دو ماهی بود که غم مرگ پدرش را به دل داشت و نتوانست تاب جدایی را بیاورد و چه زود نزد او رفت. زن میگفت و اشک میریخت و با بدرقه او و دیگران، همسرش برای نجات جان 7 بیمار نیازمند که سالها با درد و رنج دست و پنجه نرم میکردند، به اتاق عمل رفت.
چندی پیش در خیابان های پکن مردی دیده شد که به طور عجیبی در حال جمع کردن پول بود. او یک لباس صفید به تن داشت که روی آن نوشته شده بود:"کیسه بوکس انسانی، 10 یوآن برای هر مشت" و در مقابل او جعبه ای بود که مردم پول ها را درون آن می ریختند.