مهمانپرست پیش از آن نيز مسئولیت معاون امور کنسولی، امور مجلس و امور ایرانیان خارج از کشور وزارت خارجه را عهده دار بود. وی همچنین سابقه فعالیت به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در تایلند و قزاقستان و مدیرکل هماهنگی امور فرهنگی و معاون مدیرکل اطلاعات و مطبوعات وزارت خارجه را دارد.
وی در تاریخ
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ آخرین روز ثبت نام انتخابات ریاستجمهوری با
حضور در وزارت کشور به منظور کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری ثبت نام کرد و
در همانجا علام کرد که بر اساس احساس تکلیف آمده و کسی که احساس تکلیف کند، به نفع
کسی کنار نمی رود. بنابراين گفتگويي را با رامين مهانپرست داشتيم که به شرح برنامهها
و اهدافش در انتخابات رياست جمهوري پرداخته كه در ادامه ميخوانيد.
باشگاه خبرنگاران: چه چيزي باعث شد که براي انتخابات رياست جمهوري ايران ثبت نام کنيد؟
مهانپرست: علت اصلي اين تصميم اين بود که شرايط بسيار ويژهاي در سطح بينالملل و منطقه در حال اتفاق افتادن است، من به خاطر کارم بايد تمام تحولات را تحليل کنم و ارتباطش را با سياست خارجي کشورمان بدانم تا بتوانم کشور را به درستي اداره کنم در این بین به عمق اهميت فرمايشات مقام معظم رهبري رسيدم و برای حضور تصمیمی جدی گرفتم.
ايشان در دو مقطع به دو نکته بسيار اساسي اشاره کردند؛ در بخشي اشاره داشتند که در يک پيچ تاريخي مهم هستيم، با شرايطي که در سطح منطقه و به خصوص در دنياي غرب به دنبال بحرانهاي اقتصادي و اجتماعي که اتفاق افتاده به نظر مي آيد ساختار قدرت در حال تغيير بوده و بيداري اسلامي در منطقه منافع کشورهاي غربي را به خطر انداخته است.
تمام جريان قدرتمند غربي تلاش میکند جلوي اين حرکت را بگيرد و شايد ريشه همه مشکلات خودشان را در انقلاب اسلامي ميدانند که به مردم در کشورهاي مختلف انگيزه داده تا آنها به حرکت درآيند بنابراين توطئهها عليه کشورمان اوج گرفته و کنون اوج فتنهها عليه کشورمان است، اينکه چگونه ميتوان از اين توطئهها عبور کرد و به چه شکل ميتوان از اين پيچ تاريخي بزرگ با درايت، مديريت و به سلامت عبور کنيم و به اهداف والايي که در نظام جمهوري اسلامي ايران تعريف شده دسترسي پيدا کنيم و آينده درخشاني براي ملت ايران داشته باشيم به این مقطع حساس مربوط میشود.
در بخش ديگري مقام معظم رهبري در اول فروردين فرمودند که باید امسال سال حماسه سياسي، حماسه اقتصادي باشد و در توضيح فرمايشاتشان فرمودند که شايد بزرگترين نماد اين حماسه سياسي حضور پرشکوه مردم در انتخابات رياست جمهوري باشد، معنای این مهم اين است که ما به دنبال يک حادثه معمولي نيستيم، انتخابات رياست جمهوري موضوعی معمولي و طبيعي نبوده و در تاريخ کشور ما ميتواند نقش آفريني کند.
ارتباط مسائل داخلي با مسائل سياست خارجي باعث شده که به این نتیجه برسيم که اگر حضور باشکوه و حماسي در انتخابات داشته باشيم، می توانیم از بحرانهايي که در بيرون براي ما طراحي شده به سلامتي عبور کنيم؛ بنابراين حتما لازم است که همه ما هر کدام به سهم خود هر چقدر که ميتوانيم در برگزاري هرچه باشکوه تر انتخابات نقش خودمان را ايفا کنيم.
