یکی از مدخلهای مهم برای فهم علل استیصال ارتش رضاخان در برابر تجاوز متفقین ، ساختارشناسی آن است. به عبارت دیگر شکل طراحی این نهاد و شرایط حاکم بر آن، نشان میدهد که قابلیتهایش چیست و تا چه میزان میتوان از آن انتظار داشت.
زندهیاد داریوش اسدزاده، در پارهای از گفت و شنودهای خویش، پارهای از خاطرات سیاسی و هنری خود را بیان میکرد، که نوشتار پیش رو، خوانش تحلیلی سه بخش از آنهاست.
از بمب افکن B17 آمریکا که در حال بمباران منطقه "مارین بورگ" آلمان در سال 1943 است تا حمله جنگنده های انگلیسی به یک کشتی آلمانی در دریای اژه مجموعه تصاویر کمیاب از جنگ جهانی دوم است.
پس از آنکه در ژوئن 1941 یعنی تیرماه سال 1320 شمسی نیروهای آلمان نازی علی رغم پیمان عدم تخاصم به شوروی حمله کردند تنها یک راه برای رساندن آذوقه و مهمات به شوروی مانده بود و آن هم ایران بود.
در سالهای پایانی سلطنت رضاشاه و در آستانه حمله متفقین به ایران، سخن از آن بود که رقم نهایی ارتش ایران به حدود یکصدهزار نفر رسیده است و نیروهای سه گانه با سلاحهای نظامی مناسبی تجهیز شدهاند.
هیتلر شخصیتی عصبی داشت که بسیار سریع تصمیم میگرفت. شاید این خصیصه بهخصوص آنگاه که تصمیم به حمله به روسیه گرفت، به ضررش تمام شد اما این بار طرحی را ظرف ۶ ماه پیاده کرد که دردسرهای زیادی برای متفقین ایجاد میکرد.
این هشدار ژنرال دوایت آیزنهاور، فرمانده نامدار متفقین در جنگ جهانی دوّم و کسی که در دوران ریاست جمهوری اش پیوندهای عمیق با مجتمع نظامی- صنعتی داشت و با ابزار سرویس مخفی و کودتا دیکتاتوری های سرکوبگر و دست نشانده را در ایران و گواتمالا به قدرت رسانید.