علل بی‌انگیزه‌شدن دانشجویان به تحصیل

عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی می‌گوید: دلیل بی‌رغبتی دانشجویان را باید در نگرانی از آینده شغلی آن‌ها جست‌وجو کرد.

چندی پیش یک کاربر شبکه اجتماعی ایکس در پاسخ به این پرسش که «در دانشگاه چه کار می‌کنید؟» تصویری از خود را در حالی که سرِ کلاس درس آبنبات چوبی می‌خورد و کارتون باب‌اسفنجی نگاه می‌کرد، منتشر کرده بود.

کاربری هم زیر آن تصویر پربازدید نوشته بود: «می‌خواهید به من حمله کنید، قضاوتم کنید، باشه، ولی من کاملاً مخالف این رفتارهام. اگر تمایلی به درس خوندن نداری نرو، نه خودت را به زحمت بنداز، نه پول خانواده‌ات را بنداز دور. واسه موقعیتی که توش هستی ارزش قائل باش».

فراتر از تماشای کارتون باب‌اسفنجی در کلاس درس دانشگاه و واکنش‌هایی اینچنینی، شاید بتوان با اندک تأملی، به چرایی رفتاری که از کاهش اشتیاق و میل به تحصیل در میان دانشجویان حکایت می‌کند، پاسخ داد.

حرف‌هایی که انتظار شنیدنش را نداریم!

«انگیزه ندارم، وقت ندارم، علاقه ندارم و...» شنیدن این عبارات و جملاتی شبیه این، از زبان دانشجویانی که حالا با شکستن سد کنکور، ورود به بهترین دانشگاه‌های کشور را تجربه کرده‌اند؛ غافلگیرت می‌کند. برای مثال «ف. ف» دانشجوی تاریخ و تمدن اسلامی، دانشگاه فردوسی می‌گوید: می‌دانم رشته‌ای که در آن تحصیل می‌کنم آینده شغلی ندارد؛ بنابراین به اجبار و فقط برای گرفتن مدرک، ادامه تحصیل می‌دهم. شاید اگر همین وقتی را که الان باید برای درس خواندن اختصاص می‌دهم، صرف کار کردن می‌کردم، می‌توانستم کلی سرمایه برای آینده‌ام پس‌انداز کنم؛ ولی متأسفانه در جامعه ما برای رسیدن به شغل و جایگاه اجتماعی مهم حتماً باید مدرک داشته باشی.

«جیم. الف» دانشجوی فقه و حقوق هم در خصوص دلایل بی‌انگیزگی‌اش به تحصیل می‌گوید: تازه ازدواج کرده‌ام؛ خیلی از روز‌ها میهمان داریم و مجبورم تا دیر وقت بیدار بمانم و به کار‌های منزل رسیدگی کنم. از طرفی سرکار هم می‌روم و دیگر فرصت زیادی برای درس خواندن برایم باقی نمی‌ماند. دانشگاه هم که می‌آیم کلی خسته‌ام، با این‌حال، بودن در دانشگاه برایم مهم است، چون به مدرکش نیاز دارم.

در گذشته‌ها چه گذشته؟

استعاره‌هایی همچون «دود چراغ خوردن» و «استخوان سوزاندن» را برای توصیف بزرگان و عالمان رنج‌دیده‌ای به کار می‌برند که مرارت‌ها و سختی‌های بسیاری را در تحصیل علم به جان خریده‌اند.

