به گزارش
خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران،
"اسدالله بادامچیان" (متولد۱۳۲۰ در تهران) سیاستمدار ایرانی و عضو شورای
مرکزی حزب موتلفه اسلامی است؛ وی فوق لیسانس علوم سیاسی و دکترای روابط
بینالملل دارد و با علوم حوزوی در حد سطح آشناست.
با توجه سابقه
فعالیت سیاسی خود، در نگارش و بیان تاریخ وقایع سیاسی پنجاه سال گذشته فعال
است، با احزاب سیاسی قبل از تشکیل حزب جمهوری اسلامی همکاری داشته و از
پایه گذاران موتلفه اسلامی است؛ بادامچیان تاکنون بیش از ۵۰ جلد کتاب تالیف
کرده که اکثر آنها توسط انتشارات اندیشه ناب به چاپ رسیده و حدود 10 جلد
نیز در دست چاپ دارد.
در یک روز بهاری با وی به گفتگو نشستیم،
دیدار هم همان دفتر قدیمی حزب بود، چهارچوب اتاق با خاطرههای انقلاب تزئین
شده بود؛ بادامچیان خیلی سال است که دستی به قلم دارد، سکوت لطیف اتاقش
ذهن را وادار به مطالعه میکرد و احتمالا همین بستر مناسب فرصت نوشتن را هم
به وی داده است.
پیش از آغاز گفتگو گلویمان را با چای مخصوصی که خودش میگفت "طعمی بس متفاوت دارد" تر کردیم، و وی با لحن گرمی از ما استقبال کرد.
بخش اول این گفتگو در ذیل آمده است:باشگاه خبرنگاران:
"مقام معظم رهبری" امسال را سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی
نامگذاری کردند، چرا اقتصاد و فرهنگ؟ شاخصهای مدیریت جهادی مدنظر رهبری
از دید شما چیست و چگونه عملیاتی میشود؟ بادامچیان: انقلاب
اسلامی ما در موقعیت مثبت نظام جمهوری اسلامی ولایی به جایگاهی رسیده است
که استحکام و استقرار خود را یافته؛ دنیای غرب که قصد سلطهگری دارد،
نمیتواند بر ما تسلط داشته باشد؛ امروزه کسی در دنیا نمیتواند امری را به
ما دیکته کند، امروزه 1+5 که متشکل از قدرتهای دنیا است، در طرفی و در
طرفی دیگر نظام جمهوری اسلامی قرار دارد؛ میبینید که در مذاکرات هستهای هم
تسلیم خواستههای آنها که نمیشوند، خواستههای خود را نیز مطرح میکنند.
آنها مجبورند که این مسائلی را که هیئت ایرانی مطرح میکند را بررسی کنند، کشورهایی همچون
آمریکا، انگلیس، فرانسه عادت ندارند با کشورهای دیگر جهان غیرغرب و غیر
دنیای چین و روسیه نشسته و مذاکره کنند. آنها مجبور شدند با ما مذاکره
کنند، مذاکراتی طولانی و در حال چانهزنی که بالاخره هم آقای عراقچی صراحتا
اعلام کرد؛ کارهای ما 13 مورد نیست و ممکن است طولانی شود.
*امروزه به هیچ کشور بدهی ارزی عقبافتاده نداریمقدرت
دفاعی و دانش کشور روز به روز در حال رشد است، بنابراین زیربنای اقتصادی
ما قوی است. امروز ما بدهی ارزی عقب افتاده در دنیا به هیچ کشور نداریم، 33
سال است در تحریم هستیم، در عین حال بدهی ارزی نداشتهایم، ذخیره
ارزی داریم و از پشتوانه طلا و فلزات گرانبها برخورداریم، بنابراین
زیربنای اقتصادی ما محکم است، اما چرا مشکلات اقتصادی داریم؟
بسیاری
از مردم ما با وجود فراوانی تغذیه، پوشش، امکانات ارتباطی، در تنگنا قرار دارند؛
در بحث مصرف در زمینه گاز، برق، آب، غذا و لوازم آرایشی، ارقام ما از
استاندارد جهانی بسیار بالاترست. "مقام معظم رهبری" چند سالی میشود که
صرفهجویی در مصرف، تولید ملی ، اقتصاد و ... را تاکید میکنند، بنابراین
بایستی کشوری مقتدر همچون ایران مشکل اقتصادی را حل کند.
