
باشگاه خبرنگاران جوان؛ محمد حسین رمدانی - در دل سرزمین سرسبز مازندران، جایی که روزی باغهای مرکبات، عطر پرتقال و نارنگی را در هوا میپراکندند، امروز سکوت عجیبی حکمفرما است. درختان کهنسال، که سالها میزبان میوههای طلایی بودند، حالا تنها و بیصدا ایستادهاند. برخی از آنها دیگر حتی میوهای ندارند؛ گویی زمانه، طعم تلخ تغییر را به ریشههایشان چشانده است.
کشاورزان، که روزی با افتخار از محصولاتشان سخن میگفتند، حالا با چهرههایی خسته و نگران، به آیندهای نامعلوم مینگرند. برای برخی، کشاورزی دیگر سودآور نیست. هزینههای سرسامآور کود، سم و کارگر، در حالی که قیمت میوهها ثابت مانده، آنها را به فکر واداشته است: ایکاش زمینمان را به ویلا تبدیل کنیم و آن را به مسافران اجاره دهیم.
این ایده، که روزی تنها یک رویا بود، حالا به واقعیتی در حال گسترش تبدیل شده است. باغهای مرکبات، یکی پس از دیگری، جای خود را به ویلاهای لوکس میدهند. اما این تغییر، تنها یک تصمیم اقتصادی نیست؛ این یک تحول بزرگ است که آینده کشاورزی، محیط زیست و حتی هویت مازندران را تحت تأثیر قرار میدهد.
مازندران، با حدود ۴۶۰ هزار هکتار اراضی کشاورزی و باغی، سالانه بیش از ۷ میلیون تن محصول تولید میکند. از این میان، ۷۲ نوع محصول کشاورزی در مازندران به بار مینشیند، و این استان در تولید ۱۵ نوع از این محصولات، رتبههای اول تا سوم کشور را به خود اختصاص داده است.
اما قلب تپنده کشاورزی مازندران، باغهای مرکبات آن است. با ۱۱۲ هزار هکتار باغ مرکبات و تولید سالانه بیش از ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تن محصول، این استان نقش کلیدی در تأمین نیازهای داخلی و حتی صادرات دارد. از این باغها، ۸۰ هزار هکتار به پرتقال، ۳۰ هزار هکتار به نارنگی و بقیه به محصولاتی مانند نارنج و لیمو اختصاص یافتهاند.
در این گزارش، به بررسی این تغییرات و تأثیرات آن بر مازندران میپردازیم. از درد دلهای کشاورزی که زمینش را به ویلا تبدیل کرده، تا نگرانیهای کشاورزی که در آستانه این تصمیم بزرگ است، و تحلیلهای کارشناسی که آینده این سرزمین را زیر ذرهبین قرار دادهاند.
دیگر طاقت نداشتم؛ باغم را به ویلا تبدیل کردم
حسن احمدی کشاورزی ۵۵ ساله از شهرستان بابل، پس از سالها کشت مرکبات، تصمیم گرفت زمینش را به ویلا تبدیل کند. او حالا از این تغییر راضی است، اما نگرانیهایی نیز دارد.
حسن احمدی در حیاط ویلایش، که روزی پر از درختان پرتقال و نارنگی بود، نشسته است. او با نگاهی به درختان باقیمانده، که حالا تنها برای زیبایی نگهداری میشوند، شروع به صحبت میکند: سالها در این زمین پرتقال و نارنگی کشت میکردم. یادش بخیر، زمانی بود که باغهایمان پر از میوههای طلایی بود و هر فصل، محصولمان را با خیال راحت میفروختیم اما حالا...
او مکث میکند و با صدایی که از خستگی و ناامیدی پر است، ادامه میدهد: حالا دیگر کشاورزی سودآور نیست. هزینههای کود، سم و کارگر آنقدر بالا رفته که حتی اگر تمام محصول را هم بفروشی، باز هم به زور هزینهها را درمیآوری. بعضی وقتها مجبور میشوی محصول را با ضرر بفروشی، فقط به این خاطر که نابود نشود.
حسن به یاد روزهای خوب میافتد: زمانی بود که مشتریهای ثابت داشتم که از شهرهای دور میآمدند و مستقیم از باغ خرید میکردند. آن زمان، کشاورزی واقعاً لذتبخش بود. اما حالا، حتی اگر محصول خوبی هم داشته باشی، فروشش سخت است. بازار آنقدر شلوغ و رقابتی شده که کشاورزان کوچک مثل من، دیگر جایی در آن ندارند.
