کارنامه آموزش و پرورش در سایه انقلاب اسلامی؛

گذری بر مسیر 38 ساله آموزش و پرورش/ از رشد سوادآموزی تا کوچ تحصیل به مناطق محروم

انقلاب اسلامی موجب تحولاتی عظیم در عرصه های مختلف کشور شده که آموزش و پرورش به عنوان بنیادی‌ترین نهاد جامعه نیز از آن بی‌بهره نبوده است.

به گزارش خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ یکی از نهادهای اصلی در هر جامعه محسوب شده به گونه ای که توسعه و پیشرفت افراد و به تبع آن جامعه در گرو پیشرفت و کارآمدی نظام آموزشی آن است.

آموزش و پرورش در ایران از سابقه طولانی برخورد بوده و تاریخچه ورود سازمان مدارس به زمان تاسیس مدرسه دارالفنون در سال 1228 هجری شمسی برمی گردد در واقع از این زمان تحولی جدی در نظام آموزشی کشور به چشم می خورد و سیر تحولات از این زمان به تدریج به سمت آموزش و پرورش امروزی حرکت کرد.

گذری بر مسیر 38 ساله آموزش و پرورش/ از رشد سوادآموزی تا کوچ تحصیل به مناطق محروم

هر چند نظام آموزشی از زمان آغاز به کار تاکنون دستخوش تغییراتی بسیاری شده است اما نقطه عطف آن را می توان سال 1357 همزمان با آغاز انقلاب اسلامی و به دنبال آن ایجاد جمهوری اسلامی ایران دانست به طوری که تمامی ابعاد نظام آموزشی متاثر از این تغییر عظیم سیاسی کشور است.

**فراز و فرودهای سوادآموزی قبل و بعد از انقلاب 
میزان باسوادی جمعیت ۶ سال و بیشتر کشور در سال‌های ۱۳۴۵، ۱۳۳۵ و۱۳۵۵ به ترتیب ۲۸، ۱۵ و 41.7 درصد بوده‌ و نرخ سواد مناطق روستایی در این سال‌ها نیز به ترتیب ۱۵، ۱۰ و ۲۵ درصد برآورد شده است.

بررسی تطبیقی شاخص‌های یاد شده روند نامطلوب سوادآموزی را نشان داده باید اذعان کرد که بهبود و دگرگونی وضع دشوار زندگی توده‌های بی‌سواد تنها با سوادآموزی محض و بدون نشان دادن فواید و کاربردهای سواد و علوم مختلف در زندکی امکان پذیر نیست.

هرچند پیش از انقلاب اسلامی گام های کم و بیش مثبتی در عرصه پوشش تحصیلی افراد حاصل شده اما نواقصی در این دوران به چشم می خورد که از جمله آن بازگشت به بی‌سوادی نوسوادان بوده که نیاز به دوره‌های تکمیلی را آشکار می‌سازد.

بعد از خروج عوامل رژیم گذشته و روی کار آمدن جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی «رحمۀ الله علیه» با درك عميق از مشكلاتي‌كه در اثر بي سوادي مردم در جامعه اسلامی بروز و ظهور مي‌يابد، طي فرماني موضوع بسيج سوادآموزي را صادرفرمودندو در هفتم دي ماه سال 1358 سازمان نهضت سوادآموزي با هدف با سواد كردن خيل عظيم بي‌سوادان كشور تشكيل شدو  از مسئولان خواسته شد تا آموزش و پرورش با تمام امکانات بپا خیزد و ریشه بی سوادی خشکانده شود.

در این راستا علی باقرزاده رئیس سازمان نهضت سواد آموزی با بیان اینکه در کشور روی گروه سنی 10 تا 49 سال متمرکز هستیم، گفت: تا مهر 90 ، 700  هزار نفر ثبت نامی داشتیم که 40 میلیون 708 و هزار نفر قبولی پایه پنجم و ششم اخذ کردند و 320 هزار نفر آموزش ناپذیر برآورد شده‌اند. 
 