آن‌هایی که در کوره ده خود نه مدرس داشتند و نه کتابخانه مرکزی، آرشیو، بایگانی، میکروفیلم و نه شبکه‌ای جهانی به نام اینترنت. این‌ها که نبود، هیچ؛ حتی گاه نان و قوت اولیه‌ای هم در حجره‌شان یافت نمی‌شد. ناگزیر لقمه نان بیات و خشکه‌ای را پَر شال خود می‌بستند و راهی مکتبخانه می‌شدند.
روایتی از نمونه معاصرش را دکتر صاحبعلی اکبری، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث برایمان این‌گونه ترسیم می‌کند: در مقطعی که ما در آن تحصیل می‌کردیم دانشگاه جذابیت بیشتری در مقایسه با امروز داشت؛ رقابت فشرده و سخت و ظرفیت پذیرش و تعداد دانشگاه‌ها بسیار محدود بود، بنابراین برای ورود به تنها دانشگاه استان، باید تلاش زیادی می‌کردیم. به‌ویژه آنکه در آن برهه، خبری از کلاس کنکور نبود. ما با علاقه وارد دانشگاه شدیم، تعدادی از دانشجویان، دانشجوی دبیری بودند و آینده‌شان تضمین شده بود و به همین دلیل با علاقه تمام درس می‌خواندند.

شیوه تحصیل و درس خواندن، گروهی و مباحثه‌ای بود. این روش به هم‌افزایی دانش به‌ویژه در رشته‌های علوم انسانی منجر می‌شود. در این شیوه به یک فرد یک موضوع را می‌آموزند. در این سبک، آموختن با آموزش دادن متفاوت است؛ گاهی ممکن است شما موضوعی را بیاموزید، اما نتوانید آن را آموزش دهید؛ مباحثه مشکلات اینچنینی را حل می‌کند؛ انگار دارید نقش استاد را ایفا می‌کنید، یعنی ابتدا خودتان به موضوع بحث مسلط می‌شوید و سپس آن را به دیگران آموزش می‌دهید.

وی ادامه می‌دهد: در گذشته، انگیزه دانشجویان زیاد بود؛ دانشجویان مدام دور استاد را می‌گرفتند و سؤالات خود را از او می‌پرسیدند. می‌دانستند کسانی که دبیری می‌خوانند ممکن است در شهرستانی دور افتاده پذیرش شوند و دسترسی کامل به استاد و کتابخانه نداشته باشند، بنابراین سعی می‌کردند از فرصت لازم استفاده کنند.

دکتر امیر راستین، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه فردوسی هم برای آنکه تفاوت میان روز‌های دانشجویی امروز و دیروز را نشان دهد، از گذشته دانشجویی خود برایمان می‌گوید: در گذشته، دانشجویان درس را صرفاً برای آموختن علم می‌خواندند. درس‌ها برایمان محبوبیت ذاتی داشت، یعنی بخوانیم که بدانیم، بدانیم که دانسته باشیم. هدف شغلی‌مان هم حرفه‌ای علمی بود که در دانشگاه محقق می‌شود.

علم و فهمیدن کار سخت و دشواری است. برای مثال در رشته‌ای همچون فلسفه باید از قدرت انتقاد و تفکر انتقادی برخوردار بود. من برای یادگیری علم، وقت زیادی را برای مطالعه و زمانی را نیز به مباحثه اختصاص می‌دادم. مدت زمان زیادی صبح‌ها پس از اقامه نماز، به اتفاق یکی از دوستانم به حرم امام هشتم (ع) می‌رفتیم و مباحثه می‌کردیم. علاوه بر این، تنها به مباحث کلاس‌ها اکتفا نمی‌کردیم و درس‌های اصلی را پیش از کلاس مطالعه می‌کردیم؛ اگر شرح داشت، آن را می‌خواندیم. گاهی پس از کلاس با استاد مباحثه می‌کردیم. برای کنکور هم به تنهایی درس می‌خواندیم و کلاس کنکور نمی‌رفتیم و پول زیادی برای کلاس و منابع خرج نمی‌کردیم.

تفاوت‌های میان ما و دانشجویانمان، تفاوت‌های نسلی است. به دلیل افزایش امکانات و ساده‌تر شدن شرایط زندگی، آدم‌ها خیال می‌کنند قرار است موضوعات را هم راحت‌تر درک کنند و بفهمند. حال آنکه با وجود تعدد منابع الکترونیکی و دسترسی آسان‌تر به آن‌ها، فهمیدن حقایق علمی آسان نشده و همچنان کار سختی است. 

