همچنین تامر صندوق تصویربردار خبرگزاری صدا و سیما هم از ناحیه کتف زخمی شده و هم اکنون در بیمارستان بستری است.
گروه خبری خبرگزاری صدا و سیما به همراه سایر رسانه ها برای پوشش آخرین وضع میدان نبرد و پیشروی رزمندگان در منطقه منیان در غرب شهر حلب حضور داشت که تروریست ها با خمپاره این گروه را مورد حمله قرار دادند.
**مکالمه شهید خزایی با یکی از همکارانش**
**آرزوی محسن خزایی برای شهادت**
**دل نوشته مجید اخوان خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما در آنکارا در رثای شهید خزائی**
بعد از عليرضا افشار و حميدرضاحسيني و خيلي هاي ديگه آقا محسن هم رفت . محسني كه عشق و تمام زندگيش خانم حضرت رقيه و عمه سادات حضرت زينب بود.
ميگفت داش مجيد نذر كردم اگه خدا بهم دختر داد اسم عمه سادات خانم زينب رو بزارم روي دخترم و خدا بهش دختر داد و اونم به عهدش وفا كرد .
حالا فكر نميكنم زينب آقا محسن سن وسالش بيشتر از دردانه اباعبدالله خانم حضرت رقيه باشه كه باباش هم سفره اقا امام حسين شد .
يادمه حدود چهار سال پيش وقتي از دمشق واسه مرخصي اومد ايران قبل از اينكه بره شهرشون زاهدان اومد شبكه خبر گفت واستون يه سورپرايز دارم، در كيفشو باز كرد و يه پرچم قرمز رنگ در آورد و گفت اين پرچم حرم حضرت عباس كه تا همين چند روز پيش رو گنبد حرم خانم حضرت زينب بود و دارم ميبرم مشهد تا تقديم كنم به موزه آستان قدس، چه روزي بود اون روز شبكه خبر و چه حال و هوايي داشتن بچه ها.
هر كسي با خانم حرفي داشت پرچم رو بغل ميكرد و ميبوسيد و اشك ميريخت، يه تكه از نخ اون پرچم رو هم ازش گرفتم و محسن هم رفت و رفت و رفت. روحت شاد محسن
انتهای پیام/
از هر راهی زدم که جزء رزمندگان بشم نشد ولی هواسم به خبرنگاری نبود
آیا کسی میدونه چه جوری میشه خبرنگار شد و رفت سوریه من 28 سال دارم
نمیخوام قسم بدم اگر کسی میدونه بگه انجام بدم و برم
این گل هم به رسم هدیه تقدیم نگاهت آقا ... تا که برگردیم به سویت ...
الهم ارزقنا شهاده بالحق الحسین
کربلائی محسن خزائی التماس دعا
انشالله با امام حسین محشور بشه
بنده تسلیت و تهنیت عرض میکنم.
نميدونم چى بگم ، واژه ها ناتوانند از بيان عظمت روح بلندو اسمانى شما ،
كاش افراد دنيا پرست نجومى خور ادم ميشدن
که دل از دنیا شسته و به یاری دین خدا شتافته اند
ظهر ديدمش
خدايا كي نوبت من ميشه
خوشبحالت ...
چقد ک برای دفاع از وطنمون شهید دادیم
اون از جوونای جنگ عراق اینم از سوریه
یک تار موی ما فدای وطن
دایی من شهید جنگ هستن همینطور پدربزرگم
حاضرم خودمم ب سوریه برم
شهيد و همنشينش كيست مردم؟
تمام جستجومان حاصلش بود:
شهادت اتفاقي نيست مردم