اقتصاد دو بحث کلان
و خرد دارد، در بحث کلان اقتصادی آیا واقعا نظامهای اقتصادی که در دنیا
وجود دارند برای جمهوری اسلامی ایران راهگشاست یا خیر؟
در دنیا
سه نظام وجود دارد؛ نظام لیبرال دمکراسی، کاپیتالیستی (سرمایهداری مطلوب
غرب) که برای آن برنامهریزی، مدیریت، مدلسازی، ساختار و شیوه هم ترتیب
دادهاند؛ نظام سوسیالیستی که دو نوع سوسیالیسم غرب و سوسیالیسم چپ دارد،
سوسیالیسم چپ از افکار سوسیالیستی و کمونیستی چپ که در اصطلاح به آن
سوسیال دمکراتیک میگویند، شکل گرفته است؛ سپس سوسیالیسم راست غربی و یک
سوسیالیسم چپ غیر غربی وجود دارد که برنامه مشخصی نیز دارد. نظام دیگری نیز
به اسم نظام کمونیستی بود که هم اکنون دچار مشکل شده و تجربه هم نشان داد
که مفید نیست، بنابراین از هم پاشید.
*طی 35 سال، مشکل بزرگ ما نبود نظام اقتصاد اسلامی استآیا
در مکتب اسلام و در نظام جمهوری اسلامی ایران میتوانیم نظام سرمایهداری
غرب را حاکم کنیم؟ خیر محال است، آیا می توان سوسیالیسم و کمونیسم را در ایران
برپا کرد؟ قطعا نمیشود. در طول این 35 سال مشکل بزرگ ما این است که
اقتصاد اسلامی به معنای نظام اقتصادی اسلامی را طراحی نکردهایم، البته
چارچوب آن عدالت، قسط، روابط کار و کارگر، قوانین مربوط به آن را داریم،
حتی آیات قرآن نیز با مبانی فقه و مبانی اسلام مرتبط با آن نیز وجود دارد،
اما همه اینها نیاز به یک نظام سازی دارند.
*دهکده جهانی ساخت غربیهاست که میخواهند کدخدای آن باشنددر
نظام اقتصادی اسلامی که بایستی نه غربی و نه شرقی باشد، شرایط بایستی
اسلامی و مبتنی بر تحولات امروز علمی باشد، چرا که اقتصاد جامعه مدینة
الرسول و موقعیت آن مربوط به 1400 سال قبل است و به درد
امروز نمیخورد. مبنای اقتصاد دین اسلام، موازین الهی است،حتی شرایط اقتصاد 50
سال پیش از این نیز به درد امروز کشور نمیخورد. امروز دنیا دنیای متحولی است.
تکنولوژی امروز دنیای جدیدی میطلبد، حتی در روابط بینالملل نظر من این است که دنیا یک
جهان شهر واحد است نه یک دهکده جهانی، دهکده جهانی ساخت غربیهاست که
میخواهند کدخدای آن باشند، بنابراین همه به عنوان یک شهروند تلقی میشوند.
باشگاه خبرنگاران: پس مشکل اساسی ما در اقتصاد امروز چیست؟بادامچیان: مشکل
اساسی ما این است که اقتصاد اسلامی را هنوز به صورت یک نظام اقتصادی
اسلامی نه شرقی، نه غربی و منطبق با جغرافیای سیاسی، طبیعی ایران انجام
ندادهایم. ساختارها، سازمانهای ارتباطی، روابط بازرگانی، تولید، توزیع و
مصرف ما چگونه باید باشد؟ روابط تجارت خارجی و واردات ما چگونه باشد؟ مسئله
چگونگی مدیریت اقتصادی است که با لیبرال دمکراسی، مدیریت غربی و خشن
کمونیستی نمیشود، حتی با مدیریت سوسیالیستی نیز راه به جایی نمیبریم،
بنابراین یک مدیریت اسلامی میخواهد.