درد ماشینی شدن زندگی شهروندی

دکتر صاحبعلی اکبری در خصوص چرایی بی‌رغبتی امروز دانشجویان به تحصیل می‌گوید: دلیل این بی‌رغبتی را باید در نگرانی از آینده شغلی آن‌ها جست‌وجو کرد؛ به‌طوری که می‌گویند پس از سه چهار سال درس خواندن و دود چراغ خوردن، نتوانسته‌ایم از مدرکمان استفاده کنیم و عمرمان هدر رفته است. 

این عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی ادامه می‌دهد: البته شکاف و تفاوت حاضر به یک‌باره ایجاد نشده بلکه به‌تدریج و سال به سال شکل گرفته و عمیق‌تر شده است. در این میان، مؤلفه‌های دیگری مثل خود دانشجو و یا قوانین و تصمیمات وزارت علوم نیز اهمیت زیادی دارد. وزارت علوم تازه در طرح آمایش به این فکر افتاده که وقتی مجوز رشته‌ای را به دانشگاه می‌دهد، ابتدا از بازار کار آن رشته سؤال کند؛ یعنی ابتدا تکلیف کار دانشجو را مشخص کند و سپس به سایر مسائل بپردازد. 

دکتر اکبری اضافه می‌کند: زندگی دانشجوی امروز با فناوری گره خورده است؛ با وجود این، سلطه فناوری به معضلی برای نسل امروز تبدیل شده؛ چرا که پیش از آن، فرهنگ استفاده از آن را فرانگرفته و نیاموخته است. به همین دلیل این مسئله به شکل اعتیادآوری جای اولویت‌های اساسی زندگی جوان دانشجوی نسل امروز و حتی گاه در میان برخی از استادان دانشگاه را گرفته است.

خلاصه آنکه بسیاری از مشکلات امروز جامعه دانشجویی، متأثر از ماشینی شدن زندگی شهروندی ماست که به تنبلی و بی‌تحرکی شهروندان دامن زده است. دانشجویان امروز شب امتحانی شده‌اند. غافل از آنکه درس خواندن‌های شب امتحان موجب می‌شود مطالب را به حافظه کوتاه مدت بسپارند و پس از برگزاری امتحان، آن‌ها را فراموش کنند، ضمن آنکه یکی دیگر از آسیب‌های این سبک زندگی، خواب آلوده بودن مدام است؛ با این وضعیت، مغز ما دیگر مجال طبقه‌بندی اطلاعات را پیدا نمی‌کند.

حواستان پرت نشود

 دکتر راستین برای ایجاد انگیزه در میان دانشجویان به راهکار خود در این خصوص اشاره دارد و می‌گوید: من سعی کرده‌ام تصویری واقعی از دانشگاه را به دانشجویانم نشان دهم و به آن‌ها بگویم شما از آمدن به دانشگاه یک هدف اصلی دارید که متن کار شماست و با یک هدف فرعی سروکار دارید که حواشی کار شما را دربرمی‌گیرد، مراقب باشید این حواشی بر متن کارتان غلبه نکند. شما در محیطی جدید قرار گرفته‌اید که یکسری امکانات و اقتضا‌های تازه دارد و این شرایط ممکن است حواستان را پرت کند، در واقع به آن‌ها یک پیش‌آگاهی می‌دهم که از واقعیت دانشگاه و شرایط جدید آگاه شوند و بتوانند هدف اصلی خود را پیگیری کنند.

توی ذوقتان نخورد
دکتر شاهین آخوندزاده، استاد تمام و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران هم ضمن اشاره به دلایل دیگری از بی‌انگیزگی برخی از دانشجویان امروز، به راهکار‌های خود برای برون‌رفت از این چالش اشاره می‌کند و می‌گوید: ما سدی به نام کنکور ساخته‌ایم و با ساختن مانعی اینچنینی، این تصور در ذهن بسیاری از دانشجویان شکل گرفته که اگر کنکور را رد کنی دیگر در دانشگاه، آزاد هستی. دانشجویان با چنین تصور غلطی وارد دانشگاه می‌شوند؛ درحالی‌که اصلاً این‌طور نیست. برای مثال در رشته‌های علوم پزشکی فشار درسی چنان زیاد است که اگر دانشجو با چنین تصوری وارد دانشگاه شده باشد به اصطلاح توی ذوقش می‌خورد.

