بیرانوند ایستاد. بغضم ترکید. تسبیح از دست مادرم افتاد. صورتش زرد بود و با پیرهنی خونین سرش را به خدا سپرده بود. سرباز وطن، روضهی مجسم بود. دوربین فیفا روی صورتش ایستاد.
سوت زده شد و ناگهان دستهای کوه، خسته، افتاد. کیروش دست روی سرش گذاشت. شکست. زیارت عاشورا را آوردم. خدا را شکر.
سر سرباز وطن سلامت باشد. کوهها دوباره روبهروی باد ایستادند. توپ خوردند.
منبع: تسنیم