداست، نه عدل او.
در چند سال اخیر، سریالهای مختلفی در این حوزه ساخته شده؛ مانند سریال احضار که اکنون در حال پخش است یا سریال اغما. نظر شما بهعنوان یک متخصص در این زمینه چیست؟
تولیداتی که در مبحث ماورایی در کل دنیا وجود دارد فقط درباره روح عرض میکنم نه سایر موجودات ماورایی، هالیوود در یک قرن اخیر تولیداتی کرده است که بالای قله قرار دارد و دنیا از آن مستقیم یا غیرمستقیم کپیبرداری میکند. یعنی کارگردانی که اکنون در حال تولید چنین ژانری است از کودکی مشتری و مخاطب هالیوود بوده و ناخواسته این تاثیر در ناخودآگاه او وجود دارد و در آثار خودش نمود مییابد. ما باید با قیچی تحقیق این اثر هالیوودی را برش بزنیم؛ البته در حوزه جغرافیای فرهنگی خودمان. از شرق تا غرب آلوده به افکار تبلیغاتی هالیوود است. مورد دوم اینکه بنده، چون مشغله تدوین را دارم، امسال هیچ برنامهای را ندیدهام.
آیا برای فصلهای بعدی برنامه ایدهای تازه دارید و تفاوتی قرار است در برنامه اعمال شود؛ چه از لحاظ محتوایی و چه از لحاظ تولیدی؟
بله، برای فصلهای بعد آمادگی و انگیزه دارم که با کمک سازمان یا بدون آن، این برنامه را ادامه میدهم؛ البته سازمان هم به برنامه اقبال دارد، ولی اگر سازمان به هر علتی انصراف دهد حتما ادامه خواهم داد. ولی برای اینکه تازگی مطلب حفظ شود نمیگویم دقیقا چه تغییراتی، اما تغییرات غافلگیرکننده خواهد بود.
آیا ممکن است در قالب همین برنامه به سراغ کارهای داستانی هم بروید؟
بله، این یکی از خواستههای قلبی من است که شرایطی فراهم شود، چون یکی از مدارک تحصیلی بنده کارگردانی سینماست. امیدوارم که بتوانم از همین موضوعات تجربهگری و داستانها چند تلهفیلم یا یک سینمایی فوقالعاده گیرا بسازم که هیچ سکانسی از آن جز تجربه واقعی نباشد. یعنی قطعاتی از جذابترین تجربهها را جدا کنم و سینمایی بسازم، ولی شما ثانیهای غیرواقعی در آن نیابید.
منظورم این بود که داستانی که در برنامه در حال روایت است از لحاظ تصویری بازسازی شده و حین روایت پخش شود.
بازسازی جزو طرح امسالمان بود، ولی بهخاطر شیوع کرونا انجام نشد. در شناسنامه طرح امسال متعهد به انجام آن بودم و در سالهای بعد قطعا این کار انجام خواهد شد، چون برای درک بهتر مخاطب این کار باید صورت گیرد. منع تردد بهخاطر رعایت دستورالعملها مانع از جابهجایی و رفتن ما به شهرهای دیگر شد؛ بنابراین ما فقط یک مورد مستند بازسازی را درباره تجربه آقای چهرهگشا انجام دادیم که در آب غرق شده بودند. غرق شدن را بازسازی کردیم، پرواز روح را نیز بازسازی کردیم و پخش شد.
آیا شما هم علاقه دارید که مرگ تقریبی را تجربه کنید؟
اجازه بدهید از این سوال بگذریم....
کدام تجربه در میان افرادی که دیدید بیشتر شما را تکان داد؟
هریک از تجربهها در موضوعی خاص و جالب بودند و هرکدام موردی را استثنا داشتند، نه فقط خاص برای من. در بین تجربههای جهان هر یک از اینها مورد خاص و ویژهای داشتند. مثلا پارسال آقای واحدی در جبهه در حال دویدن بود بدون آنکه تیر یا ترکشی بخورد و دو تا پایش روی هواست در آن حالت روح او بالا میرود، سه سال زندگی میکند بعد دوباره به بدن برمیگردد و به دویدن ادامه میدهد این استثناست و در هیچ تجربهای در دنیا نداشتیم. دو تجربه برای من خیلی خاص هستند که این دو هرگز جلوی دوربین نیامدند و هنوز داریم اصرار میکنیم. یکی از آنها در یکی از استانهای مرکزی زندگی میکند که فردی است که دارای جرائم قانونی زیادی بودند و به عالم دیگر میرود و وقتی برمیگردد به فردی خیر و نیکوکار و پاک تبدیل میشود و فرد دیگری که دفن شده و تلقینکننده میگوید دستش گرم بوده و برمیگردند و قبر را باز میکنند. این دو حتی پتانسیل فیلم سینمایی را دارند.
چه کسانی با ایده برنامه شما مخالف هستند؟ چه کسانی از شما تقدیر کردند؟
تاکنون مخالف جدی ندیدهام، اما افراد معدودی هستند که عمدتا حسود، عنود و خودرقیب پندار هستند. در خارج و داخل کشور حتی در بین افرادی که با دین زاویه دارند از آمریکا و اروپا کلیپ میفرستند که بازخورد مثبتی از برنامه گرفتهاند. یک هفته پیش خانمی از آلمان پیام دادند که من دوست آتئیستی دارم با دیدن فصل اول برنامه شما خداباور شد و حتی اکنون میخواهد نماز بخواند؛ بنابراین طیف مدافعان برنامه از آنجاست تا اینجایی که بسیج نخبگان حوزه علمیه قم برای تقدیر از ما دعوت کردند.
منبع: صبح نو
انتهای پیام/
واقعا تاثیر گذار بوده و امیدوارم ادامه داشته باشه
ضمن تشکر وسپاس فراوان از برنامه خوب وتآثیرگذار شما،
مایلم به عنوان یک تجربه گر که مسیر زندگیم رو تغییر داده شرکت نمایم،
حقیر ساکن جهرم هستم،
ممنون میشم اگر راه ارتباط راحت وآسانی را برای متقاضیان فراهم نمائید
اصلا برنامه تلویزوین قبول ندارم و نمیبینم
تنها برنامه که حقیقت داره زندگی پس از زندگی وکمال تشکر از شبکه 4دارم.
که بعد ااز40سال نمازشروع کردم.
چون تجربه خیلی کوچیکی دارم.
برادرم سال 96 تصادف کرد وبه کما رفت وتجربه زندگی پس اززندگی راداره خواستم دعوتشون کنید به برنامه تون
التماس دعا
یه سوال داشتم بنده کانالی در ...دارم که برنامه زندگی پس از زندگی در کانال مذهبی نشر می دم می خواستم بدونم راضی هستین و خدای نکرده حق الناسی گردنم نباشه کسب درآمدی ندارم از کانال نیت فقط استفاده کردن از یک برنامه عالی خواهش می کنم جواب بدین نمی دونم ادامه بدم یا ن از جای که دان می کردم گفتن دیگه اجازه نشر ندارن برا همین ترسیدم به جاي ثواب کردن کباب نشیم
مادرم در چندین سال پیش ، تجربه مرگ و جدا شدن روح از بدن رو ، در خانه ی خودمون ، داشتند
و قصد دارن تو برنامه تون شرکت کنن
باز هم لازم میدونم از برنامه خوبتون تشکر و قدردانی کنم
با آرزوی بهترینها...
من همیشه برای دیدن این برنامه تا ماه رمضان سال آینده لحظه شماری می کنم
ممنون از آقای موزون