زمانی برنج ایرانی، سلطان بی‌چون‌وچرای سفره‌های مردم بود، اما امروز برای بسیاری از خانواده‌ها، خرید آن تبدیل به یک دغدغه جدی شده است.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ محمد حسین رمدانی- دیگ زودپز روی گاز قل‌قل می‌کند. بخار از درزهایش بیرون می‌زند و فضا را پر از عطری می‌کند که زمانی بوی آشنای هر خانه‌ای بود، بوی برنج تازه دم‌کشیده، برنجی که حالا دیگر مثل گذشته به راحتی در سفره‌های مردم پیدا نمی‌شود. چند سال پیش، هیچ‌کس تصورش را هم نمی‌کرد که این دانه‌های سفید و خوش‌عطر، روزی به کالایی لوکس تبدیل شوند، اما حالا واقعیت تلخ این است که برنج ایرانی برای بسیاری از خانواده‌ها به رؤیایی دست‌نیافتنی بدل شده است.

در بازار، قیمت‌ها هر روز بالا و بالاتر می‌رود. فروشنده‌ای که پشت کیسه‌های برنج نشسته، با بی‌حوصلگی به مشتریانی نگاه می‌کند که با نگرانی قیمت‌ها را مقایسه می‌کنند و در نهایت با سری پایین‌افتاده، مغازه را ترک می‌کنند. کیلویی ۱۴۰ هزار تومان، ۱۵۰ هزار تومان... اینها دیگر اعداد نیستند، بلکه دیواری بلند شده‌اند میان مردم و غذایی که روزگاری جزو ضروریات سفره‌هایشان بود.

در خانه‌ها، مادران مجبور شده‌اند منوی غذایی‌شان را تغییر دهند. غذایی که روزگاری ساده و بی‌دردسر بود حالا جای خود را به نان و پنیر، ماکارونی، و گاهی سیب‌زمینی داده است. 

در این میان، کارگران، کارمندان، دانشجویان، و حتی برخی از بازنشستگان، دیگر برنج را کالایی ضروری نمی‌دانند. برای بسیاری، وعده‌های غذایی از برنج خالی شده و به انتخاب‌های ارزان‌تر محدود شده است. اما این بحران فقط به مصرف‌کنندگان آسیب نزده است؛ کشاورزان هم در این چرخه معیوب گرفتار شده‌اند. آنها برنجشان را ماه‌ها پیش فروخته‌اند، بدون آن‌که سهمی از این گرانی‌های سرسام‌آور نصیبشان شود. در حالی که دلالان و واسطه‌ها کیسه‌های برنج را انبار می‌کنند و منتظر بالاتر رفتن قیمت‌ها هستند، کشاورزانی که در گرمای تابستان با زحمت زمین‌هایشان را آماده کرده‌اند، فقط نظاره‌گر این اوضاع‌اند.

این گزارش صدای همان مردمی است که در این گرداب گرانی، نه راه پس دارند و نه راه پیش. مردمی که دیگر چاره‌ای جز تغییر سبد غذایی‌شان ندارند، و آینده‌ای که در آن برنج شاید دیگر نه یک وعده غذایی معمولی، بلکه یک خاطره شود.

پیرمرد بازنشسته و سفره‌ای که کوچک‌تر شد

حاج رضا از آن دست مرد‌هایی است که سال‌ها کار کرده، عرق ریخته و حالا در گوشه‌ای از بازار روز ساری، روی سکوی سنگی کنار نانوایی نشسته است. پیراهن چهارخانه‌ای که همیشه می‌پوشد، روی تنش گشاد افتاده و عصایش را با انگشت‌های پینه‌بسته‌اش محکم گرفته است. چهره‌اش، ترکیبی از خستگی و آرامشی است که فقط در صورت آدم‌هایی پیدا می‌شود که عمری را با زحمت گذرانده‌اند.

«یک زمانی که هنوز بازنشسته نشده بودم، آخر هر ماه، وقتی حقوق می‌گرفتم، مستقیم می‌رفتم بازار، ۲۰ کیلو برنج ایرانی می‌خریدم. هم برای خانه، هم برای بچه‌هایم که سر زندگی خودشان بودند. هر بار که به خانه‌شان می‌رفتم، یک کیسه هم برایشان می‌بردم. آن وقت‌ها، سفره‌ام باز بود، مهمان که می‌آمد، با افتخار برنج دم می‌کردم، آبگوشت بار می‌گذاشتم و می‌نشستیم دور هم، نوه‌هایم قاشق قاشق برنج را با ماست قاطی می‌کردند و می‌خندیدند.»