وی با بیان اینکه برآورد سوابق تحصیلی تعداد بی سوادان را حدود 1 میلیون و 138 هزار نفر نشان می‌دهد، عنوان کرد: این رقم کمتر از سه درصد جمعیت 10 تا 49 سال کشور را شامل می‌شود.

گذری بر مسیر 38 ساله آموزش و پرورش/ از رشد سوادآموزی تا کوچ تحصیل به مناطق محروم
 
**بومی سازی محتوای کتاب های درسی منطبق بر مسائل ایرانی- اسلامی
پس از انقلاب اسلامی، برنامه‌های درسی و به دنبال آن کتابهای درسی با تغییراتی بسیار روبه رو بود و جدول مواد درسی و امتحانی و ساعات تدریس پایه‌های تحصیلی دوره پنج ساله ابتدایی در سالهای 1359، 1365، 1368و 1373 و دوره راهنمایی در سالهای 1359، 1366 و 1367 تغییر کرده و در سال 1382به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده است.

جز چند کتاب، عموماً کتابهای درسی که از سال 1345 با تغییر نظام برای دوره‌های ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان نوشته شده بود با تغییرات جزئی و اغلب در جهت کاستن حجم مطالب تا سالهای 1370 در مدارس تدریس می‌شد. مهم‌ترین اقدام سازمان پژوهش، به‌خصوص در سالهای جنگ، چاپ و توزیع همان کتابهای درسی بود.

مهم‌ترین نوآوری‌ که اکنون در حال انجام دادن است، اصلاح و انطباق برنامه‌های درسی با نیازهای جامعه رو به تحول و ایجاد تغییرات مطلوب در محتوای کتابهای درسی است؛ به طوری که قدرت ابتکار و تجزیه و تحلیل افراد را افزایش دهد و با ویژگیهای سنی و جنسی دانش‌آموزان متناسب باشد.
 نوآوریهای دیگر در بخش برنامه و کتاب درسی «طراحی و تولید برنامه درسی ملی»، تشکیل کمیته برنامه درسی ملی در سازمان پژوهش، تهیه خدمات تدوین سند برنامه‌ درسی مورد توجه بوده و اکنون سند تحول بنیادین لزوم ورود ساحت های شش گانه تربیتی را در کتاب های درسی نشان می دهد.

این امر در حالی است که در کتاب های پیش از انقلاب چنین محتواهایی وجود نداشته و روح اصلی آموزش‌ها برگرفته از کشورهای غربی بوده در واقع آموزه های بومی و اسلامی  برای دانش آموزان تبیین نمی شد.

**ورود آموزه های تربیتی اسلامی به مدارس
قبل از اينکه اين وزارت خانه به آموزش و پرورش تغيير نام دهد از سال 1341 توجه به تغيير فرهنگ نسل جوان و پرورش آنان متناسب با اهداف انقلاب سفيد شاهنشناهي و خواسته هاي طاغوتي رژيم دست نشانده پهلوي آغاز شده بود و سازمان پيشاهنگي از اولين نهادهايي بود که به دنبال تغيير نام اين وزارتخانه به آموزش و پرورش، امور پرورشي دانش آموزان را به عهده گرفت. 
بدين ترتيب كليه فعاليتهاي فوق برنامه از قبيل روزنامه نگاري ، نمايشنامه،  مسابقات درسي، ورزشي و هنري در سطوح مختلف شکل گرفت که که دانش آموزان را به سمت اهداف خاصي  هدايت می کرد.

بعد از انقلاب  اسلامي يعني در هشتم اسفند 1358 ، با تدبير شهيدان رجايي و باهنر ، نهاد «امور تربيتي» در آموزش و پرورش با ساختار جديد و اهداف نظام اسلامي پایه گذاری شد و اهميت اين تدبير زماني روشن مي شود که بدانيم در آن زمان ، آموزش و پرورش و مدارس کشور گرفتار فرهنگ غربي و ستمشاهي بوده و اگر اين اقدام صورت نمي گرفت ، ميليون ها جوان کشور در معرض تبليغات گروههاي مختلف قرار گرفته بودند و مدارس کشور، بهترين ميدان جذب نيرو براي انواع گروههاي سياسي می شد.