وی در ادامه به ما می‌گوید: مسیر موفقی که دانشگاه‌های مختلف دیگر کشور‌ها که حدود چهار قرن تجربه دارند در مواجهه با این دانشجویان طی کرده‌اند این است که دانشجویان را بین استادان مشاور تقسیم می‌کنند. آن‌ها در ساعت‌های خاص با استادان خود می‌نشینند و استاد به آن‌ها نگرش می‌دهد. اگر استاد بتواند برای آن‌ها الگوسازی کند، می‌تواند نگاه دانشجویان را تغییر دهد.

منبع: روزنامه قدس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳۷
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۵۲ ۱۸ بهمن ۱۴۰۲
درس خوندن فایده نداره تهش بهت میگن کارگر ماهر با ماهی ۱۰ تومن حقوق اگه بری دنبال شغل آزاد یا یادگیری فن و حرفه میشی آقای خودت میشی استاد کار برای من ۴۱ ساله دیگه شدنی نیست ما دیگه به این سیستم توسری خوری عادت کردیم بچه های نسل جدید به فکر باشن ۱ سال میری تراشکاری بعدش میشی اوستا کار یا جوشکاری یا حتی الان دست فروشی از حقوق بگیری شرایطش بهتره
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۰۴ ۱۸ بهمن ۱۴۰۲
خواهرم اقتصاد بازرگانی از دانشگاه تهران داشت. پس از فارغ التحصیلی به هزار بدبختی در یک شرکت برق استخدام شد. پس از یک سال برشکست شد، اخراجش کردند. الان پانزده سال است دارد در ارایشگاه بند می اندازد. مثل سگ پشیمانیم از دانشگاه رفتن. هنوز تازه فهمیدیم اصلا دانشگاه لازم نبود برویم اگر پارتی داشتیم با همان دیپلم و سوم راهنمایی هم می شد برویم کارمند دولت بشویم. الان یک کارمند بانک چه کارِ عجیبی انجام می دهد. شما با عابر بانک همان کار را انجام می دهید. بقیه کارها هم همین طور مهم پارتی است. دانشجویانی که به هوای اینکه باید مدرک داشته باشی تا کار پیدا کنید فوق العاده در اشتباه هستند. همین الان ترک تحصیل کنند و دنبال کار فنی بروند. دست از تنبلی بردارند و بروند دنبال کار آزاد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۳۰ ۱۸ بهمن ۱۴۰۲
هندسه ام در دبیرستان بیست؛ کاش همون دوره دبیرستان ترک تحصیل می کردم. بدبختی و بیکاری ام و بی خانگی در چهل سالگی بماند. سرکوفت زدن خانواده ام یک طرف. روزی نیست مادر و پدرم به من نگویند: بچه فلان کس رفت دنبال فلان شغل ازاد و الان خانه دارد ماشین دارد ازدواج کرده است. مگر ما چه معصیتی کرده بودیم. فلاکت و افسرده گی همه خانواده مان را گرفته. الان کارمندهای بانک همه پارتی دارند و کذا و کذا
Iran (Islamic Republic of)
مهدی مرادی
۱۳:۴۳ ۱۸ بهمن ۱۴۰۲
