آهنگسازی در ایران بیش از صد سال قدمت ندارد

پنجاه و دومین نشست «تخصصی گذر موسیقی» با حضور علیرضا میرعلی نقی، مورخ، پژوهشگر و منتقد موسیقی در شهر کتاب فرشته برگزار شد.

به گزارش حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از روابط عمومی شهر کتاب فرشته، این منتقد موسیقی در این جلسه گفت: بررسی مساله سبک در موسیقی بسیار دشوار است، خصوصا پیش از قرن 21 ام که سبک ها با توجه به اقلیم های مختلف و دوره های زمانی متفاوت می شوند. 

وی با اشاره به این که نمی شود به طور کلی در یک جلسه تمام سبک ها را بررسی کرد، افزود: آهنگسازی در ایران بسیار تازه است و تاریخچه آن به کمتر از صد سال برمی گردد. البته بی ریشه هم نیست. 

به گفته این منتقد موسیقی بداهه نوازی در دوره قاجار بدل آهنگسازی شد. میرعلی نقی تاکید کرد: آهنگسازی مدون نیازمند آشنایی با غرب بود. اما ما با آهنگسازی در سطح ساده ای، به اندازه آهنگسازی نظامی آشنا شدیم و همین آشنایی موجب شد تا دو شاخه در آهنگسازی پدید بیاید.

وی افزود: یکی شاخه ای براساس تحول درونی در مصالح درونی که هنرمندانی همچون وزیری، خالقی، دهلوی و فخرالدینی به این سمت رفتند. دیگری از تکنیک و ابزار غرب وام گرفتند و آن را به سمت هویت درونی بردند. 

میرعلی نقی در ادامه توضیح داد: مکتب دیگری در موسیقی پدید آمد به عنوان بازگشت به سنت که هنرمندانی همچون لطفی یا مشکاتیان به آن سمت رفتند. اما در این جلسه مجال صحبت درباره این سبک وجود ندارد. البته جریان های دیگری هم بودند مثل جریان جدی که در تنظیم پا بین سال های 48 تا 58 به وجود آمد یا مکتب میرزا یا مکتب تجدد خواه که از مشروطه بیرون آمدند. 

وی تاکید کرد: در هیچ کشوری همانند ایران به صورت همزمان و روی هم روی هم این همه مکتب اجرا نشده است ولی در ایران به علت این وقفه تاریخی در موسیقی این اتفاق افتاده است. 

این پژوهشگر موسیقی اشاره کرد: گرایش قالب موسیقی ملی و سمفونیک در دوره ای به موسیقی جمهوری های شوری گرایش پیدا کرد به طوری که گاهی این موسیقی با آثار آهنگسازان شوروی اشتباه گرفته می شد. 

وی افزود: برای همین آهنگسازانی همچون فرهت و خالقی همیشه با هم مجادله داشتند و هر کدام دیگری را به تقلید از موسیقی غربی متهم می کردند و کار خودشان را بدیع و تازه می دانستند. 

میرعلی نقی  درباره چهارمین نسل آهنگسازان گفت: چهارمین نسل آهنگساز که بیشتر بعد از انقلاب مطرح می شوند، بیشتر آقای درویشی هست و مشایخی ها هستند. مشایخی بزرگ با تالیفاتی که دارد بیش از هر آهنگساز معاصر دیگری در این زمینه کار کرده است و او تنها آهنگساز معاصر است که به غیر از استاد اصلانیان، خودشان تز فلسفی دارند که کتاب هایشان هم در حال منتشر شدن هست. آموزه های آقای اصلانیان مکتوب نشد و بیشتر به شکل شفاهی باقی ماند. 

وی در ادامه به نسل پنجم اشاره کرد: نسل پنجم آهنگسازان که دیگر به سن و سال من هستند، فردین خلعتبری، ایمان وزیری و بهزاد عبدی از این دسته هستند. ایمان وزیری با تار  و دستگاه موسیقی ایرانی الفت بسیاری دارد و شناختش از موسیقی ایرانی بسیار زیاد است، اما متاسفانه کم کار است. 

میرعلی نقی معتقد است نسل ششمی هم در بین آهنگسازان وجود دارند، وی در این باره گفت: نسل بعدی آهنگساز هم هست که از متولدین 50 و 60 آغاز می شوند مانند امیر مهیار تفرشی پور که هر کدام از این ها دنیای خودشان را دارند که بعضی از عنصرهای این دنیای شخصی وام گرفته شده است. اما در بسیاری از اوقات ترکیباتشان بدیع و تازه است و به خودشان تعلق دارد که باید آثارشان پخش شود.

این پژوهشگر موسیقی درباره گرایش روبیک، آهنگساز مطرح توضیح داد: روبیک، گرایش ناسیورنالیست ارمنی مهاجر آمریکا داشت. به خاطر این که نزدیک به چهل سال در ارمنستان زندگی کرده است. او به شدت متاثر از موسیقی بومی آنجاست و به حق کلمه استاد برایشان کم است. او در دو مقطع مختلف دو گرایش مهم داشته است، یکی در مقطع اولیه تا بیش از چهل سالگیشان بود که بیشتر به سمت نوازندگی سرگیو راخمانیوف و مکتب روس گرایش داشت. در بخش دوم زندگی اش که با موسیقی مدرن شونورگ و روبن آشنا شد که متاسفانه آثارش با این گرایش فقط در بین سال های 52 تا 54 یک بار فقط اجرا شد و یک ضبط بدی هم از آن به جا مانده است. همچنین از پارتیتورهای آن هم چیزی در دسترس نیست.



انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.