نبايد نسبت به انتخابات بيتفاوت باشیم چراکه کشور ما کشوری جوان است، حداقل 45 ميليون نفر از افراد کشورمان زير35 سال هستند و حدود حداقل 30 ميليون نفر بين 15 تا 35 سال هستند؛ نسل جديدي که بايد اين حماسه را ايجاد کنند و در همه برنامههايمان براي اداره کشور و رياست جمهوري اولويت اول و اصليمان متوجه اين نسل جوان است.
اگر بحث ازدواج ، بحث تفريحات، تحصيلات، اوقات فراغت، کار هنري و هر چيزي که الان نياز جامعه است، ايجاد شود يک حرکت باشکوه در جهت رسيدن به اهداف انقلاب بوده و احساس من اين است که کسي ميتواند اين نسل را بهتر وارد صحنه کند که با آنها ارتباط و آشنايي بيشتري داشته و خواستههايشان را بشناسد و با درک روحيات و شرايط نسل جوان به دنبال تحقق خواستههاي آنها باشد.
تا کنون بخاطر نوع کارم با بدنه جوان کشور ارتباط داشتهام و تصور ميکردم که اگر به صحنه بيايم شايد بتوانم نقشي مهم در تامين خواستههاي آنان داشته باشم و با تشويق مردم که خواهان استفاده از تمام ظرفيتهاي کشوربوده و ديدگاه جناحي ندارند و فکر ميکنند که بعد از گذشت حدود 35 سال از پيروزي انقلاب اسلامي در يک نقطه سرنوشت ساز تاريخ کشورمان قرار داريم که ميبايست از تمام ظرفيتها استفاده کرده و نبايد نيروهاي خودمان را محدود کنيم؛ در اين انتخابات حضور يافتم.
درگيريهاي گروهي و جناحي متاسفانه باعث حذف بخشي از ظرفيتهاي کشور شده و هر کسي که معتقد به نظام اسلامي، اصول اساسي و به دنبال منافع ملي است؛ بايد به صحنه آمده و در جهت تحقق خواستههاي ملتش گام بردارد که ما نيز بايد در وزارت خارجه چنين روحيهاي را بايد داشته باشيم .
باشگاه خبرنگاران: آيا شما خود را متعلق به جريان خاصي ميدانيد؟
مهمانپرست: زماني که انقلاب شد، سال سوم دانشگاه بودم ولي با سن کمي که داشتم از همان ابتدا پيرو خط انقلاب بوده و عليه نظام سلطنتي فعاليت ميکردم اما اکنون هم فکر ميکنم که بايد ديدگاههاي محدود جناحي را کنار گذاشته وبا وجود اينکه هر کسي يک تعلق خاطر و گرايش دارد اما براي کارهاي اجرايي بزرگ، بايد سليقههاي مختلف را بتوانيم تحمل کنيم.
کسي که عاشق کشور و نظام است بايد تحمل سليقههاي مختلف را داشته باشد در نتيجه نبايد به دنبال اين باشيم که فقط هر کسي که شبيه ما فکر ميکند و سليقهاش شبيه ما است در دايره کار باشد بلکه مبناي کار ما تبعيت از مقام معظم رهبري در چارچوب منافع ملي است.
باشگاه خبرنگاران: نظر شما در خصوص شرايط اقتصادي فعلي چيست آيا شما برنامه هدفمندي يارانهها را ادامه خواهيد دايد و ميزان پرداختي به مردم چه قدر است؟
مهمانپرست: شرايط اقتصادي کشور ما از دو زاويه قابل بررسي بوده؛ زاويه اول اين که چه اقداماتي تا الان صورت گرفته و تا کنون اقدامات بسيار اساسي توسط دولتهاي مختلف شکل گرفته، پروژههاي زيربنايي بزرگي در کشور انجام شده و آمارها حاکي از آن است که ما رشد قابل توجهي در همه زمينهها داشتهايم و اينها در زماني صورت گرفته که فشارهاي اقتصادي و تحريمها به شکل ظالمانهاي از طرف دشمنان نظام ما را محدود کرده پس حتما بايد به عملکرد دولتهاي قبلي و تلاشهاي بزرگي که در اين زمينه صورت گرفته توجه داشته و آن را تکريم کنيم.