او به تغییر کاربری زمینش اشاره میکند: دیگر طاقت نیاوردم. تصمیم گرفتم زمینم را به ویلا تبدیل کنم و آن را به مسافران اجاره بدهم. الان خیلی بهتر است؛ درآمد ثابتی دارم و دیگر نگران باران، سرما یا آفتها نیستم. هر ماه، چندین مسافر به این ویلا میآیند و من درآمدی مطمئن دارم.
حسن با نگاهی به درختان باقیمانده در گوشه حیاط، ادامه میدهد: این درختان پرتقال، مثل بچههایم بودند. سالها از آنها مراقبت کردم، به آنها آب دادم، کود دادم و از آفتها محافظتشان کردم. اما حالا، بیشتر آنها را قطع کردهام تا جای ویلا بسازم. فقط چند تا از آنها را نگه داشتهام، شاید برای یادگاری، شاید برای این که همیشه یادم بماند روزی اینجا یک باغ پررونق بود.
او به تغییراتی که در زندگیاش ایجاد شده اشاره میکند: زندگیام خیلی تغییر کرده. قبلاً صبحها با صدای پرندهها و بوی شکوفههای پرتقال از خواب بیدار میشدم. حالا، صبحها با صدای مسافران و بوی قهوهای که در آشپزخانه ویلا درست میکنند، بیدار میشوم. شاید برای بعضیها این تغییر خوب باشد، اما برای من، هنوز هم کمی عجیب است.
حسن به آینده فکر میکند:گاهی به این فکر میکنم که اگر روزی اوضاع کشاورزی بهتر شود، شاید دوباره به باغداری برگردم. اما میدانم که این فقط یک آرزوست. واقعیت این است که کشاورزی دیگر مثل قبل نیست و من باید با این تغییر کنار بیایم.
با این حال، حسن نگرانیهایی نیز دارد: «البته، این کار بدون دردسر نبود. مجوز گرفتن و ساخت ویلا هزینههای زیادی داشت. اما حالا که همهچیز تمام شده، میبینم که تصمیم درستی گرفتم. فقط نگران این هستم که اگر همه کشاورزان این کار را بکنند، آینده کشاورزی مازندران چه میشود. این سرزمین همیشه به خاطر باغهایش معروف بوده؛ اگر این باغها از بین بروند، چه چیزی از مازندران باقی میماند؟
دیگر خستهام؛ میخواهم راه فامیلم را بروم
محمد رضایی، کشاورزی ۴۰ ساله از شهرستان ساری، در آستانه تصمیمگیری برای تغییر کاربری زمینش است. او که ۵ هکتار زمین مرکبات دارد، دیگر از کشاورزی خسته شده و به فکر تبدیل زمینش به ویلا است.
محمد رضایی در میان باغ پرتقالهایش ایستاده است. درختانی که روزی پر از میوههای طلایی بودند، حالا به نظر میرسد کمی خمودهاند. او با صدایی که از خستگی و ناامیدی پر است، شروع به صحبت میکند: من ۵ هکتار زمین دارم که سالهاست در آن پرتقال و نارنگی کشت میکنم. اما دیگر خسته شدهام. کشاورزی آنقدر سخت و کمسود شده که دیگر نمیدانم چرا باید ادامه بدهم.
او به قیمتهای ناامیدکننده اشاره میکند: قیمت پرتقال آنقدر پایین آمده که حتی هزینههای کشاورزی را هم نمیدهد. سال گذشته، هر کیلو پرتقال را به قیمت ۴ هزار تومان فروختم، در حالی که هزینههای کود و سم و کارگر برای هر کیلو، نزدیک به ۵ هزار تومان بود. یعنی به جای سود، ضرر کردم. این وضعیت واقعاً ناامیدکننده است.
محمد به فامیلش اشاره میکند: یکی از فامیلها که او هم کشاورز بود، زمینش را به ویلا تبدیل کرد و حالا درآمد خیلی خوبی دارد. او هر ماه چندین مسافر دارد و دیگر نگران قیمت میوه یا آفتها نیست. من هم میخواهم همین کار را بکنم. دیگر نمیخواهم هر سال با استرس و نگرانی زندگی کنم.