*باید دید اقتصاد غرب با آرای عمومی چه اندازه میارزد؟اگر
قانون صنعت را بر مبنای غرب یا کمونیسم گذاشتیم و اگر آمدیم در مسئله
سرمایهگذار، سرمایهگذاری غربی که افراطی و تجملی است قرار دادیم، امکان
پیشرفت در نظام اسلامی را نداریم، چرا که آن ظلم است و ستم، اما در اسلام
سرمایه سالاری، خدا سالاری و مردم سالاری است. در اسلام ارزش سالاری است نه
منفعت سالاری، به عبارتی دیگر در اسلام ارزش محوری است، نه منفعت محوری،
لذا شما در غرب میبینید کارهایشان از روی منفعت است. البته در فرهنگ آنها
باید دید که اقتصاد آنان با آرای عمومی چه اندازه میارزد؟
در نظام غربی اخلاق
در سیاست زمانی ارزش دارد که در جهت قدرت و تحکیم استحکام حکومتی و دولتی
باشد، نه اینکه حکومت و دولت اخلاقی باشند، چرا که اخلاق ارزش است، اگر ارزشها ابزار قدرت، سرمایه و منفعت شدند از آن استفاده
ابزاری میکنند، بنابراین اصالت در غرب با سرمایه است.
باشگاه خبرنگاران: بنابراین سیستمی که در کشور ما حاکم است نه مدیریت اسلامی و نه ساختار غرب را دارد
بادامچیان: اینکه
شما میگویید بله، ما آشی به بار گذاشتهایم، همه غذا میخورند، سیر هم
میشوند، استفاده هم میکنند، چون مقطعی است، اما آش شله قلمکاری است برای
معدههای مریض و کسانی که کسالت دارند، مریضی میآورد و این امری روشن است،
چیزی که الان می بینیم ملغمه است، یک مخلوطی است.
استاد
دانشگاهی به من میگفت؛ ما بحران اقتصادی نداریم، چرا که بدهی ارزی
نداریم، بلکه بحران مدیریت داریم. به او گفتم؛ اتفاقا بحران مدیریت هم
نداریم، ظرف این 30 سال جنگ را چه کسی اداره کرد؟ آیا مدیریت 8 ساله جنگ
ساده بود؟ امروزه این همه تکنولوژی در زمینههای مختلف و صنایع دفاعی،
همچنین افتخارآفرینی در ورزش کشور داریم، آیا مدیریت نشده است؟ از اینها
گذشته کشوری را اداره کردهایم که اکنون یک قدرت است، آیا مدیریت نکردیم؟
مشکل ما اینجاست که این مدیریتها مدیریت ارزش محور اسلامی نشده و یا ساخته
نشده است، اگر این حل شود تمام مسائل حل شدنی است.
*قانون کار ما قانون کار نظام سوسیالیستی و سرمایهداری غرب و در واقع یک چیز مخلوط استاز
اقتصاد کلان زمانی که به صحنه اقتصاد خرد وارد میشویم، دچار مشکل هستیم
چرا؟ چون ما اکنون در مسئله قانون کار مشکل داریم، قانون کار ما قانون کار
نظام سوسیالیستی و سرمایهداری غرب و در واقع یک چیز مخلوط است؛ به همین
علت است کسی که میخواهد یک میلیارد تومان سرمایه گذاری کند، نمیآید. چرا
که گرفتار قانون کار، بیمه، عوارض و مالیات و درگیریهای دیگر میشود،
بنابراین بدون دردسر پول خود را در بانک سپرده گذاشته و سود 22 درصد
میگیرد، بنابراین سیاست ما غلط است که باید عوض شود.