اما زاويه دوم ديد ما ميتواند گسترده تر و جامعتر باشد و ما فکر ميکنيم که کشور ما کشور ثروتمندي است؛ ثروتمند به معناي اين که منابع اصلي و مولفه هاي اصلي يک کشور بزرگ را داريم که يکي از اين مولفههاي بسيار مهم و قابل توجه "جمعيت" است يک جمعيتي که بدنه اصلي آن نيروي جوان است که بسياري از کشورهاي دنيا حسرت اين جوانان را ميخورند پس بزرگترين سرمايه ما ملت است.
در کنار اين سرمايه انساني ما "موقعيت استراتژيک" کشورمان قرار دارد يعني در يکي از مهمترين مناطق دنيا قرار داريم و منابع بزرگ انرژي هم در کشور ما باعث شده که براي يک جهش بسيار قابل توجه اقتصادي براي رشد سريع ما خيلي فراهم شود.
بخش عظيمي از مشکلات بر دوش مردم، ناشي از تحريمها بوده و بخش ديگر مربوط به مديريتها است که چگونه بتوان منابع را مديريت کرد البته سه نکته اساسي براي اين امر بايد صورت گيرد: اقدام اول اين است که ما ميبايست بدنه دولت را کوچک کرده و تصدي گري دولت بايد منتقل به مردم و بخش خصوصي شود چرا که اکنون کارهايي که توسط دولت انجام ميشود به وسيله مردم و شرکتهاي خصوصي است که بايد به اين سمت حرکت کنيم و فکر ميکنم اين خواست همه مسئولين است.
در کنار اين کار ما بايد اصل 44 قانون اساسي مورد تاکيد مقام معظم رهبري را به شکل درست اجرا کنيم يعني بدنه خصوصي در کشور بايد به صورت قدرتمند توسعه پيدا کند اگر اين دو را در کنار هم به خوبي بتوانيم انجام دهيم، براي مثال اگر شما موفق شويد بدنه دولتي را 30 درصد کوچک کنيد در نتيجه هزينههاي دولتي 30 درصد کاهش پيدا خواهد کرد.
اگر بخش خصوصي را نيز بتوانيم 30 درصد افزايش دهيم، درآمد آن از محل فعاليت بخش خصوصي نيز 30 درصد افزايش پيدا ميکند چرا که افرادي که در بخش خصوصي کار ميکنند ماليات ميدهند و اگر در حرکتي هماهنگ بتوانيم 30 درصد هزينهها را کاهش داده و 30 درصد درآمدها افزايش پيدا کند؛ رشد 60 درصدي در کمبود بودجه داريم و به سمت اقتصاد بدون نفت حرکت ميکنيم و اين همان چيزي است که آرزوي ملت ماست.
ما بايد تلاش کنيم که منابع اصلي کشور از جمله نفت و گاز يا ساير منابع زيرزميني ما صرف کارهاي اساسي در کشور بشود نبايد به بودجههاي جاري کشور تبديل شود، پس کوچک کردن بخش دولتي و دادن وظايف نظارت، برنامه ريزي و مديريت و ساماندهي به بخش خصوصي بايد به صحنه آمده، فعاليت کنند، ماليات بپردازند و درآمد دولت را افزايش دهند.
و در آخر، تمام منابع اصلي زيرزميني ما از جمله انرژي بايد درآمدش در صندوق توسعه براي ايجاد پروژههاي بزرگ در کشور که ميتواند ايجاد اشتغال ايجاد کند، جمع شود در نتيجه اين امر ميتواند شرکتهاي خصوصي جديد ايجاد کند.