او به آینده فکر میکند: البته، این تصمیم برایم سخت است. این زمین، میراث پدریام است و سالهاست که در خانوادهمان کشاورزی میکنیم. اما واقعیت این است که اگر همینطور ادامه بدهم، نه تنها چیزی به دست نمیآورم، بلکه ممکن است زمینم را هم از دست بدهم. بهتر است قبل از آن که دیر شود، این تغییر را انجام دهم.
محمد با نگاهی به درختان پرتقال، که سالها از آنها مراقبت کرده، ادامه میدهد: «این درختان، مثل بچههایم هستند. هر کدام از آنها را میشناسم و میدانم که چقدر زحمت کشیدهام تا به اینجا برسند. اما حالا، مجبورم آنها را قطع کنم تا جای ویلا بسازم. این تصمیم واقعاً برایم سخت است، اما چارهای ندارم.
او به چالشهای پیشرو اشاره میکند: تبدیل زمین به ویلا هم کار آسانی نیست. باید مجوز بگیرم، هزینههای ساخت را بپردازم و مطمئن شوم که ویلا استانداردهای لازم را دارد. اما حداقل میدانم که اگر این کار را بکنم، درآمد ثابتی خواهم داشت و دیگر نگران نوسانات بازار نخواهم بود.
محمد به آینده فکر میکند:گاهی به این فکر میکنم که اگر روزی اوضاع کشاورزی بهتر شود، شاید دوباره به باغداری برگردم. اما میدانم که این فقط یک آرزوست. واقعیت این است که کشاورزی دیگر مثل قبل نیست و من باید با این تغییر کنار بیایم.
محمد رضایی، با نگاهی به باغ پرتقالهایش، آخرین جملههایش را میگوید: این زمین، بخشی از هویت من و خانوادهام است. سالهاست که اینجا زندگی کردهایم و از این زمین روزی خوردهایم. اما حالا، زمان تغییر فرا رسیده است. شاید این تغییر سخت باشد، اما برای بقا و آیندهام چارهای ندارم.
او با صدایی که ترکیبی از امید و نگرانی است، ادامه میدهد: امیدوارم روزی برسد که کشاورزی دوباره رونق بگیرد و جوانان بتوانند با افتخار از این حرفه زندگی کنند. اما تا آن روز، من باید راهی را انتخاب کنم که آیندهام را تضمین کند. شاید این تصمیم، پایان یک فصل باشد، اما شروعی برای فصل جدیدی از زندگیام است.
تغییر کاربری زمینها، فاجعهای برای اقتصاد و محیط زیست
دکتر مریم حسینی، کارشناس اقتصاد کشاورزی با بیش از ۱۵ سال سابقه در حوزهی تحلیل بازارهای کشاورزی، در گفتوگویی اختصاصی به بررسی دلایل تغییر کاربری زمینهای کشاورزی در مازندران و تأثیرات آن بر اقتصاد و محیط زیست پرداخت.
او میگوید: تغییر کاربری زمینهای کشاورزی به ویلا، پدیدهای است که در سالهای اخیر در مازندران شاهد آن هستیم. این تغییر، ناشی از عوامل متعددی است که مهمترین آنها، کاهش سودآوری کشاورزی و افزایش هزینههای تولید است.
حسینی به عوامل اقتصادی اشاره میکند: قیمت محصولات کشاورزی، به ویژه مرکبات، در سالهای اخیر به دلیل افزایش عرضه و کاهش تقاضا، به شدت کاهش یافته است. از طرفی، هزینههای تولید، از جمله کود، سم و کارگر، به طور مداوم در حال افزایش است. این دو عامل باعث شده که سودآوری کشاورزی به شدت کاهش یابد و کشاورزان به فکر تغییر کاربری زمینهای خود بیفتند.
او به تأثیرات این تغییر بر اقتصاد منطقه اشاره میکند: تغییر کاربری زمینهای کشاورزی به ویلا، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت درآمدی برای کشاورزان ایجاد کند، اما در بلندمدت، تأثیرات منفی بر اقتصاد منطقه خواهد داشت. کشاورزی یکی از پایههای اصلی اقتصاد مازندران است و کاهش زمینهای کشاورزی میتواند به کاهش تولید و افزایش واردات محصولات کشاورزی منجر شود.