چرا کارگر
ژاپنی دچار مشکل نیست؟ چون آنها یک سیستم دارند که برای کشور آنها جواب
میدهد، در آنجا اگر کارگر خلاف کارفرما و سرمایه گذارش صحبت کند، درجا
اخراج است و در صورت اخراج نیز براساس قانون بیمه بیکاری پول بخور و نمیری
را میگیرد؛ ما نمیتوانیم با قانون ژاپنی در ایران کار کنیم که کارگر ما
بشود ابزار سود و سرمایهگذاری، در اسلام این امکان ندارد.
*جامعه اسلامی باید خودش بسازد، خودش خرج کندسرمایه
گذار و سرمایه دار اسلامی کسی است که اموالش ابزار جهاد فی سبیل الله است،
اموالش در واقع ابتغاء مرضات الله است و رضای خدای تبارک را میخواهد،
ارزش و جهت و رویکرد الهی دارد. سرمایهگذاری که در کارخانه کار تولیدی
انجام میدهد، به خودش میگوید وظیفه من آنچه که خدا گفته است، جامعه
اسلامی بایستی از لحاظ اقتصادی مستقل باشد، خودش بسازد، خودش خرج کند و به
دیگران هم بدهد، بنابراین کارخانه را براساس قرب الی الله شکل داده و آن را
پیش میبرد. کارگر را برای رضای خدا دعوت به کار میکند و او را برادر و
یا خواهر ایمانی میداند، نه ابزار یک سرمایه.
*غرض از تشکیل شوراهای اسلامی و انجمنهای اسلامی ادارات این نبود که کارگر را مانند مارکسیست پرولتاریا کنیمکارگر
برای او ابزار سلطهگری نیست، برادر دینی است، البته غرض از تشکیل شوراهای
اسلامی و انجمنهای اسلامی ادارات این نبود که کارگر را مانند مارکسیسم
پرولتاریا کنیم و آن را در مقابل بورژوا بایستانیم. نه مانند بورژوا هستیم و
نه پرولتاریا و نه سایر نظامهای سرمایهداری، سرمایهگذارها انسانهای
متدین و خداخواهی باید باشند که سرمایهشان کسب حلال باشد، متاسفانه قانون
کار براساس التقاط غرب و شرق و یک مقدار اسلامی تنظیم شده است.
*ساختار
تسهیلات بانکی باید تغییر کند/ امام(ره) فرمودند؛ کارهایی را که مردم
میتوانند دولت در آن دخالت نکند و هرکاری که مردم نمیتوانند، دولت کمک
کندیکی از مشکلات تولید تسهیلات بانکی است، برخلاف آنچه که
تصور میشود تسهیلات بانکی بی جهت به برخی ارائه میشود، اما آن شخص
توانایی برگرداندن آن را ندارد، بنابراین نزول میگیرد. بانکداری اسلامی
معنای دیگری دارد، امروزه شاکله بانکهای ما سرمایهداری غرب است و در دنیا
نیز اینگونه است. ما کوشیدهایم که اسلامی شود. ما در بانکداری اسلامی سعی
کردهایم تا پولها مسدود نشود و روزی با نزول نباشد، اما مشکل بزرگ که
یکی از مصیبتهای ما نیز هست، شکلگیری بانکهای خصوصی است؛ مهم اینجاست که
این تسهیلات بانکی به چه صورتی مضاربه و مزارعه شکل میگیرد و آیا برای
بانک، مردم، تولید و سرمایهگذاری مفید است؟ بنابراین ساختار تسهیلات بانکی
باید تغییر کند.
مسئله دیگر چگونگی تولید است، چه میزان دولت
بایستی در راه افتادن این نظام تلاش کند؟ سیاستی که مرحوم "عسگر اولادی"
وزیر بازرگانی سابق از امام(ره) پرسید که وظیفه ما چیست، امام(ره) فرمودند؛
کارهایی را که مردم میتوانند دولت در آن دخالت نکند و هرکاری که مردم با
کمک دولت میتوانند، دولت کمک کند، بنابراین این سیاست صحیح است، هرکاری که
مردم نمیتوانند دولت انجام دهد.
