برخورد مردم با «رافائلا سیلوا» چیزی کاملاً متفاوت است. وقتی رافائلا چند وقت پیش بعد از بردن یک مدال طلای دیگر جهانی به طرف جمعیت رفت و شادی کرد، همه برایش بلند شدند و دست زدند. روی دست رافائلا نوشته شده بود: فقط خدا میداند من چقدر زجر کشیدم تا به اینجا رسیدم.
پدرم معتاد است و شبانه روز در كنج خانه می نشیند و مواد مصرف می كند .او اصلا برای ما اهمیتی قائل نیست.همه چیز او موادش است وباید به موقع به دستش برسد وگرنه این ما هستیم كه باید تاوان آنرا پس دهیم و ما را به باد كتك میگیرد.