شهید غلامی رزمنده افغانستانی در دفاع مقدس برای پیروزی یک عملیات خود را بر روی سیم خاردار انداخت و ۳۰۰ رزمنده از روی او عبور کردند.

 امروز دوشنبه ششم اسفند مصادف با سالروز شهادت رجب غلامی است؛ همان مهاجر افغانستانی که در جنگ تحمیلی پا به پای رزمندگان ایرانی سنگر به سنگر با دشمن بعثی جنگید و با ایثار جان خود امروز به شهیدی مستجاب الدعوه معروف شده که مردم بر سر مزار این شهید در بجستان حاضر شده و حاجت خود را از او می گیرند.

پس از شهادت غلامی که پیکرهای شهدای عملیات والفجر۹ به شهرستان بجستان آمد، همه شهدا توسط خانواده هایشان تشییع و تدفین شد اما کسی پیکر شهید غلامی را تحویل نگرفت. او که از بجستان به جبهه اعزام شده بود، هیچ نشانی از خود نداده بود. او در یک نانوایی به عنوان شاگرد کار می کرد و در نهایت بسیجی های بجستان او را شناسایی کردند و فهمیدند که از اتباع افغانستان بوده و کسی را نداشته است. چون خانواده اش در جنگ افغانستان کشته شده بودند و فقط شاطر همان نانوایی غلامی را می شناخت. این شاطر گفت که غلامی شب ها در نانوایی می خوابید. او از شیعیان بسیار معتقد بود و نماز اوّل وقتش ترک نمی شد و پس از آشنایی با نمازگزاران و بسیجیان مسجد محل، به فرمان امام خمینی راهی جبهه شد؛ چون معتقد بود اسلام مرز نمی شناسد.

غلامی در سال ۱۳۶۴ در چنین روزی درحالی که تمام پیراهن او پاره شده بود، گلوله ای به صورت او اصابت کرد و به شهادت رسید.

یکی از همرزمان شهید درباره نحوه شهادت غلامی گفت: عملیّات والفجر ۹ بر روی ارتفاعات کردستان در حال انجام بود. حماسه ساز اصلی محمود کاوه فرمانده لشکر ویژه شهدا با حضور در منطقه عملیاتی، کار را در خطوط مقدّم نبرد پیگیری می کرد. یکی از گردان ها به سوی پاسگاه عراقی ها حرکت کرد. آنها باید با عبور از موانع، از دو طرف به پاسگاه حمله می کردند. مرحله بعدی این عملیات با حضور این گردان آغاز می شد. برادر کاوه منتظر نتیجه حمله گردان بود.

لحظاتی بعد خبر رسید که گردان در پشت سیم های خاردار حلقوی گیر افتاده بود و معلوم نبود که سیم خاردار متّصل به مین بود یا اینکه وسایل باز کردن مسیر وجود نداشت.

از مکالمات پشت بی سیم معلوم بود که برادر کاوه اصرار داشت هر چه زودتر کار آغاز شود. لحظاتی بعد با حمله گردان، مرحله بعدی عملیات آغاز شد. با تصرف پاسگاه پیشروی رزمندگان شروع شد. عملیات به بیشتر اهداف خود رسید.

قبل از روشن شدن هوا، برادر کاوه از حماسه رزمندگان تشکر کرد اما فرمانده گردان گفت که حماسه اصلی را یک جوان بسیجی انجام داد و او رجب غلامی بود که روی سیم خاردار خوابید.

حدود ۳۰۰ رزمنده از روی بدن غلامی که روی سیم خاردار خوابیده بود، عبور کردند. خارهای سیم در بدن او فرو رفته بود. در زیر نور منور کاملاً مشخص بود. قطرات خون از بدن او جاری شده بود. وقتی همه نیروها از روی بدن او عبور کردند، عملیات با موفقیت آغاز شد. در همان لحظات، رجب را از روی موانع بلند کردند. همینطور که خون از تمام بدن او جاری بود، دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت «خدایا! تحمّل ندارم. شهادت را نصیبم کن.» در همان لحظه، گلوله ای بر چهره نورانی او نشست.

پیکر این شهید بعد از نماز جمعه بر روی دستان نمازگزاران جمعه در بجستان به شکلی باشکوه و بی نظیر تشییع شد و پیکرش در ابتدای گلستان شهدا به خاک سپرده شد.

کتاب غریب قریب درباره زندگی نامه این شهید به قلم علی همتی و تلاش گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی توسط انتشارات ابراهیم هادی در ۱۶۰ صفحه منتشر شده است.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.