حاج رضا آهی می‌کشد و با نوک عصایش خطوط نامشخصی روی زمین می‌کشد. انگار در حال نوشتن قصه‌ای است که این روزها، برای خیلی‌ها تکرار شده.

«من و همسرم بازنشسته‌ایم. هر ماه حقوقی داریم، اما این حقوق مثل گذشته نمی‌رسد. وقتی می‌روم مغازه، قیمت برنج را که می‌بینم، سریع از کنارش رد می‌شوم. به جایش، عدس و لپه و کمی سیب‌زمینی می‌گیرم.

فروشنده برنج

مادر خانه‌دار و حساب و کتابی که دیگر جور درنمی‌آید

سارا ۳۸ ساله است، مادر دو بچه مدرسه‌ای. کیف خریدش را روی دوشش انداخته و روبه‌روی مغازه مواد غذایی محل، مردد ایستاده است. چند لحظه یک بار، گوشی موبایلش را از جیب بیرون می‌آورد، ماشین‌حساب را باز می‌کند و چیزی حساب می‌کند. انگار هر چقدر جمع و تفریق می‌کند، اعداد نمی‌خواهند با هم جور شوند.‌

او می‌گوید: وقتی قیمت برنج بالا رفت، اول سعی کردم کمتر بخرم. قبلاً هر ماه حداقل ۲۰ کیلو برنج ایرانی می‌گرفتم، آن هم از نوع طارم یا هاشمی، که هم خوش‌عطر بود، هم بچه‌ها دوست داشتند. اما حالا چی؟ الان قیمت برنج ایرانی کیلویی ۱۳۰، ۱۴۰ هزار تومان شده، بعضی جا‌ها حتی ۱۵۰ هزار تومان! یعنی اگر بخواهم فقط ۱۰ کیلو بخرم، باید حداقل ۱.۵ میلیون تومان بپردازم. این، نصف یارانه‌ای است که دولت هر ماه به ما می‌دهد!

کمی مکث می‌کند. نگاهش را به کیسه‌های برنج دوخته که در قفسه مغازه چیده شده‌اند. با انگشت‌هایش روی گوشی ضرب گرفته، بعد آهی می‌کشد و ادامه می‌دهد:

 «چند وقت پیش، به خودم گفتم شاید بتوانم با جایگزین‌کردن برنج خارجی، اوضاع را کنترل کنم. رفتم سراغ برنج‌های پاکستانی و هندی که کیلویی ۵۰، ۶۰ هزار تومان بودند. اما چه فایده؟ بچه‌ها اصلاً نمی‌خورند. یک بار که پختم، پسرم گفت: مامان این برنج چرا بوی پلاستیک می‌دهد؟ راستش را بخواهید، خودم هم نمی‌توانستم بخورم. اما چاره‌ای نداریم. الان هر ماه نهایت بتوانم ۵ کیلو برنج ایرانی بخرم، که آن هم فقط برای مهمانی‌ها و مناسبت‌های خاص نگه می‌دارم. برای روزمره، مجبوریم برنج خارجی بخریم، یا اصلاً برنج نخوریم.»

چشم‌هایش روی بسته‌های ماکارونی و عدس و لوبیا سر می‌خورد. انگار دنبال گزینه‌های ارزان‌تری می‌گردد. زیر لب، با خودش حساب می‌کند:

«ماکارونی، بسته‌ای ۲۰ هزار تومان. عدس، کیلویی ۸۰ هزار تومان. لپه، کیلویی ۱۱۰ هزار تومان. همین هفته پیش، لپه ۹۵ هزار تومان بود، توی همین مغازه! الان باز قیمتش رفته بالا... دیگه آدم نمی‌دونه چی بخره.»

زنجیره معیوب بازار و واقعیت‌های تلخ برنج

دکتر سعید رضایی، عضو هیئت علمی دانشگاه و کارشناس اقتصاد کشاورزی، با نگاهی عمیق به تحولات بازار برنج، توضیح می‌دهد که چرا قیمت این محصول استراتژیک در ماه‌های اخیر چنین افزایشی را تجربه کرده است.

