به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، در ادامه نقدها و بحثهایی که درباره انتقادهای شدید عدهای درباره شرایط کشور و گل به خودیهایی که داشتیم، در این گزارش بنا داریم به بررسی دیدگاهی بپردازیم که میتوان گفت یکی از پر مخاطبترین مباحثی است که معمولا در همه جا شنیده میشود؛ مهاجرت.
در نگاه بسیاری از مردم به ویژه جوانان مهاجرت یکی از بهترین راههای پیشرفت و دستیابی به افقهای روشن است. برخی از جوانان به بهانه ادامه تحصیل به خارج از کشور میروند و بعد از مدتی با اخذ مجوز اقامت در همان جا ماندگار میشوند. با خواندن این مطلب شاید اولین چیزی که به ذهن خطور میکند این باشد که حتما شرایط در آن سوی مرزها بهتر از داخل کشور است که هر کسی به طریقی تلاش میکند تا شرایط رفتن را فراهم کند و برای همیشه کوله بارش را از ایران ببندد و برود؛ بله شاید در نگاه اول اینطور به نظر برسد اما در پس این سفرهای جذاب و ایدهآل واقعیاتی است که شاید کمتر به آن پرداخته شده باشد.
میپذیریم که جمهوری اسلامی ایران، هنوز در زمینههای علمی و فناوری در قیاس با برخی کشورهای اروپایی و غربی، راه دراز و دشواری پیش رو دارد و تحریمها و فشارهای اقتصادی هم مزید بر علت است. شرایط گاهی آنقدر سخت میشود که انگیزه را از جوان ایرانی میگیرد و بر نگرانیها و استرسهای ناشی از نرسیدن به آرزوهایش میافزاید. آمار فارغالتحصیلان بیکار و جوانان مجرد رو به افزایش است، اینها از جمله مواردی است که هر روز بر دغدغههای دختران و پسران جوان دامن میزند و سبب میشود تا هر چه بیشتر به فکر رفتن باشند. اما سوالی که در این میان مطرح میشود این است که بهراستی چند درصد از کسانی که مهاجرت کردند، واقعا به همه آنچه در سر میپروراندند و آرزویش را داشتند، رسیدهاند؟ ویدئوی زیر را حتما تماشا کنید.
همانطور که مشاهده میشود بسیاری از افرادی که با هر نیت و قصدی به خارح از کشور سفر کردهاند، با مسائلی مواجه میشوند که شاید حتی تصورش را هم نمیکردند و با تصاویر ذهنیشان بسیار در تناقض بوده است. گاهی تنهایی و بیکسی ناشی از غربت و آوارگی، آنها را تا جایی پیش میبرد که تن به انجام کارهایی میدهند که در کشور خودشان حاضر به انجامش نبودند. هدف سیاهنمایی و یا انحراف اذهان نیست، بلکه منظور نشان دادن آن روی سکه به آنهایی است با خود تحقیری و تخریب هویت ملی و در مقابل، بهشت جلوه دادن غرب و کشورهای همسایهاش، تلاش میکنند تا خود را روشنفکرانی نشان دهند که حتی حاضرند تا سطح یک حیوان، فرهنگ و عزت هموطنانشان را تنزل بدهند، نمونهاش همان استندآپ پر سرو صدای آقای سلبریتی است که زمانی الگوی بسیاری بود و در ادامه ببینید که چطور کمدین غربی در مقابل انگلیسیها جسورانه به نقدشان میایستد و از کشورش دفاع میکند. البته میتوان این را هم نوعی پیشرفت فرهنگی دانست که شاید یک هزارم موارد دیگر مورد توجه این قبیل سلبریتیها خودباخته قرار نگرفته است.
نکته این است که زمانی میتوانیم به نقد یک کتاب بپردازیم که همه آن را مطالعه کرده باشیم، رفتار و نگاه عدهای دقیقا نقد کتابی است که به طور کامل خوانده نشده است. شاید آنها که برای رفتن بهانه شرایط و امکانات را میآورند، یادشان رفته باشد که در دانشگاههای بزرگ جهان هنوز کتابهای ابن سینا تدریس میشود، علم ریاضی و نجوم در جهان هنوز مدیون دانشمندان ایرانی است. اما ویدئوی زیرنظرسنجی سادهای است که به زبان طنز، بهراحتی دانش مخاطب را به چالش میکشد و چه طنز تلخی است که هنوز برخی از جوانانی که سودای خارج را دارند، هیچ اشراف و دانشی به تاریخ کشور خود و کشورهای دیگر ندارند. شنیدن برخی نظرات تنها این تصور را ایجاد میکند که تا چه اندازه بدون هیچ تحقیقی، تحت تاثیر اظهاراتی بیاساس، دست به تحقیر خود و کشورمان میزنیم!
بهشت را به بها دهند، نه به بهانه. رفتن راه رسیدن نیست. باید برای آنچه در سر داریم تلاش کنیم، اگر میتوانیم در کشوری دیگر آیندهمان را بسازیم و تن به انجام هر کاری دهیم، پس در داخل کشور خود هم میتوانیم، کافی است تنها باور کنیم که این سرزمین متعلق به تمام جوانهایی است که چشم امید مردمند؛ جوانان غیوری که به وقتش حاضر نیستند، حتی یک وجب از سرزمینشان را به بیگانه دهند. متعصب و مغرور بمانیم و بسازیم و دست از خودتحقیری و تمجید غرب و اروپا برداریم که به جرات بخشی از پیشرفت امروزش در عرصههای مهم را، مدیون همین جوانان ایرانی است که دیگر به کشور بازنگشتند، آنها تنها با یک شماره عرق و عزت ملیتان را میگیرند. همچنین یادمان بماند اگر در زمان جنگ تحمیلی، همین دنیای به ظاهر آراسته غرب با تمام قوا در کنار رژیم بعث نمیبود، و جوانان نخبه ما را به کام مرگ نمیبرد، امروز ایران غرب از ابرقدرتهای جهان بود.
بیشتر بخوانیم: با خود تحقیری در زمین دشمن بازی نکنیم/ نمایی شفاف از آمریکای بدون سانسور + فیلم و تصاویر
انتهای پیام/