بچه که بودیم، مامان می‌گفت جمعه‌ها روز نظافت است اما دایی می‌گفت جمعه‌ها باید از خانه بیرون بزنیم و روی آتش جوجه‌کباب درست کنیم یا غذای روی گاز را ببریم توی دامن طبیعت بخوریم. بابا ولی خیلی راحت حکم صادر می‌کرد که جمعه‌ها روز بیشتر خوابیدن است.

باشگاه خبرنگاران جوان- تا همین چند سال پیش زندگی سبک دیگری داشت. نه دست آلودگی به دامن هوا رسیده بود و نه خبری از برنامه شاد و مجازی شدن مدرسه‌ها بود. حالا نه شنبه‌ها، اول هفته حساب می‌شوند نه جمعه‌ها آخر هفته! وارونگی هفته، اتفاق ناخوشایندی است که بی صدا درون خانواده‌ها دارد اتفاق می‌افتد و تنها چاره‌اش هم دست خود ماست.

بی‌مودمی را مزه کنید!

چه پای درس‌خواندن مجازی در میان باشد، چه آلودگی هوا دست انداخته باشد به ریه خانواده‌ها، بالاخره یک روز تعطیل، باید در کار باشد تا اعضای خانواده بتوانند بدون دغدغه و در آرامش، به لحاظ قلبی، فکری و حتی جسمی استراحت کنند. جمعه روز خوبی است برای اینکه مادر‌ها آستین چین‌دار لباسشان را بالا بزنند و به‌جای شستن ظرف و سابیدن ده باره ظرف‌شویی کار جدیدی بکنند! کافی است چند قدم به سمت مودم بردارند و با زدن یک دکمه و یک حرکت کوچک، روز جمعه را از تصرف «گوشی»‌ها در بیاورند! برای یک روز هم که شده باید از دنیای خوش‌رنگ و پرهیاهوی مجازی بیرون بزنیم و به صدا‌های داخل خانه گوش کنیم. به صدای چرخ گوشتی که مامان روشن کرده است، به صدای غرزدن بابا سر اینکه بچه‌ها این قدر با پیچ شوفاژ ور نروند، حتی به صدای قلپ، قلپ ریختن آب پای گلدان هدیه مادربزرگ.

اوریگامی یا کاردستی، انتخاب با شما!

کاردستی، مال مهدکودک بود یا پیش‌دبستانی، شاید حتی کل دبستان، اما مادر‌ها با آن ذوق درونی و هنر ظریفشان بلدند از هر چیزی یک کاردستی دربیاورند. از چوب بستنی بگیرید تا کاغذ‌های دورریختنی و دکمه‌های کنده شده لباس باباها! فقط کافی است به همه بچه‌ها ماموریت بدهیم دورریز‌ها را جمع کنند و دور هم یک چیزی خلق کنیم، حالا شاید چند ساعت از جمعه را به اسم خودمان زده باشیم و جمعه شده باشد «روز خانواده»!

کتاب، کاغذ مظلوم خانه‌ها!

بابا با اینکه دوست داشت جمعه‌ها بیشتر بخوابد، اما بالاخره آن همه‌سال صبح به صبح سرکار رفتن و کارت زدن در اداره یادش داده بود سحرخیز باشد. آن‌وقت‌ها گوشی هوشمند هم مد نبود که بابا نتواند به کتاب‌هایش برسد. می‌رفت و یک کتاب کاغذی برمی‌داشت و ورق می‌زد. کتاب‌خواندن بابا سرایت کرد به همه ما، و حالا همه ما خواهر و برادر‌ها کتابخانه کوچکی در خانه‌مان داریم. بابا از روز خانواده، از آن جمعه‌های بی دود و بی گوشی، یک یادگاری و خاطره به همه ما داده است. شما چطور؟! دوست دارید یادگاری بچه‌های شما از روز خانواده چه باشد؟!

جمعه با طعم کش لقمه!

ما هیچ‌وقت با مامان و بابا و دایی نرفتیم ظهر جمعه پیتزا بخوریم. اصلاً آن سال‌ها پیتزا هنوز کش لقمه بی‌قواره‌ای بود که خیلی‌ها هم دوست نداشتند حتی امتحانش کنند. اما عوضش تا دلتان بخواهد لوبیاپلو و پلو مرغ و این‌جور غذا‌های خانگی بردیم و روی چمن‌های پارک ساده خانه خودمان خوردیم. فقط برای اینکه جمعه، روز خانواده باشد و هوایی که به کله‌مان می‌خورد هوای جامانده از یک هفته کاری و درسی در خانه نباشد. هفته گذشته که به پیشنهاد همسرم پیتزا سفارش دادیم و رفتیم پارک دو محله انورتر و خوردیم، فکر کردم عیبی ندارد ما کش لقمه بخوریم، باز هم جمعه برای ما روز خانواده است وقتی بابای بچه‌ها به‌جای ورق‌زدن اینستاگرام، دارد قاصدک‌های توی پارک را برای بچه‌هایش فوت می‌کند و توپ پلاستیکی‌شان را شوت می‌کند سمتشان تا کیف کنند.

کل هفته، توی چنگ شماست!

نوت گوشی را ول کنید، هیچ‌چیز جای خودکار خودمان را نمی‌گیرد. اگر اهل برنامه‌ریزی هستید و به کیفیت زندگی شخصی‌تان اهمیت می‌دهید پس قطعاً می‌دانید همه صاحب‌نظران این حوزه به اول هفته ارادت خاصی دارند. پس جمعه را چند دقیقه، برای خودتان وقت بگذارید و کار‌های مهم هفته پیشرو را یادداشت کنید. حالا شما سه هیچ از همه کسانی که هنوز هم دارند در اینستاگرام پرسه می‌زنند جلوترید.

وارونگی هفته را درمان کنیم؟!

برای برگشتن به یک سبک زندگی درست، روز‌های هفته باید سرجای خودش باشد. جمعه باید جمعه باشد که آدم بتواند شنبه از رختخواب خداحافظی کند و سرکارش برگردد. پس این بار که جمعه چشم‌باز کردید، یادتان باشد که برای آغازکردن یک هفته پرشور، نیاز به یک جمعه آرام دارید و خانواده بهترین جا برای آرام‌شدن آدم‌هاست... هرقدر هم که قدشان بلند باشد.

این جمعه را برای خودتان، بسازید. جیب‌های گشاد و خوشبوی جمعه را پر کنید از خاطرات خانوادگی و بگذارید جیب‌های سنگینش برای کل هفته، خاطره داشته باشد. ما آدم‌های خاطره دوست ایرانی، عاشق زندگی هستیم.

منبع: فارس

برچسب ها: جمعه ، دورهمی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
یکی یه دونه
۱۴:۰۵ ۰۷ آذر ۱۴۰۴
قدیما هم گرانی و تورم بود اما نه به شدت الان دلها خوش بود و خانواده ها با هم بودند اما الان دیگر تقریبا همه چی از بین رفته است یک مهمانی ساده و بدون ریخت و پاش فلان قدر خرج و هزینه دارد