به گزارش خبرنگار حوزه دریچه فناوری گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، در گذشتههای دور، رهبری را عمدتا از طریق قدرت جسمی اعمال میشده است؛ هرچقدر فرد از نظر جسمی قویتر بوده در ردههای رهبری جامعه بالاتر قرار میگرفته است. در طبیعت، حیوانات نیز از این الگو پیروی میکنند. قویترین حیوان از نظر جسمی سرانجام رهبر آنها میشود. با این حال، از طریق توسعه نسل بشر طی هزاران سال، همراه با توسعه زبان انسانی همانطور که امروزه آن را میشناسیم، رهبری از قدرت جسمی به سمت مهارتهای شناختی سوق یافته است. توجه اصلی به جای قدرت جسمی، در حل مساله به سمت هوش رهبر میل دارد. در یک زمینه مدرن، این به توانایی یک رهبر در تجزیه و تحلیل دادهها برای تصمیمگیری، اطمینان از عملکرد تیمی، بهرهوری و اطمینان از تولید و خدمات موثر فرآیندها اشاره دارد. این تواناییها مانند ارزشی است که هوش مصنوعی برای محل کار به ارمغان می آورد.
بیشتر بخوانید
هوش مصنوعی را میتوان شاخهای از علوم رایانهای دانست که مربوط به ساخت ماشینهای هوشمند است و توانایی انجام وظایفی را دارد که معمولا برای انجام آنها به هوش انسانی نیاز است. در چارچوب محیط کار، هوش مصنوعی توانایی کمک به سازمانها را در تجزیه و تحلیل دادهها برای تصمیمگیری، نظارت بر بهرهوری و عملکرد تیم و اطمینان از تولید فرآیندهای موثر، دارد.
این هماهنگی این تصور را ایجاد میکند که هوش مصنوعی میتواند به عنوان تهدیدی برای هدف رهبری در قرن ۲۱ عمل کند. در نظر گرفتن هوش مصنوعی به عنوان تهدیدی برای رهبری انسان ها وسوسه انگیز است. هدف اصلی هوش مصنوعی تقویت، بهبود و در نهایت جایگزینی هوش انسانی است، که هنوز هم به طور گستردهای به عنوان اصلیترین مزیت رقابتی در نظر گرفته میشود.
با همسویی بین هوش مصنوعی در محل کار و هدف رهبری فعلی که در بالا بحث شد، سوالی که بسیاری از رهبران با آن دست و پنجه نرم می کنند این است: پس جوهر رهبری موثر چیست؟ استدلال میشود که از رهبران میخواهند که از عناصر سخت رهبری، مانند پردازش شناختی خام واقعیتها و اطلاعات، به سمت موضوعات نرمتر درون رهبری، مانند فروتنی، سازگاری، دید و درگیری کارکنان، حرکت کنند.
انتهای پیام/