 او در ابتدا به یک نکته کلیدی اشاره می‌کند:مسئله اصلی در بازار برنج، یک زنجیره معیوب است که از تولید تا مصرف دچار اشکال است. کشاورز، که تولیدکننده اصلی است، در این چرخه بیشترین زحمت را می‌کشد، اما کمترین سود را می‌برد. از سوی دیگر، مصرف‌کننده نهایی با قیمتی چندین برابر قیمت سر مزرعه، برنج را خریداری می‌کند. در این میان، واسطه‌ها و دلالان هستند که سود کلان را می‌برند.

او ادامه می‌دهد که قیمت برنج در سال‌های گذشته همواره تحت تأثیر عوامل متعددی بوده است، اما نوسان شدید اخیر نتیجه چند عامل هم‌زمان است:رضایی توضیح می‌دهد که تولید برنج در سال جاری، تحت تأثیر مشکلات اقلیمی و افزایش هزینه‌های نهاده‌های کشاورزی، کاهش یافته است. هزینه‌هایی مانند بذر، کود شیمیایی، سموم دفع آفات، دستمزد کارگران فصلی و هزینه‌های تأمین آب، همگی نسبت به سال گذشته رشد چشمگیری داشته‌اند.

خریدار برنج

برای مثال، قیمت کود اوره که در سال گذشته کمتر از ۲۰۰ هزار تومان برای هر کیسه بود، امسال در برخی مناطق به بیش از ۵۵۰ هزار تومان رسیده است. هزینه کارگر فصلی، که یکی از بخش‌های پرهزینه در کشت برنج است، به دلیل افزایش نرخ دستمزد روزانه رشد قابل توجهی داشته است. همچنین تغییرات الگوی بارندگی و کمبود آب باعث شده است که بسیاری از کشاورزان مجبور به خرید آب از چاه‌های کشاورزی یا استفاده از پمپ‌های گران‌قیمت باشند.

یکی از مهم‌ترین عوامل رشد قیمت برنج در بازار، احتکار این محصول توسط برخی دلالان و انبارداران است. رضایی می‌گوید:یک روی دیگر این بحران، خرید‌های عمده‌ای است که توسط واسطه‌ها انجام می‌شود. این گروه‌ها، در فصل برداشت، حجم زیادی از برنج را به قیمت پایین از کشاورزان خریداری و در انبار‌ها دپو می‌کنند. بعد از گذشت چند ماه و با کاهش عرضه، همین برنج را با چند برابر قیمت به بازار تزریق می‌کنند.

به گفته او، در برخی موارد، میزان عرضه به شکل مصنوعی کاهش پیدا می‌کند تا بازار دچار کمبود شده و قیمت‌ها افزایش یابد. این همان پدیده‌ای است که در سال‌های اخیر در مورد برخی کالا‌های اساسی مانند روغن و شکر نیز دیده‌ایم.

یکی دیگر از دلایل اصلی افزایش قیمت برنج، سیاست‌های تجاری دولت در حوزه واردات است. دکتر رضایی در این‌باره توضیح می‌دهد:برنج خارجی همواره یکی از عوامل تأثیرگذار در تنظیم بازار بوده است. اما اجرای قوانین محدودکننده واردات، مانند ممنوعیت فصلی واردات برنج، باعث شده است که عرضه برنج خارجی در برخی مقاطع کاهش یابد و در نتیجه قیمت برنج داخلی بدون هیچ مانعی افزایش پیدا کند.

او همچنین به مسئله نوسانات نرخ ارز اشاره می‌کند و می‌گوید که قیمت برنج خارجی، که عمدتاً از هند و پاکستان وارد می‌شود، به شدت تحت تأثیر تغییرات قیمت دلار در کشور است.افزایش قیمت دلار باعث شده است که هزینه واردات برنج خارجی بالا برود و در نتیجه، این برنج نیز در بازار با قیمتی بیشتر از حد انتظار عرضه شود. در این شرایط، مصرف‌کننده‌ای که به دلیل گرانی برنج ایرانی قصد خرید برنج خارجی داشت، دیگر حتی توانایی خرید برنج خارجی را هم ندارد.