واقعا درس خوندن ارزش نداره ما هم با بدبختی سال 83 لیسانس پرستاری قبول شدیم و الان پرستاریم با کم و زیادش ماهی 14 تومن میگیرم با 16 سال سابقه کار و اضافه کار و شیفت کار همون زمان ماهم بودن افرادی که حتی اول دبیرستان2 بار مونده بودن و نتونسته بودن دیپلم بگیرن مثلا یکیشون رفت شاگرد پرده فروشی شد الان صاحب یه مغازه پرده فروشی تو خیابون فاطمی هست کاشکی من هم مثل ناشناس 8/59 هیچ وقت درس نمیخوندم هدر رفتن عمر یه طرف کار پر مسولیت یه طرف اینکه دائم بهتون گیر میدن و مثل زیر دستها هی میزنن تو سرت یه طرف همین روزبه چشمی الان فوتبالیسته تو مدرسه با ما هم کلاس بود هیچی بارش نبود حتی تو زنگ ورزش هم تیر دروازه نمیذاشتنش کل زنگ ورزشهای مدرسه ش منچ با مانع بازی میکرد اما الان به کجا رسیده که سالی 5-6 میلیارد براش نقل و نباته منظورم اینه که بچه ها و دانش آموزان برای پول و کار الزاما دنبال درس و دانشگاه نباشن اینقدر کار هست که نیاز به دانشگاه نداره ولی پول توپول موپولی توش هست
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۵۹ ۱۸ بهمن ۱۴۰۲
درس خوندن بدرد نمیخوره من 12 سال تو دانشگاه تهران درس خوندم با بهترین رتبه های کنکور و با بدبختی استخدام شدم بدبختی بدبختی تازه سربازی هم رفتم اما الان در 38 سالگی ماهی 18 تومن بهم میدن که همین الان اگه برگردم کلاس 5 ابتدایی ترک تحصیل میکنم طرف همکلاسی ما بود تو کلاس سوم ابتدایی مغزش یاتاقان میزد و اخراج از مدرسه شد رفت تعویض روغنی شاگردی کرد الان 2 تا مغازه تو میدون امام حسین کرج داره که بالای 15 میلیارد ارزش داره تازه داره ساختمون سازی هم میکنه با همون تعویض روغنی که هیچ دانش فنی خاصی نمیخواد یعنی مثل باتری سازی و مکانیکی نیست حتی داداش کوچیکش هم که مثل خودش اهل یاتاقان و بکس و باد بود رو برد پیش خودش الان اون هم یه مغازه برای خودش داره و یه واحد آپارتمان این چیزایی که اینا دارن من تا اون دنیا هم اگه کار کنم دیگه بهش نمیرسم اینه داستان سر ما دهه شصتی ها رو شیره مالیدن که برید دانشگاه دانشگاه هرکی درس خون تر نزد خدا گرامی تر و حالا پشیمونی دیگه سودی نداره
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۳۱ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
والا من با مدرک کارشناسی با ۳۲ سال سن امید یه شغل دولتی دارم
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۵۱ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
چون دخترها راحت و بدحجاب و با آرایش رنگارنگ و تیپ مدلینگ بدون زحمت نمره میگیرن و پاس میشن ، پسرها خصوصا که کار و متاهلن ول معطل
Iran (Islamic Republic of)
باران آذری
۲۰:۱۰ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
چون دانشگاه فقط تئوری محور هس بدرد محقق و نظریه پرداز شدن میخوره