ما در
اقتصاد سه بخش دولتی، خصوصی و تعاونیها را داریم. در بخش دولتی، دولت
بایستی اسلامی عمل کند. شعار دولت سوسیالیستی این است که هر کس به
اندازه توان کار کند و به اندازه نیاز بردارد، اما اقتصاد دولت غرب
میگوید؛ همه را رها کن و سرمایهدارها را جمع کن.
در بخش خصوصی
مردم تلاش میکنند. اقتصاد اسلام اقتصاد آزاد نیست، این اقتصاد نه اقتصاد بازار
است نه اقتصاد عرضه و تقاضا، اقتصاد هدایت شده و آزاد برای سعادت بشر، عادلانه و برپای
عدل و قسط است. در بخش تعاونیها در مجله 42 بحث جدی داشتم، ما با
تعاونیهای روسی و آمریکایی نمیتوانیم تعاونی اسلامی به راه بیندازیم،
بنابراین به یک تحول عظیم در برنامه، مدلسازی، اجرائیات نیازمندیم تا به
اقتصاد اسلامی خالص برسیم، اقتصادی که فرهنگ حاکم بر آن براساس ارزش محوری،
مردم محوری و حاکمیت ارزشهای اسلامی باشد.
باشگاه خبرنگاران: دغدغه امروز "مقام معظم رهبری" پیرامون فرهنگ قابل توجه است، چالش امروز فرهنگ چیست؟ بادامچیان: فرهنگ در مفهوم کلان کلیه تفکرات، دانش، اخلاق، منش، اجتماعیات، مدیریت، تمدن،
ادبیات، تاریخ، ویژگیهای نژادی و جغرافیایی را شامل میشود، اما زمانی
مقصود از فرهنگ، فرهنگ حاکم بر مدیریت است و بحثی که "مقام معظم رهبری" در
مورد فرهنگ اقتصادی فرمودند به این معناست که اقتصاد باید براساس حاکمیت
فرهنگ اسلامی باشد.
*بعضی افراد متمکن ثروتشان را در راه تبدیل کردن زنان ارزشمند به عروسکهای ابزار شهوترانی دیگران استفاده میکنندبعضی
افراد متمکن هستند اما ثروتشان را در راه هوسها، عیاشیها و تبدیل کردن
زنان ارزشمند که باید زهرا گونه باشند به عروسکهای ابزار شهوترانی دیگران
استفاده میکنند. فرهنگ اصیل اسلام و فرهنگ ارزشدهی به انسانیت مهمترین
اصل است، اما فرهنگ دیگری نیز داریم که با اینکه متمکن هستند، تواضع دارند و
پول خود را در مسیر ارزشدهی به انسانیت و فرهنگهای الهی خرج میکنند.
فرهنگ
در اقتصاد این است که به تولید و توزیع نگاه کنیم و ببینیم چه میزان سود
میبریم. امروزه سود را رعایت نمیکنند و میگویند هرچه پول بیشتر سود
بیشتر و زمانی که ارز گران میشود، بلافاصله قیمتها را بالا میبرند که
سرمایهداران به سمت سود سرشار میروند، انسان مسلمان این کار را نمیکند.
*به پدرم گفتم چرا به این بقال سلام میکنی؟/آب گلآلوده اثر دارد/لقمه شبههناک خود یک فرهنگ است زمانی
که جوانتر بودم، با پدرم به بازارچه نایب السلطنه میرفتیم. پیرمرد بقالی
بود که پدرم همواره به او سلام میکرد. به پدرم گفتم چرا به این بقال سلام
میکنی؟ و پدر در جوابم گفت: آن زمانی که متفقین حمله کرده بودند، برنج
گران شده بود اما این مرد انبار برنجش را به قیمتی ارزانتر از همه جا
میفروخت.
