روزهایی را در مسیری به سمت بویین زهرا که از توابع شهر من، قزوین، بود میرفتم. سختی تابستان داغ، گرمای شدید هوا، اما تمامش میارزید به عبور از تاکستانها و انگورهای زرین که زیر تابش مستقیم آفتاب چشمک میزدند. اما نم نم مسیر آسفالت با دست اندازهای فراوان که گویی گوش تا گوشش جویده شده است جایش را به مسیری خاکی میدهد. مسیر خاکی که ما را به سمت «کورههای آجرپزی» میبرد. از پس پیچ و خم مسیر صدای کودکان به گوش میرسد که به سمت ماشین میدوند. لباسهای ژنده با دستانی گازوئیلی و پاهای کوچک برهنه، اما لبخندی به پهنای صورتهای آفتاب سوخته شان. در عین حال که از هیچ فرصتی برای بازی و شادی نمیگذرند، اما عجیب در خود تنها هستند، یک حس گنگ مهمان لبخند هایشان است، حس گنگی از آینده مبهمشان.
کورههای آجرپزی حاشیه شهر مشهد معمولاً از اول فروردین تا اواخر مهرماه مشغول به فعالیت اند. کارگران کورههای آجرپزی معمولاً در کنار همدیگر و به علت ساعات کار طولانی و دور بودن از مرکز شهر بهصورت خانوادگی کار میکنند، برای همین کارگران کورهها در خانههایی ساکن میشوند که کارفرما برایشان در نظر گرفته است.
در ایران کهن بناهای بیشماری اعم از مسجد و سکونتگاه و تجارتخانه و... به وسیله آجر سنتی ساخته شدهاند. به این دلیل آجرپزی سنتی به شیوه دستی در ایران سابقه زیادی دارد. روستای نومل در نزدیکی شهر گرگان، بیشترین کورههای آجرپزی به روش سنتی استان گلستان در آن قرار دارد. نومل از گذشته محل داد و ستد و فعالیت کورههای آجرپزی بوده، و این روزها پذیرای نیروی کار غیر بومی از جنوب ایران و مهاجران افغانستانی شده است. کارگرانی که برای بهبود وضعیت معیشت، رنج دوری از خانه، کاشانه و وطن را تحمل میکنند و در فصل گرما از صبح تا عصر مشغول کار در کورههای آجرپزی هستند. کارگران از خنکای صبح و پیش از طلوع خورشید به محل کار خود میروند. تپههای خاکی را کَنده، خاک را الک و خاک تمیز الک شده را به حالت گودال درآورده و درون آن آب ریخته تا جانمایه خِشت را فراهم کنند و در نهایت پس از تهیه خشتها و پختن آن، محصول آجر به دست آمده، خشت خشتِ سرپناه خانههای ما شود. کورههای آجرپزی فقط در تابستانها فعال هستند. زن و مرد، کودک و پیر و همه اعضای خانواده با هم خِشت میزنند و کار میکنند. یکی بیل میزند، یکی قالب آماده میکند، یکی صبحانه را میآورد، یکی هم در کوره خِشتها را میچیند. در آخر آجر پخته شده بار کامیونها شده و بین مصالح فروشیها توزیع میشود؛ برای کارگران، اما فردا، روز از نو و روزی از نو...
کمک و خدمات پزشکی رایگان با همت جمعی از جهادگران قرارگاه جهادی طلائیه داران ظهور و با همکاری گروه جهادی احیاء القلوب، در روستای قاسم آباد خاورشهر برگزار شد.
«گِل» بازی، تفریح اجباری کودکان کار در کوره پزخانه ها، برای امرار معاش و نان در آوردن شده است، محرومیتی که علیرغم اینکه در نزدیکی پایتخت روی داده اما دیده نمی شود.