یعنی افرادی ک مایلند فقط در یک رشته تا درجه عالی پیش برن

اکثر دانشجویان ایرانی فقط طبق تمایل والدین وارد دانشگاه میشن برای قدر دانی از زحمات والدین در طول ۱۲ سال تحصیل !! و مدرک گرا شدن و رشته ها عملی محور نیستن یعنی بعد از دانشگاه بیکار میمونند


باید ۱۲ سال تحصیل طبق حرفه اموزی و استعداد یابی فرزندان ایرانی یعنی یک فرزند ایرانی در ۱۸ سالگی یک حرفه مورد علاقه شو اموزش دیده و وارد بازار کار بشه درصورت علاقه مندی

و حتی همزمان با اشتغال یا بعدا وارد شدن ب بازار کار ، دانشجو هم بشه

اکثر افراد موفق حرفه ی بعد از وارد شدن ب بازار کار ، ادامه تحصیل دادن


بابا اب داد بابا نان داد بابا توجیبی داد تا اتمام دانشگاه باید از تفکر فرزندان ایرانی پاک بشه

ولی متاسفانه روز ب روز بیشتر میشه بخصوص با کم فرزندی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۹:۴۳ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
اولا این طرح غلت و اشتباه جمهوری اسلامی که یک مدرسه دولتی و غیر دولتی دوم معلمان اکثرا دروس را تمام و کمال به بچه ها تعلیم نمی دهند و کلاس های خصوصی و کتابهای کلاغ سیا سفید سبز ووو قبلا نا نداشتیم این جور مافیا ها باید از بین برود و آینده شغل آینده ۱۲ سال درس خواندن نامعلوم تازه حتی بعد دانشگاه هم ...
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۹:۳۵ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
اگر دانشجو آینده روشنی داشته باشد و همیشه امیدوار به شغل و زندگی خوب باشد هرگز سرخورده و بی میل به تحصیل نخواهد شد.
بعداز این مرحله دانشجو باید با محیط های کاربردی و عملیاتی ارتباط نزدیک داشته باشد تا بداند که دانشی که می آموزد چه اندازه در محیط کار مورد نیاز هست و یا چه بخش هایی از مطالبی که می خواند در آینده در آن صنعت و ... استفاده خواهد شد تا بیشتر در تحصیل آنها همت گمارد.
داشتن اساتید با دانش و الگوی مناسب و راهنماهای دلسوز و ایجاد تشویق و علاقه در آنها و آیه یاس نخواندن خیلی در ایجاد انگیزه در دانشجو‌ موثر واقع خواهد شد.
شغل مطلوب و با درآمد کافی که بتواند از پس هزینه های زندگی برآید در ایجاد انگیزه موثر هست. آن هم بدون پارتی بازی و برحسب لیاقت و استعداد افراد و عدم برتری ژن برتر و آقازاده ای و توصیه و سفارش برای نور چشمی های بیسواد.
وجود مدیران لایق و شابق و سازنده و شایسته سالار و نخبه پرور و بدور از تملق پروری و جاسوس پروری در مملکت می تواند انگیزه های بیشتر در دانشجو فراهم‌کند.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۱۹ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
عدم توانایی دولت ها در ایجاد شغل ، ازدیاد دانشگاه ها ، افزایش خیل عظیمی فارغ التحصیل و اشباع شدن رشته ها ، عدم توجه به قانون کار مشاغل خصوصی ، عدم امنیت شغلی در شرکت های خصوصی و......اینها فقط بخشی از بی انگیزگی دانشجویان می باشد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۱۴ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
سلام
خداوکیلی من به عنوان دانشجو میگم:
