تکتیراندازهای عراقی با قناسه سر همرزمانی که درون آب بودند را هدف قرار میدادند و آنها را شهید میکردند یا با خمپاره موقعیت رزمندگان ما را هدف میگرفتند.
مادر این شهید پس از شنیدن خبر شهادت فرزندش، دلیرانه و با صبر برخورد کرد. به سایرین هم قبل از مراسم خاکسپاری توصیه کرد که از شیون و زاری بپرهیزند. مادر، عیسی را درون قبر گذاشت و یک سخنرانی کوبندهای هم انجام داد که خیلیها را متحول کرد.
«ما میدانستیم که عراقیها در تاریکی اسیر نمیگیرند و میکُشند برای همین در روز به راه افتادیم. چند متری در نخلستانها پیشروی کردیم که عراقیها ما را اسیر کردند...»
نوجوان غواصی برای بقیه تعریف میکرد: «داخل جزیره امالرصاص که شدیم، دشمن آمادگی کامل برای درگیری با ما داشت. افراد قوی هیکل دشمن دنبال ما میکردند. حتی جایی رسیدیم که دیدم یکی از آنها روی غواصی افتاده بود و میخواست چشمهایش را ...»
نوجوان غواصی برای بقیه تعریف میکرد: «داخل جزیره امالرصاص که شدیم، دشمن آمادگی کامل برای درگیری با ما داشت. افراد قوی هیکل دشمن دنبال ما میکردند. حتی جایی رسیدیم که دیدم یکی از آنها روی غواصی افتاده بود و میخواست چشمهایش را ...»
جانشین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: فلسفه ایجاد راهیان نور دریایی آشنایی جوانان با اهمیت دریا، خلیج فارس و شهدای مظلوم دریایی است.
خبری از آن شب دیوانهکننده نبود، شبی که خبر شکست عملیات را شنیدند، درجا خشکشان زد اما ماموریت خود را تا پایان ادامه دادند، دیگر کسی آب اروند را با گلولههای شیمیایی مسموم نمیکرد تا هنگام درآوردن لباس غواصی، پوست بدنشان هم به اتفاق لباس کنده شود!