استاد دانشگاه هاروارد:

مقابله لابي صهيونيستي باآزادي بيان درآمريکا

استاد دانشگاه هاروارد از اقدامات نامشروع لابي صهيونيستي در آمريکا براي جلوگيري از بحث هاي آزاد درباره مناقشه فلسطينيان با رژيم صهيونيستي انتقاد کرد.

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران؛ دکتر استفن والت استاد روابط بين الملل در دانشگاه هاروارد گفت: جان استوارت ميل در مقاله معروف خود درباره دموکراسي اينگونه استدلال کرد که آزاديِ بحث و انديشه براي حکومت دموکراسي سالم، ضروري است، زيرا با سرکوب بحث يا ايده ها، احتمال خطا و تکرار اشتباهات گذشته بيشتر خواهد شد.

 يکي از علت هاي شکست خوردن سياست هاي آمريکا در خاورميانه در ده ها سال اخير، اين است که ما نتوانسته ايم بحث صادقانه و بي پرده اي درباره آن داشته باشيم. تا زمانيکه گفتمان عمومي ما در اين حوزه دچار تحريف است، سياست خارجه ما نيز با تحريف مواجه خواهد شد. 

اين استاد دانشگاه در مراسمي که مرکز «ميدل ايست پالسي» آمريکا برگزار کرده بود، گفت: 
علاقه مندم به چند نکته اشاره کنم: نخست آنکه راهکار تشکيل دو کشور مستقل در خاورميانه هم اکنون مرده يا در حال احتضار است. شکست اين راهکار نيز ما را وادار خواهد کرد که به ساير گزينه ها بينديشيم. دوم آنکه مي خواهم تشريح کنم که چرا بحث صادقانه درباره اين مسائل هنوز دشوار است و آيا قرار است اين روال تغيير کند و بحث هاي آزادتري داشته باشيم.

ايده راهکار تشکيل دو کشور در پانزده سال اخير، يکي از اهداف تشکيلات سياست خارجي آمريکا بوده است که همه روي آن توافق داشته اند. اما بايد به خاطر داشت که اين مسئله قبلاً صادق نبود. در پيمان هاي اسلو به کشور فلسطين اشاره نشده است. هيلاري کلينتون در سال 1998 زمانيکه براي نخستين بار علناً تشکيل کشور فلسطيني را خواستار شد، دچار مشکل شد، زيرا زودتر از موعد اين مسئله را عنوان کرده بود.

 با وجود اين، از زمان «کمپ ديويد» در 1999، راهکار تشکيل دو کشور ديگر جا افتاده است. اين، سرپوش خوبي براي سياستمداران است و بدين ترتيب حتي اگر پيشرفتي در کار نباشد، آنها همواره مي توانند بگويند هدف نهايي آنها تشکيل دو کشور براي دو ملت است. البته بايد بگويم که خود من نيز از هواداران هميشگي راهکار تشکيل دو کشور بوده ام، اما مشکل همان طور که شما نيز مي دانيد آن است که اين هدف بيش از هر زمان ديگر دست نيافتني شده است. در واقع، بسياري از تحليلگران مطرح در آمريکا، خاورميانه و خود اسراييل اکنون راهکار تشکيل دو کشور را غيرممکن مي دانند. تعداد شهرک نشينان در کرانه باختري و شرق قدس از مرز ششصد هزار نفر فراتر رفته است. برخي شهرک ها نيز کرانه باختري را به دو قسمت مجزا تقسيم کرده اند. فلسطينيان که خودشان ضعيف و دچار اختلاف نظر هستند، نمي توانند فشار معناداري به اسراييل وارد کنند يا در سطح برابر با آنها وارد مذاکره شوند. 

دولت کنوني اسراييل نيز براي مقابله با ايجاد کشور پايدار فلسطيني مصمم است و در ده ها سال اخير گرايش هاي سياسي در اسراييل به سمت راست بوده است. افزون بر اين، به دريافت آب از کرانه باختري نيازمند است که تصور آنکه چگونه قرار است کشور مستقل و پايدار فلسطيني تشکيل شود، را دشوارتر خواهد کرد. ناتواني اوباما رئيس جمهور آمريکا از پيشرفت در اين زمينه يا کاستن از توسعه شهرک هاي صهيونيستي نيز آشکارا نشان داد آمريکا هرگز نمي تواند صادقانه ميانجي گري کند. اگر مجموع اين مسائل را در نظر بگيريد، درمي يابيد چرا جان کري وزير امور خارجه آمريکا اخيراً به کميته روابط خارجي مجلس نمايندگان آمريکا گفت: « پنجره براي راهکار تشکيل دو کشور دارد بسته مي شود. ما بين يک تا دو سال وقت داريم و آنگاه کار تمام است.»