حسینی همچنین به تأثیرات محیطزیستی اشاره میکند: تغییر کاربری زمینهای کشاورزی به ویلا، میتواند تأثیرات منفی بر محیط زیست داشته باشد. این تغییر میتواند به کاهش پوشش گیاهی، افزایش آلودگی و تغییر اکوسیستمهای محلی منجر شود. علاوه بر این، ساخت ویلاها میتواند به افزایش مصرف منابع طبیعی مانند آب و انرژی منجر شود.
او با اشاره به نقش دولت در این فرآیند، ادامه میدهد: دولت میتواند با ارائه تسهیلات کمبهره و معافیتهای مالیاتی، کشاورزان را تشویق کند تا به کشاورزی ادامه دهند. همچنین، ایجاد بازارهای تضمینی برای محصولات کشاورزی میتواند به کاهش نوسانات قیمت و افزایش امنیت اقتصادی کشاورزان کمک کند.
حسینی به نقش دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی اشاره میکند:دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی باید با توسعه فناوریهای نوین و روشهای کشاورزی پایدار، به افزایش سودآوری کشاورزی کمک کنند. مثلاً، استفاده از روشهای آبیاری مدرن، کودهای زیستی و سموم کمخطر میتواند هزینههای تولید را کاهش دهد و کیفیت محصولات را افزایش دهد.
او همچنین به نقش کشاورزان در این فرآیند اشاره میکند:کشاورزان نیز باید با یادگیری روشهای نوین کشاورزی و مشارکت در تعاونیها، به افزایش سودآوری کشاورزی کمک کنند. تعاونیها میتوانند با ایجاد شبکههای توزیع و بازاریابی، به فروش بهتر محصولات کمک کنند.
دکتر حسینی در پایان به راهکارهای ممکن اشاره میکند: برای حل این مشکل، نیاز به یک برنامهریزی جامع و همکاری همهجانبه داریم. دولت باید با ارائه مشوقهای مالی و حمایت از کشاورزان، آنها را تشویق کند تا به کشاورزی ادامه دهند. دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی نیز باید با توسعه فناوریهای نوین و روشهای کشاورزی پایدار، به افزایش سودآوری کشاورزی کمک کنند.
با اقتصادیکردن کشاورزی، جلوی نابودی زمینها را بگیریم
بابک مؤمنی، سرپرست سازمان جهاد کشاورزی مازندران، در نشستی تخصصی با اشاره به چالش تغییر کاربری زمینهای کشاورزی، بر لزوم اقتصادیکردن فعالیتهای کشاورزی تأکید کرد.
او گفت: برای جلوگیری از تغییر کاربری اراضی کشاورزی، باید فعالیتهای این حوزه را اقتصادیتر کنیم. اگر کشاورزی سودآور باشد، کشاورزان انگیزه بیشتری برای حفظ زمینهای خود خواهند داشت.
مؤمنی با اشاره به نقش زیرساختها در این فرآیند، افزود: نباید به ساختوسازهای غیرمجاز، انشعاب آب، برق و گاز داد. قطع یا عدم ارائه این انشعابات میتواند مانعی جدی در برابر تغییر کاربری زمینهای کشاورزی ایجاد کند. این یک اقدام ساده، اما مؤثر است که میتواند از نابودی زمینهای حاصلخیز جلوگیری کند.
او همچنین به ضرورت تشکیل کمیتههای مشترک اشاره کرد: تشکیل کمیته اقدام مشترک در استان با حضور سازمانهای مرتبط مانند امور اراضی، منابع طبیعی و محیط زیست، یک ضرورت است. این کمیته میتواند با هماهنگی بین بخشی، راهکارهای عملی برای حفظ اراضی کشاورزی ارائه دهد.
مؤمنی برگزاری نشستهای هماندیشی را نیز راهگشا دانست: برگزاری نشستهای تخصصی و همفکری با حضور کارشناسان، کشاورزان و مسئولان میتواند به شناسایی مشکلات و ارائه راهکارهای مؤثر کمک کند. این نشستها باید به طور مستمر برگزار شوند تا بتوانیم به صورت پویا با چالشها روبهرو شویم.
او در ادامه به آمارهای مربوط به مازندران اشاره کرد: مازندران با ۴۶۰ هزار هکتار اراضی کشاورزی و باغی، سالانه بیش از ۷ میلیون تن محصول تولید میکند. این استان در تولید ۱۵ نوع محصول کشاورزی، رتبههای اول تا سوم کشور را دارد. از این رو، حفظ این اراضی نه تنها برای مازندران، بلکه برای کل کشور حیاتی است.