پدرم همواره به من میگفت: نون
حلال بخور، سعی کن خدا را رزاق بدانی نه رازق، به خدا اعتماد داشته باش،
آب زلال بخور، آب گل آلوده اثر دارد، چرا که لقمه شبهه ناک و حرام نیز خود
یک فرهنگ است. حال حساب کنید شخصی با ایمان با افزایش قیمتها سوء
استفاده نمیکند بلکه بازار را میشکند؛ آیهای در قرآن داریم که "اگر مردم
دیارها ایمان بیاورند و باتقوی شوند، ما درهای برکت را از آسمان و زمین
برویشان میگشاییم.
"این مبنای فرهنگ
اقتصادی را در غرب، در شرق، در ملیگرایی و ستمشاهی و نه کمونیسم
نمییابیم، بایستی به خویشتن اسلامی خود بازگشت کنیم تا مسائل حل شود. باشگاه خبرنگاران: حزب در ساختار سیاسی کشور چه نقشی دارد، آیا تاکنون به آن رسیدهایم؟ بادامچیان: حزب
از واژههای عادی است چرا که ما سه نوع واژه داریم در اسلام ما
حزب را به حزبالله، حزب خدا محور و از طرفی به حزب شیطان و بینابین که نه
خدایی و نه شیطانی است تقسیم میکنند؛ در قانون اساسی مشروطه حرفی از حزب
نداریم، اصل 21 قانون اساسی مشروطه میگوید؛ انجمن اسلامی؛ این انجمنها
همان گروههای سیاسی هستند، حزب هم اگر مقصود گروه سیاسی است، از ابتدا
همانند گروه کاوه آهنگر، گروه مانی و مزدک بوده است.
در بخش تحزب
یک ذهنیت غلطی وجود دارد که خیال میکنند حزب از غرب آمده، اینکه خیال کنیم
حزب از غرب برخاسته همان استعمار فرهنگی غرب است که میگوید همه چیز از
غرب آمده و شما هم اگر میخواهید آزادی و دمکراسی داشته باشید بایستی تحزب
غرب را داشته باشید.
*آمریکا و انگلیس را مردان خاکستری پشت پرده به صورت دیکتاتوری جمعی اداره میکنندآنها
می گویند اصلا حزب ضرورت دمکراسی است و لازمه حکومت مردم بر مردم است، البته این
غلط است، حزب در حزب کمونیست ابزار دیکتاتوری پرولتاریا است. آیا حزب در
فاشیسم و نازیسم علامت دمکراسی است؟ آیا احزاب غرب در آمریکا و انگلیس
ابزار دمکراسی هستند؟
آمریکا و انگلیس را
مردان خاکستری پشت پرده به صورت دیکتاتوری جمعی اداره میکنند و این
نمایشی است که حزب دمکرات و حزب جمهوریخواه کارگر محافظه کار وجود دارند،
البته که اینها بازی است. آنها در پشت پرده کار میکنند و در طول 100 سال
گذشته اجازه ندادهاند حزب دیگر و یا شخصیت دیگری ایجاد شود و حکومت را دست
به دست میدهند؛
احزاب غربی اگر در ابتدا با نیت
خوب تشکیل میشوند، اما به تدریج به طرف سازمان جدیدی میروند که قدرت را
در اختیار گرفته تا بر همه جا مسلط شود، به تعبیری دیکتاتوری حزبی انجام
میدهند. *"حزبهای زهرماری" تعبیر "مرحوم مدرس" از احزاب دوران مشروطه از زمان مشروطه احزاب غربی به ایران آمدند؛ لذا یکی حزب دمکرات و دیگری
حزبهای دیگر غربی شد؛ از طرفی دیگر حزب اجتماعیون اعتدالیون(سوسیالیست معتدل)
اجتماعیون عامیون (سوسیالیست مردمی) رقابت کردند که در آنها فراماسونرهای
انگلیسی رفتند، اینها پس از پیروزی نهضت مشروطه آنقدر افتضاح کردند که
"مرحوم مدرس" به آنها گفت "حزبهای زهرماری"؛ اسماعیل امیر خیزی در آن زمان
به ستارخان گفت اگر میخواهی سالم بمانی به دعوت هیچ کدام احزاب نرو اکثراین
دعواها و جدالها به دو دلیل تحریک خارجیها و بازیهای سیاسی
استعمار انگلیس و به علت ماهیت غیراسلامی اکثر آنها بود ؛تنها یک هیئت
علمیه راه افتاد که آن از سوی آیتالله مدرس بوجود آمد که پیش نرفت.
زمینه
برای دیکتاتوری رضاخان ایجاد شد و در دوران رضا شاه، حزب نبود،به این دلیل که
انگلیسِیها اجازه نمیدادند کسی مقابل رضاخان حرف بزند؛ خودش که عرضه
نداشت انگلیسیها بالای سرش بودند؛ پس از فرار رضا خان 1320 تا 1332
بازیهای سیاسی احزاب شکل گرفت و شروع کردند به حزب سازی، برای این که
دوباره بازی مشروطه و دیگر حزبها راه بیفتد این بار با تجربه ملت (فداییان
اسلام، گروه شیعیان و سپس اطرافیان آقای کاشانی مجمع مسلمانان متحد) پدید
آمد و سپس به تدریج جبهه ملی مخلوطی از افراطی و غیرافراطی پدید آمدند، و
چون
با عقبه افکار غربی بود نتوانست حفظ شود و پس از کودتای 28 مرداد از سوی
آمریکا تشکیل نشد.
*امام(ره) پایهگذار جامعه مدرسین، جامعه روحانیت
و هیئتهای موتلفه اسلامی امام(ره) در سال 1341 همزمان با آغاز فعالیتهای
انقلابی سه تشکیلات ایجاد کردند؛ جامعه مدرسین، جامعه روحانیت
و هیئتهای موتلفه اسلامی که حزب بود اما نام آن را به مقتضای آن روز هیئت
گذاشته بودیم آن روزی که امام(ره) در منزلشان فرمود: "شما که برای خدا کار
میکنید چرا با هم موتلف نشوید" راه را نشان داد و گفت اگر حزب میخواهید
باید حزب خدایی باشد یعنی اعضای حزب برای خدا کار کنند و حزب هم که یک
شخصیت حقوقی جمعی است برای خدا کار کند از این جا تحزب در ایران شکل گرفت و
انواع و اقسام تشکلها پدید آمد.
نهضت آزادی با اینکه اسلامی بود، اما به دلیل افکار
التقاطی نتوانست برد داشته باشد، جبهه ملی، حزب ملت
ایران، حزب فروهر چون اسلامی نبودند در مردم نفوذی نداشتند؛ فداییان اسلام به خاطر شیوه تشکیلاتی، شیوهای که تحت
رهبری یک مجموعه بود دچار پراکندگی شد، پس از پیروزی انقلاب هم کسانی آمدند
اما همان فداییان اسلام قبلی نشد، در گروه شیعیان نیز پس از کودتای 28 مرداد
همه کنار رفتند و در واقع تبدیل به یک مجموعه کار فرهنگی که شهید امانی و اسلامی
این کار را انجام میدادند، شد.
*صیغه کردن در موتلفه ممنوع است
موتلفه از
سال 42 تاکنون پس از جریان نهضت امام 51 سال است که فعالیت میکند، حزبی که در هر زمانی به
انجام تکلیف خود عمل کرد و
هیچ گونه انحراف سیاسی و
عقیدتی ندارد، در خط امام و فقاهت و روحانیت و اسلام انجام وظیفه میکند و
یک مورد خلاف مالی، اخلاقی در آن وجود ندارد، در موتلفه اسلامی اگر کسی زنی
با عقد موقت صیغه بگیرد بیرونش میکنیم علت روشن است چرا که اینجا جایگاه
اجتماعی است و نمیشود که اعتماد اجتماعی به این پایگاه را متزلزل کرد؛ اینجا محل اجتماع زنان و
دختران و مادران مسلمان است اگر کسی بخواهد نگاهش یک نگاه غیروظیفه ایمانی و
الهی باشد به کار اینجا نمیآید.
گفتگو از: سعیده حسن خانی
بخش دوم و پایانی این گفتگو به زودی منتشر میشود...