والت افزود اگر حق با جان کري باشد، آنگاه بايد به ساير گزينه ها بينديشيم. بالاخره زماني مي رسد که ادعاي حمايت از راهکار تشکيل دو کشور، نزد مردم مضحک خواهد بود و اين راهکار ديگر اعتبار نخواهد داشت. دير يا زود، نمايندگان کنگره، وزراي امور خارجه و رئيس جمهور آمريکا نيز درمي يابند که ديگر نمي توانند با راهکار تشکيل دو کشور بر وجود مشکلات سرپوش بگذارند. زمانيکه آن روز فرا برسد، مردم خواستار آن هستند که آمريکا به دنبال چه گزينه ديگري است. به همين علت، ما بايد بحث هاي صادقانه اي را درباره آينده مناقشه اسراييل و فلسطين در پيش بگيريم. 

زمانيکه راهکار تشکيل دو کشور از بين برود، آنگاه فقط سه گزينه باقي خواهد ماند: اول، تشکيل يک کشور دموکرات در کل منطقه که در آن هر کسي حق رأي دارد. دوم، پاکسازي قومي براي حذف کردن فلسطينيان از اسراييل بزرگ و نهايتاً شکل گيري نوعي آپارتايد دائم که جيمي کارتر، ايهود اولمرت و ايهود باراک همگي درباره آن هشدار داده اند. گرچه بهتر بود که بحث ها در اين زمينه از مدت ها قبل صادقانه دنبال مي شد، اکنون نيز ما با اوضاعي روبرو هستيم که بحث هاي آزادانه تر الزامي است. مشکل اينجا است که طرح اين بحث در آمريکا هنوز هم بسيار دشوار است. اجازه دهيد به علت اين مسئله بپردازم؟

لابي اسراييل، مهمترين مانع در مسير گفتگوهاي آزاد درباره مناقشه فلسطين و اسراييل است. اين لابي براي اثرگذاري بر شنيده ها و دانسته هاي مردم آمريکا در خصوص مناقشه، تلاش بسياري کرده است. اين استاد دانشگاه افزود لابي اسراييل در اين راه از کمک نشريات متفاوتي مانند وال استريت ژورنال، واشنگتن پست، ويکلي استاندارد و همچنين انديشکده هاي متفاوت در واشنگتن که حمايت گسترده هواداران اسراييل را دارند، برخوردار است. 

متأسفانه برخي از اشخاص يا گروه ها در لابي صهيونيستي به اقداماتي روي آورده اند که از نظر من کاملاً غيرمشروع است و با آزادي انديشه و بحث ها مغايرت دارد. منظورم از اين اقدامات نيز تلاش هاي مکرر براي خاموش کردن يا به حاشيه راندن همه کساني است که از اقدامات اسراييل انتقاد کرده، رابطه خاص (اسراييل و آمريکا) را زير سؤال مي برند يا آنکه به قدرت زياد لابي اسراييل اشاره مي کنند. هر کسي که چنين کاري مي کند، بدون شک به يهودي ستيزي متهم مي شود. اگر اين فرد يهودي باشد نيز او را به تنفر از يهوديت متهم مي کنند.

 هر سازماني که از افراد با ديدگاه هاي مختلف براي سخنراني دعوت کند، تماس هاي تلفني زيادي دريافت مي کند که خواستار اضافه کردن مهمانان بيشتر براي ايجاد توازن در سخنراني ها يا احياناً خودداري از دعوت مهمان اصلي هستند. گاه کساني که از وضع کنوني گله دارند، شغلشان را از دست مي دهند يا آينده حرفه اي آنها نابود مي شود. مگر آنکه دوره تصدي از قبل تعيين شده يا کارفرماياني داشته باشند که در مقابل انتقادها ايستادگي کنند.

شايد به همين علت است که جيمي کارتر رئيس جمهور آمريکا به رغم آنکه بيش از هر رئيس جمهور ديگري در آمريکا براي تضمين امنيت اسراييل تلاش کرده است، بدنام شد و به او اتهام تنفر از يهوديان زدند. به همين دليل بود که چاک هيگل  بعد از نامزد شدن براي تصدي سمت وزارت دفاع آمريکا به يهودي ستيزي متهم شد و در جلسه رأي اعتماد تا اين اندازه خود را مقابل اعضاي کميته نيروهاي مسلح سنا خود را کوچک کند. 

برچسب ها: لابی ، آزادی ، امریکا
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار