الکساندر کوچک مانند هر کودک دیگری دوست داشت با همسن و سالانش بازی کند، ولی محدودیتی داشت که باعث رنجشش میشد؛ او ناشنوا بود. محرومبودن از نعمت شنیدن باعث میشد بیشتر مواقع در خانه تنها بماند و دوستان زیادی نداشته باشد. او در مدرسه زبان اشاره را یاد گرفته بود، اما برای بازی با دوستانی که ناشنوا نبودند، به چیزی بیشتر از زبان اشاره نیاز داشت.