مؤمنی در پایان با تأکید بر نقش کشاورزان، گفت: کشاورزان ستونهای اصلی این صنعت هستند. باید با حمایتهای مالی، آموزشی و فنی، آنها را توانمند کنیم تا بتوانند در شرایط سخت اقتصادی نیز به فعالیت خود ادامه دهند. این تنها راهی است که میتوانیم آینده کشاورزی مازندران را تضمین کنیم. تغییر کاربری زمینهای کشاورزی به ویلا، تنها یک تصمیم اقتصادی نیست؛ این یک تغییر هویتی است که آیندهی کشاورزی، محیط زیست و حتی فرهنگ این منطقه را تحت تأثیر قرار میدهد.
از یک سو، کشاورزانی مانند حسن احمدی و محمد رضایی، که سالها با عشق و تلاش از زمینهایشان مراقبت کردهاند، حالا به دلیل فشارهای اقتصادی، مجبور به تغییر مسیر شدهاند. آنها، که روزی با افتخار از محصولاتشان سخن میگفتند، امروز با نگرانی به آیندهی نامعلوم مینگرند. تغییر کاربری زمینهایشان، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت درآمدی مطمئن برای آنها ایجاد کند، اما در بلندمدت، آینده کشاورزی مازندران را به خطر میاندازد.
از سوی دیگر، کارشناسانی مانند دکتر مریم حسینی و مسئولانی مانند بابک مؤمنی، هشدار میدهند که این تغییرات میتواند تأثیرات جبرانناپذیری بر اقتصاد و محیط زیست منطقه داشته باشد. کاهش زمینهای کشاورزی نه تنها به کاهش تولید محصولات استراتژیک منجر میشود، بلکه میتواند اکوسیستمهای محلی را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
اما در این میان، راهکارهایی نیز وجود دارد. اقتصادیکردن فعالیتهای کشاورزی، حمایت از کشاورزان، توسعه فناوریهای نوین و همکاری بینبخشی میتواند به حفظ اراضی کشاورزی و آیندهی این صنعت کمک کند. تشکیل کمیتههای مشترک، برگزاری نشستهای تخصصی و ارائه مشوقهای مالی، گامهایی است که میتواند این چالش را به فرصتی برای رشد و پیشرفت تبدیل کند.
آینده مازندران به تصمیمات امروز ما بستگی دارد. آیا میتوانیم این سرزمین سرسبز را حفظ کنیم و آیندهای پایدار برای آن بسازیم، یا شاهد نابودی تدریجی باغها و زمینهای کشاورزی خواهیم بود؟ پاسخ این سوال در دست همه ماست: کشاورزان، مسئولان، کارشناسان و جامعه.
نه امنیتی نه فضای سبزی
بنام دولت است بجز زمینهای خریداری شده و سند دار
لذا از آنجاییکه زمین کشاورزی و باغ با بریدن درختان جنگل ببهانه کشاورزی و باغداری تصرف میشوند لذا تا زمانیکه کشاورزی و باغداری میکنند اجازه بهره برداری دارند در غیر بهانه تصرف چون بنام دولت است پس گرفته شود
مگر اینکه قیمت روز به دولت بپردازند و بخرند از دولت به قیمت روز
زمین کشاورزی باغ جنگل ساحل دریا رودخانه حریم رودخانه جزو ثروتهای استان و ایران هستند
ثروتها را پاس بداریم
دریاوجنگل ازبین رفت یعنی دولت نمیتواند ممانعت کند
تشریف بیارن شهرهمدان ساختمان های قدیمی داخل باغ روکه مربوط به 35 سال پیش هست روهم خراب میکنند
و برعکس شما بیا از کشاورزی حمایت کن از باغ داران حمایت کن تا ملت خودشون به صورت خودمختار برن دنبال کشاورزی باغ داری و یا ....
وقتی من میبینم نمیتونم سم و کود و نگهداری باغ رو تامین کنم خوب سمت کارهای راحت تر میرم
عمده مرکبات شمال پرتقاله ولی شما قیمت فروش باغ دار رو ببین؟؟ آیا کفاف هزینه های نگداری رو میده؟؟؟ نه