تقریبا از 130 واحد ، نزدیک 50 واحدش فقط مربوط به رشته خودمه(حسابداری)!!! بقیش همش چرت و علافی !
آخه مثلثات و دیفرانسیل و انتگرال به درد کی میخوره؟ آمار به چه درد ما میخوره ؟ فارسی تخصصی ، تاریخ و ... به چه درد ما میخوره؟ از هرکی کارمند حسابداریه پرسیدم همشون گفتن به هیچ دردی نمیخوره. فقط برای معدل خوبه !!!!!!
دروس دینی دبیرستان رو هم دوباره جمع کردن در قالب اندیشه اسلامی گذاشتن . همون مطالب تکراری. اصلا موضوعات مبتلا به جامعه رو نمیگن. اساتید خجالت میکشن رو راست با بچه ها در مورد موارد مبتلای جامعه حرف بزنن.
دانشجویی که باید عمرشو بزاره سر دروس اصلی خودش، همش باید یه مشت مطالب بدرد نخور حفظ کنه که در آینده به هیچ کارش نمیاد.
تازه همین دروس تخصصی که ما میخونیم زمین تا آسمون با آنچه که در بازار کار هست فرق میکنه. معلومه کسی درس نمیخونه.
اینقدر هم دانشگاه درست کردن فقط رقابت الکی ایجاد کردن. تو هر بیابونی بری یه کاکتوس میبینی یه ساختمان دانشگاه .
yjc منتشر کنید. ممنون. بخدا حرف دلمو زدم. سانسور نکنید.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۰۸ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
وقتی جدای از پارتی و مسائل دیگه طرف بعد از ۲۰ سال کار استخدام نمیشه و یه تازه کار با ایثارگری بلافاصله استخدام رسمی میشه دیگه مگه برای کسی انگیزه میمونه؟؟؟
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۸:۰۶ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
آقا این حرفها چیه
به قول دولت به اصطلاح مردمی و راستگو ، بیکاری به پایین ترین حد رسیده ، مگه نمی‌بینید همه شغل دارن ، امید به زندگی و آینده موج میزنه ، اصلا کسی نگران آینده ش بعد از تحصیل نیست
این که می‌بینید آمار دانشجویان پایین اومده و همین ها هم بعضاً انصراف میدن و دانشگاه ها دنبال دانشجو هستند تا تعطیل نشن همش کار دشمن و صهیونیسم بین المللی ه ، باور نکنید
Iran (Islamic Republic of)
ملکی
۱۷:۵۳ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
سربازی ۲ سال برای پسرها چه سودی دارد عمرشان تلف میشود وبخاطر سربازی نمیتونن تشکیل خانواده بدن رسیدگی کنید مدتش رو حداقل یک سال یا اختیاری کنید انکیزه برای جوانان از بین رفته
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۵۰ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
برای این همه ارزونی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۴۶ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
واقعا دیگه هیچ حالی برای زندگی ندارم این همه سال درس خوندم ولی الان با ۳۵ سال سن بیکارم و هیچ چیزی تو زندگی ندارم و یه مشکل دیگه هم که اکثر فارغ‌التحصیلان دارند اینکه که بعد از این همه تلاش و درس خوندن دیگه به کارگری راضی نیستیم و یه شغل خوب میخوایم
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۱۴ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
دیگه با وجود هوشمند شدن کارها نیاز ب کارمندان روز افزون وجود نداره
و فقط افراد نخبه برای هوشمند سازی روند اداری استخدام بشن

