در این مقال گوشهای از اقدامات اسرائیل در تخریب کشاورزی ایران و تلاش برای نابودی خودکفایی زراعی کشورمان را مورد بازخوانی قرار دادهایم. امید آنکه تاریخپژوهان معاصر و عموم علاقهمندان را مفید و مقبول آید.
رفتار شاه در فاصله کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا سال ۱۳۳۹، دموکراتهای آمریکا را به این نتیجه رسانده بود که برای بقای پهلوی دوم و حفظ ایران به عنوان پایگاه آمریکا برای مبارزه با کمونیسم باید در کشورمان اصلاحاتی انجام پذیرد.
ابوالحسن ابتهاج از مدیران شناخته پهلوی دوم میگوید: من بارها به گوش خود شنیدم یا در تلویزیون دیدم که محمدرضا پهلوی میگفت: پول من، نفت من، عایدات من؛ او اینها را اصلا عایدات مردم نمیدانست.
۲۷ مهر سال ۱۳۲۹ شمسی نخستوزیر وقت ایران با «هنری گریدی» سفیر آمریکا پشت یک میز نشست و قراردادی را امضا کرد که بلایی سر ایران آورد آن سرش ناپیدا؛ قراردادی معروف به اصل ۴ ترومن که داستان نفوذ آمریکا در ایران با آن شروع شد!
از همان بدو پیدایش، این گروه سیاسی در شکل و شمایل یک فرقهی به ظاهر مذهبی، در خدمت منافع بیگانگان روس، انگلیس و آمریکا قرار گرفت تا جایی که عباس افندی از سران این فرقه به پاس خدمات بیشائبهی خود به انگلیسیها و خیانت به مسلمانان نشان و لوح سپاس از طرف امپراطور انگلیس دریافت کرد.