وبلاگ پيچک سر به هوا نوشت:در یکی از سالها رودخانۀ دجله طغیان کرد و سیلاب، قسمتی از ساختمانهای کنار سد دجله را خراب کرد و تلفات جانی و مالی به بار آورد......
وبلاگ پيچک سر به هوا نوشت:همانا مردم از پیامبر (صلیالله علیه و آله) روایت میکنند که در شب ساعتی است که هیچ بندۀ مؤمنی در آن دعایی نمیکند مگر آنکه برایش اجابت میشود.
وبلاگ پيچک سر به هوا نوشت: آدم(علیهالسلام) دو پسر به نامهای «شیث» و «عبدالله» داشت؛ خدا برای شیث، یک حوری بهشتی فرستاد و برای عبدالله، یک زن از جنّیان....
وبلاگ پيچک سر به هوا نوشت:ایمان بنده کامل نمیگردد تا در او چهار ویژگی باشد: اخلاقش نیکو گردد و نفسش سخی و بخشاینده شود و از زیادیِ سخن دست بردارد و زیادیِ مالش را از اموالش خارج کند [و به فقرا عطا نماید].
وبلاگ پيچک سر به هوا نوشت:چشمان عبدالملک از فرط خشم از حدقه بیرون زده، آثار ناراحتی در چهرۀ او نمایان بود… اما به زودی دریافت این جوانک حکایتی دارد که مو بر تن انسان راست میکند…
وبلاگ پيچک سر به هوا نوشت:او هر کس را که برایش بگرید مشاهده میکند و از خدا میخواهد که بر او ببخشاید و از پدرانش(علیهمالسلام) میطلبد که برایش طلب بخشش نمایند ....
وبلاگ پیچک سر به هوا در معرفی این کتاب به نقل ازمتن ان نوشت:علاوه بر مجروحان خودمان چند مجروح عراقی هم داشتیم. یکی از آنها هیکلمند و چاق بود، مرتب میگفت: «خون ایرانی به من نزنید.» یکی از برادرها میگفت: «حیف خون که به این بزنیم.»
وبلاگ پيچک سر به هوا نوشت:امام حسین(علیهالسلام) فرمود: «در زمان فاطمه(علیهاالسلام) دخت رسول خدا (صلیالله علیه و آله) هیچ دگرگونی و کمبودی در آن پدید نیامد تا آن حضرت(علیهاالسلام) رحلت کرد و چون از دنیا رفت، ما انار را گم کردیم و سیب و گلابی در دوران پدرم باقی بود.
وبلاگ پيچک سر به هوا نوشت:در آن روز مَرحَب به سوی یاران پیامبر رفت و هیچکس با او هماورد نشد مگر آنکه میگفت: «من مرحب هستم» آنگاه بر او حملهور میشد و هیچیک تاب مقاومت در برابر او را نداشتند.....
وبلاگ پيچک سر به هوا نوشت: بهترین ارمغانی را که نمایندهای برای مردم خود میآورد، برای شما آوردهام؛ آمدهام شما را به یاری فرزند دختر پیامبرتان فراخوانم که او همراه جمعی از مؤمنان است و یک نفر ایشان، از هزار نفر بهتر است؛ آنان او را تنها نگذارند و هرگز رهایش نکنند...