گرچه سال 1380 ، سال انحلال امور تربيتي بود ولي حدود 3 سال پس از اين تاريخ ، يعني در سال 1383 بار ديگر سخن از احياي نهاد امور تربيتي به ميان آمد و این سازمان همچنان با ارائه برنامه های متعدد سعی بر القای مسایل پرورشی به دانش آموزان را دارد.

**کوچ فرصت های آموزشی به مناطق محروم با هدف تحصیل دختران
طى سال‏هاى قبل از انقلاب روند رشد تحصیلى دانش‏آموزان دختر در مدارس کشور همراه با رشد جمعیت رو به افزایش گذاشته بود. چنان که در مقاطع تحصیلى ابتدایى و متوسطه شاهد آن هستیم، به طورى که در سال تحصیلى 23 - 1322، درصد دانش‏آموزان دختر دوره ابتدایى 5/27 درصد بوده، این درصد در سال 1358 - 1357 به 39 درصد (5/11 درصد رشد) مى‏رسد همچنین در سال 1323 - 1322، تعداد دانش‏آموزان دختر شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه عمومى 5/19 درصد مى‏باشد و هر سال به تعداد دانش‏آموزان دختر نسبت به پسر افزوده شده، تا جایى که در سال تحصیلى 1358 - 1357، به 2/36 درصد (نزدیک به دو برابر) می‌رسد.

 البته روند رو به افزایش شمار دانش‏آموزان دختر در سایر مقاطع ادامه نیافت و حرکت نزولى پیدا کرد، چنان که در دوره راهنمایى، نخستین سال بهره‏مندى از این مدارس یعنى سال 51 - 1350، 6/37 درصد کل دانش‏آموزان را دختران تشکیل مى‏دهند در حالى که در سال‏هاى بعد، کاهش پیدا کرده، به طورى که در طى سه سال به طور میانگین 6% رشد منفى داشته است، یعنى دختران دوره راهنمایى در طى این سال‏ها ترک تحصیل داشته‏اند.

 در سال تحصیلى 1351 - 1350، وضع بهتر مى‏شود و حدود 4 درصد بیشتر از سال قبل ثبت نام مى‏کنند، ولى این روند باز در همان سال متوقف مى‏شود و در سال بعد شاهد ثبت نام کمتر دختران نسبت به سال قبل هستیم (حدود 6 درصد).

اما پس از پیروزی انقلاب آمارها حاکی از روند رو به بهبود شرایط بوده به گونه ای که نوید ادهم دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش با اشاره به برقراری عدالت آموزشی بعد از انقلاب اسلامی ایران، گفت: قبل از انقلاب اسلامی ایران، حدود 37 درصد دانش‌آموزان محصل در مدارس، دختر بودند و امروز این نسبت به 49 درصد رسیده است.

وی با اشاره به اینکه توجه به آموزش دختران و رعایت عدالت آموزشی تربیتی یکی از استراتژی‌های نظام در این چند دهه گذشته بوده است، اظهار داشت: به خصوص این گسترش در مناطق محروم اتفاق افتاد؛ مناطقی که دسترسی به مدارس نبود یا به دلیل شرایط فرهنگی اجازه نمی‌دادند دختران در مدرسه تحصیل کنند.

هر چند همچنان مشکلاتی همچون مسائل اقتصادی، معیشتی معلمان، نرسیدن به پوشش کامل تحصیلی و مواردی از این قبیل سد راه حرکت های متعالی نظام آموزشی کشور است، اما توجه به برخی از تحولات آموزش و پرورش ناشی از ورود جمهوری اسلامی نشان از دستیابی به فرصت های ارزشمندی دارد که باید برای تداوم آن تلاش کرد.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار