شب که میشود حوصلهها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.
مردی اعرابی بر یزید بن ملهب وارد شد در حالی که او بر تختی نشسته بود و مردم اطرافش به صف ایستاده بودند. اعرابی خطاب به حاکم گفت: احوال امیر چگونه است؟ حاکم گفت: آن گونه که تو دوست داری. اعرابی گفت: اگر آن گونه بود که من دوست دارم، حالا باید من به جای شما بودم و شما به جای من. «لطیفه های اسلامی- مسائلی»