ابوالحسن ابتهاج از مدیران شناخته پهلوی دوم میگوید: من بارها به گوش خود شنیدم یا در تلویزیون دیدم که محمدرضا پهلوی میگفت: پول من، نفت من، عایدات من؛ او اینها را اصلا عایدات مردم نمیدانست.
رضاخان که توسط ژنرال انگلیسی انتخاب و به دست یک جاسوس انگلیسی تربیت شده بود با کنار زدن سیدضیا به نخست وزیری و سپس فرماندهی کل قوا و در نهایت سلطنت رسید و سالها بر ایران حکومت کرد.
۴ آذر سال ۱۳۵۷ شمسی، «کارتر»، چون هیچکاری نمیتوانست انجام دهد از «سیا» انتقاد کرد که چرا نتوانسته حوادث ایران را پیشبینی کند. تا روز آخر هم تلاش کرد هرجوری شده شاه لرزان را سر پا نگه دارد.
یکی از سیاستهایی که رضاشاه در دوران سلطنت خود دنبال کرد و بعد از فرار و تبعید وی، به شدت مورد توجه مطبوعات ایران و جهان قرار گرفت، استفاده مداوم از شیوه «قتلدرمانی» بود.
مخالفت ظاهری با دستگیری و شکنجه و اعتراف به خطاها، مفاسد و جنایتهای رژیم پهلوی در نطق رادیویی و تلویزیونی و حمایت پنهانی از دولت نظامی در دوران سلطنت محمدرضا شاه، در ۱۵ آبان ۱۳۵۷ به اوج رسید.
دوم آبان سالروز باز شدن «بیقید و شرط» و «ناگهانی» درهای زندانهای قصر، اوین و قزل حصار روی ۱۱۲۶ زندانی سیاسی است که از چند ده تا چند صد ماه سابقه زندانی در زندانهای ساواک داشتند.
در سال ۱۳۴۳، کاپیتولاسیون به قانون تبدیل شد و مستشاران آمریکایی از این حق برخوردار شدند که در صورت تخلف در ایران تحت تعقیب قضایی ایران قرار نگیرند و در آمریکا محاکمه شوند. این قانون در مجلس سنا نیمه شب تصویب شد!
سال ۱۳۵۲ در ایران چه خبر باشد خوب است؟ برای مردم خبر مهم این بود که گرانی بیداد میکند! کار به جایی رسید که محمدرضا پهلوی اعلام کرد اگر دولت در مبارزه با گرانی به موفقیت دست نیابد، ارتش عهدهدار این کار خواهد شد!
هژبر یزدانی کسی بود که از گلهداری در مدت کوتاهی به یکی از امپراطورهای اقتصاد ایران تبدیل شد. زد و بندهای سیاسی او را کمک کرد در اقتصاد رانتی پهلوی نفوذ کند و ثروت کلانی به جیب بزند.
رضاخان با تکیه بر احساسات عمومی ایرانیان در آن سالهای سخت اقتصادی، بودجه نظامی را چند برابر کرد تا ارتشی قوی بسازد، اما این ارتش مجهز جلوی نیروهای اشغالگر چند ساعت هم دوام نیاورد.
در پی موفقیت کودتا با کمک انگلستان و آمریکا در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران، دولت دکتر مصدق سقوط کرد و سرلشکر فضلالله زاهدی عهدهدار تشکیل کابینه جدید شد.