ایده و فکرنو، استفاده از تکنیک و فرم مناسب، طنز مودبانه، بیان نکات آموزشی و تلاش برای محتوا بخشی به برنامه، از مهمترین دلایل موفقیت خندوانه است.

به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، برنامه خندوانه علیرغم دوران کوتاهی که از زمان پخشش میگذرد، توانسته به یکی از پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون تبدیل شود.
ایده و فکر نو، استفاده از تکنیک و فرم مناسب، طنز مودبانه، بیان نکات آموزشی و تلاش برای محتوا بخشی به برنامه، از مهمترین دلایل موفقیت خندوانه است.
استفاده از فکر و برنامهریزی صحیح، پرهیز از تجاری سازی و میدان دادن به افراد مولفی چون رامبد جوان، محمدرضا شهیدیفر، عادل فردوسی پور و امثال آنها که به مدد فعالیت در صدا وسیمای جمهوری اسلامی شکل گرفته و صاحب تجربه شدهاند، میتواند الگوی مناسبی برای ساخت برنامههای اثرگذار و پرمخاطب در سایر حوزههای رسانه ملی باشد.
فهم این موضوع که همه انسانها نقاط ضعف و قوتی دارند و نباید با نگاه صفر و یکی همه را ارزیابی کرد، کمک میکند تا با شناخت نقاط مثبت و بهرهگرفتن از نیروها و ظرفیتهای مکمل، در کنار نظارت صحیح و حرفهای ضمن تعمیق بخشیدن به برنامههای پر مخاطب، اشتباهات احتمالی را کاهش داد.
اما خندوانه! برنامهای که این روزها با ابتکار و خلاقیت رامبد جوان، جای خود را در بین مخاطبانی با سلایق مختلف باز کرده، مورد طمع جریان ورشکسته و بریده از انقلاب قرار گرفته است.
جریانی که سعی میکند از هر اتفاق خوب و بدی که توجه افکار عمومی را به خود جلب میکند در راستای منافع خود و علیه نظام و کشور ایران بهره بگیرد.
همان جریانی که اسید پاشی یک یا چند فرد مریض در اصفهان را با سناریوسازی و به مدد عوامل رسانهای داخلی و خارجیاش به نیروهای مومن و حزب الهی کشور منتسب کرد.
همان جریانی که از ماجرای مرگ یک دختر به خاطر اطلاع خانواده از رابطه با متهم در هتل تارا مهاباد سناریو ساخت و آن را به نیروهای امنیتی کشور منتسب کرد.
همان جریانی که با دستمایه قرار دادن یک اتفاق در ورزشگاه تبریز در جریان مسابقه فوتبال تیم تراکتورسازی، احساسات مردم را دستمایه سناریوسازی علیه نظام و کشور کرد.
همان جریانی که رای 40 میلیونی مردم در سال 88 با دروغپردازی تبدیل به ناامنی برای جامعه کرد.
همان جریانی که سعی میکند از مرده و زنده خواننده و هنرپیشه و فوتبالیست و ... در جهت لطمه زدن به انقلاب بهره بگیرد و دهها و صدها سناریو شبیه آن بسازد...
این جریان در روزها اخیر و به ویژه پس از دعوت از دکتر حداد عادل و ماجرای رای دادن به امیر مهدی ژوله (از نویسندگان طنز) تحرک جدیدی را به سبک سناریوهای قبلی، ابتدا در شبکههای اجتماعی و سپس در رسانههای همسوی خود شروع کرده که جالب توجه است.
کافیست به صفحات اجتماعی عوامل و چهرههای شناخته شده این جریان و کامنتهای هواداران آنها سری بزنیم تا اوج ابتذال و بیفرهنگی آنها را بیشتر بشناسیم.
البته رامبد جوان نشان داده که اهل حاشیهسازی نیست و با تجربهتر از آنست که به این ورشکستگان فرهنگی و سیاسی میدان دهد، اما تجربه به حاشیه کشاندن چندین هنرمند و خواننده و هنرپیشه توسط این فرصتطلبان، ایجاب میکند که نه برای حفظ خندوانه ـ که آن نیز مانند هزاران برنامه دیگر روزی تمام میشود ـ بلکه برای سرمایههایی چون رامبد جوان و مانند وی تلاش کنیم و نگذاریم مورد سوء استفاده جریان ضد فرهنگ قرار گیرند.
منبع: فارس
انتهای پیام/