دکتر رضایی تأکید می‌کند که افزایش قیمت برنج، تغییرات محسوسی در سبد غذایی خانوار‌های ایرانی ایجاد کرده است. او می‌گوید:در گذشته، برنج بخش اصلی سفره بسیاری از خانواده‌های ایرانی بود، اما اکنون شاهد کاهش مصرف این محصول و جایگزینی آن با مواد غذایی ارزان‌تر هستیم. برخی از خانوار‌ها میزان مصرف برنج خود را کاهش داده و به سمت غذا‌هایی مانند نان، ماکارونی و حبوبات رفته‌اند. این تغییر الگوی مصرف، بیشترین تأثیر را بر دهک‌های پایین درآمدی گذاشته است.

 او در پایان با اشاره به ضرورت اصلاح سیاست‌های بازار و حمایت از تولیدکنندگان، می‌گوید:تا زمانی که یک سیاست‌گذاری اصولی در حوزه تولید، توزیع و قیمت‌گذاری برنج انجام نشود، این روند ادامه خواهد داشت. دولت باید علاوه بر کنترل واسطه‌گری، به حمایت واقعی از کشاورزان نیز بپردازد، زیرا بدون این اقدامات، نه تولیدکننده سود خواهد برد و نه مصرف‌کننده توان خرید خواهد داشت.

صدای پای گرانی، آرام، اما پیوسته، به تمامی اجزای سفره ایرانی رسیده است. برنج، که روزگاری بخش جدانشدنی از فرهنگ غذایی مردم بود، امروز به کالایی لوکس تبدیل شده است که خرید آن برای بسیاری، به حساب‌وکتاب‌های پیچیده و فهرست‌های خرید حذف‌شده ختم می‌شود. مردمی که روزی به راحتی کیسه‌های چند کیلویی برنج ایرانی را به خانه می‌بردند، حالا میان قفسه‌های فروشگاه‌ها سرگردان‌اند، برچسب قیمت‌ها را بار‌ها نگاه می‌کنند، آهی می‌کشند و در نهایت با بسته‌ای کوچک‌تر یا جایگزینی ارزان‌تر سراهی خانه می‌شوند.

اما در این میان، سود اصلی به جیب چه کسانی می‌رود؟ کشاورزی که از طلوع تا غروب، زانو در شالیزار خم می‌شود، نه‌تنها بهره‌ای از این افزایش قیمت نمی‌برد، بلکه گاهی حتی از فروش محصول خود با نرخ منصفانه هم محروم می‌شود. در عوض، دلالان، انبارداران و برخی سودجویان، که بدون هیچ زحمتی محصول را در اختیار دارند، تعیین‌کنندگان اصلی نرخ بازار شده‌اند.

این چرخه معیوب، در سال‌های اخیر بار‌ها تکرار شده است. یک روز برنج، روز دیگر گوشت، سپس روغن، شکر و حتی میوه‌های بومی کشور؛ هر بار یک کالای اساسی تبدیل به هدفی برای بازی‌های اقتصادی می‌شود و نتیجه آن، کوچک‌تر شدن سفره مردم است. اما پرسش اساسی این است: تا کجا این روند ادامه خواهد داشت؟ آیا سیاست‌گذاران اقتصادی راهی برای اصلاح این روند معیوب خواهند یافت، یا باید منتظر روزی باشیم که برنج ایرانی دیگر فقط در قاب خاطرات مردم باقی بماند؟

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۹
Iran (Islamic Republic of)
ثابت
۰۸:۳۷ ۱۱ اسفند ۱۴۰۳
برنجی که ماه قبل 120 تومان بود هفته پیش 185 تومن خریدم جالبه دیروز مغازه دار میگفت اگه بیاری پس بدی 50 تومن تو هرکیلو بهت سود میدم یعنی دویست و سی و پنج تومن.مغازه دار تو کیلویی نود تومن خریده احتکار کرده.به خدا اینا خود مثال مطففین هستن. دیگه چقدر احتکار اینا باید محاکمه بشن
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۲۱ ۱۱ اسفند ۱۴۰۳
من شالیکار هستم. میزان تولید برنج امسال خوب بود. برنج هاشمی رو از من کیلویی ۷۵ خریدن. در حالی که خودم سیب زمینی ۵تومنی رو کیلویی ۸۰ خریدم. حالا اگه منه کشاورز مقصر هستم، بیاین پولتونو از من پس بگیرین.
از حرفها و آدمهای دوزاری حالم بهم میخوره.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۸:۰۲ ۱۱ اسفند ۱۴۰۳
دولت در واردات برنج اهمال کرد. باعث شد تا واسطه ها پول دارتر بشوند و سفره کارگر کوچکتر.خدا کند عمدی در کار نباشه