حتی باید بیش از نصف کارکنان دولتی امروزی باید با تدبیر از چرخه اداری بیرون برن و ب مشاغل دیگه سوق داده بشه با اعطای وام خود اشتغالی و یا ورود ب مراکز تولیدی

دیگه مردم حوصله اواره شدن تو اتاق های اداری و ندارن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۰۷ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
کاش این سوال می پرسیدی سهم مسولین در ایجاد این شرایط چقدر هست !!! از نظام آموزشی از مهد کودک تا دانشگاه گرفته تا رسانه سینما اقتصاد و....و.... دست اینا بوده ریل گذاری کردن بعد دنبال چی می گردی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۵۶ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
اگه پارتی ندارید مدرک نگیرید خبری از کار نیست همه کارها از قبل رزرو شده
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۵۳ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
وقتی استخدام دولتی که سالها در این کشور و تمام دنیا مرسوم بوده را بر میدارید و جلوی استخدام فارغ التحصیلان دانشگاهی را می گیرید دیگر درس خواندن و مدرک گرفتن به چه دردی می خورد؟
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۴۰ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
انگیزه دانشجو را شما اساتید از بین می برید وقتی یک دانشجوی دکترا سه مقطع تحصیلی در شریف درس خوانده و آزکون جامع حربه دست اساتید است تا از هردانشجویی که خوششان نمی آید یا سرمایه دار و پارتی کلفت نیست رد کنید. خدانگذرد از اساتید ی که حق دانشجورا ضایع میکنند.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۳۲ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
برای اینکه هیچی سر جای خودش نیست مثلاکسی که کامپیوتر می خونه باید درس های همین تخصص را پاس کند ولی تو دانشگاه های ما هزار تا درس بی خود باید پاس کنن که مربوط به رشته شون نیست و فقط با یک نمره مدرک می گیرند و تخصصی توی رشته خودشون ندان و تازه باید دنبال کار بگردند که اون هم پارتی می خواد
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۳۱ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
اگر رزیدنتهای بیمارستانها دست به خودکشی میزنند علتش اینه که دوره تحصیلشون بسیار طولانی و کارشون هم مثل درسشون سخته
ولی اقای دولت برای بیمارش که به بیمارستان برای درمان میاد بیمه درست حسابی نداره !
مشکل اصلی بیمه ضعیف و ناقص مردمه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۲۷ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
رشته هایی همانند تاریخ تمدن اسلامی را شماها در دانشگاهها بوجود اورده اید که برای شماها کار ایجاد بشه وگرنه این مطالعه تاریخ تمدن اسلامی هم در قالب رشته تاریخ هست و هم اینکه در حوزه های علمیه تدریس میشه و رفتن به این رشته ها و خواندن و تحقیق بررسی در انها احتیاج به انگیزه درونی فوق العاده داره بدون توجه به انگیزه های مادی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۱۵ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
شغل که نباشد دلسرد می شوند
United States of America
ناشناس
۱۶:۰۳ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
بنظرم حکومت ک خیلی دلش میخواد جمعیت زیادبشه باید بفکر کار برای جوانان باشه وگرنه دیگه همه ازبوجودامدنشون پشیمونند!!! وبی انگیزه اززندگی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۰۰ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
کاری کردید که هیچ امیدی وجود ندارد
Italy
ناشناس
۱۵:۵۳ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
ایشون جامع شناسن؟؟؟؟ در ضمن دو سال سربازی هم بهش اضافه کنید ..امید به زندگی در ایران نزدیک به صفره.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۴۸ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
مشکل اصلی محتوای قدیمی دانشگاه ها هست که علاوه بر اینکه نزدیک به علم دنیا نیست، به بازار کار هم نزدیک نیست که حداقل اون دانشجو بتونه پول دربیاره.
به نطر من، اولی قدم حذف دروس عمومی دانشگاه ها هست و تبدیل این دروس به مباحث آزاد هست.
به شخصه دروس عمومی رو فقط برای نمره میخوندم و اصلا مطالبش برام مهم نبود.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۴۷ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
سلام، وقت به خیر. بنده به عنوان دانشجوی دکتری که برای دانشجویان مقطع کارشناسی نیز تدریس می‌کنم و همچنین با چندین شرکت پیمانکاری همکاری دارم و تعدادی از نو ورودان به جامعه مهندسی زیر نظرم کار می‌کنند، خدمت شما عارضم، دو مشکل اصلی در بی‌انگیزگی دانشجویان، تغییر اهداف جامعه از فرهنگ به ضدفرهنگ و مشکلات شدید اقتصادی است. به طوری که معضل اقتصادی خود تشدیدکننده رفتارهای ناهنجار می‌باشد. از طرفی دانشجو می‌داند که در صورت فارغ‌التحصیلی به سختی می‌تواند کار پیدا کند و مهمترین عامل ایجاد انگیزه یعنی "امید" را از دست می‌دهد و تنها چیزی که به آن متوسل می‌شود، زیاده‌فکری و فضاهای جاه‌طلبانه (رسانه‌های جمعی قابل دسترس در تلفن همراه و ...) می‌باشد.
Iran (Islamic Republic of)
ایرانی
۱۴:۳۹ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
مهمترین عامل، روش تربیتی والدین این جوانان است که همیشه به جای فرزندانشان با مشکلات مختلف مواجه شده و به فرزندان خود اجازه تفکر استدلالی و حل مسئله نداده اند. اگر مشکلات اقتصادی عامل درس نخواندن بود، پس بسیاری از علما و دانشمندان ایران زمین نمی بایست بالنده می شدند.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۰۶ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
بالنده شدن دیگه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۹:۴۷ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
تمام دانشمندان از لحاظ مالی تامین بودن و گاها مرفه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۲۹ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
بجز رشته پزشکی و دندانپزشکی و دانشگاه صنعتی شریف بقیه هیچ وپوچ هست
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۵:۰۷ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
پس چرا پزشک ها خودکشی میکنن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۱۳ ۱۷ بهمن ۱۴۰۲
هیچ کس با این وضع تورم و گرانی انگیزه ای به زندگی کردن نداره