براي حمايت از بخش خصوصي داخلي و خارجي بايد بودجههايي که براي پروژه لازم دارند به صورت فايننس در اختيارشان قرار دهيم يعني از طريق سيستم بانکي به صورت وام در اختيار آنها قرار گرفته و پس از کسب درآمد، تسهيلات را برگردانند ونه اين که اين پولها بلاعوض خرج شود، چراکه اين پولها بايد وارد چرخه توليد، صنعت، خدمات براي اجراي پروژههاي بزرگ از طريق سيستم بانکي شده و اشتغال ايجاد کند و به صندوق برگردد يعني ما بايد درآمدهايمان دائما افزايش پيدا کند.
اشکالي که در سيتم هدفمندي يارانهها در حال حاضر وجود دارد اين است که بخش اصلي اين درآمدي که دولت از محل هدفمند کردن يارانهها به دست مي آورد بلاعوض خرج ميشود يا به مردم داده ميشود و چيزي براي اين که در آينده بتوانيم براي پروژههاي بزرگ روي آن حساب کنيم ديگر باقي نميماند. به عنوان مثال، در سال 1391 بودجهاي که براي هدفمند کردن يارانهها پيش بيني شد و به مجلس رفت با همه تغيير و تحولات 66 هزار ميليارد تومان بود اين مبلغ در حالي تصويب شد که نرخ ارز مرجع توسط بانک مرکزي در بودجه، 1226 تومان تعيين شد يعني حدود 50 هزار ميليارد ريال براي هدفمند کردن يارانهها اختصاص يافت که اين رقم بالايي است.
وقتي که پول نقد در دست داريد همزمان با آن قيمتها افزايش پيدا ميکند، اما در علم اقتصاد شما بايد به صورت اساسي کاري کنيد که قيمتها کنترل و مديريت شود و توصيه من اين است که اگر همين مبلغي که براساس بودجهاي که در سال 91 تصويب شد معادل 50 ميليارد دلار بود اگر اين مبلغ صرف اجراي پروژههاي بزرگ اقتصادي در داخل و خارج شود، شرکتهاي خصوصي جديدي ميتوانستند فعاليت کنند و بر روي پاي خود بايستند و در نتيجه آن خسارتي که مردم احساس ميکنند جبران ميشود.
بارها افراد زيادي از سنين 55 تا 60 سال مراجعه کردند و گفتند که ما يک سوال داريم شما فکر ميکنيد کسي در سن ما که بازنشسته شده فرزند و عروس و داماد با هزينههاي بالا دارد با مبلغي حدود 500 الي 600 هزار تومان زندگياش ميچرخد؟ من گفتم نه نميچرخد گفتند پس ما چگونه زندگي کنيم؟ گفتم من از شما سوال ميکنم شما فرزند بيکار هم داريد گفتند بله داريم يارانه هم ميگيريد گفتند بله گفتم اگر به شما بگويند ديگر يارانه پرداخت نميشود و براي يکي از فرزندانتان شغل ايجاد ميکنيم نظرتان چيست گفتند از خدايمان است.
مردم دوست دارند بچههاي بيکارشان صاحب شغل شوند اگر يکي از بچهها در خانوادهاي بيکار صاحب شغل شود حتي اگر پايينترين حقوق را دريافت کنند مبلغي که ميگيرد از آن ميزان يارانهها خيلي بيشتر است و چه قدر اثرات رواني و شور و نشاط فوق العادهاي به جامعه ميدهد. خانوادهها ميگويند ما پول رايگان نميخواهيم ما شغل ميخواهيم اگر فرزندان مشغول به کار شوند آن وقت فشارهاي روي دوش مردم برطرف ميشود، ما بايد براي اين نسل جوان برنامه ريزي کنيم چرا که اگر مشکل اين نسل حل شود فشار از روي خانوادهها برداشته ميشود.
ادامه دارد....