باشگاه خبرنگاران جوان؛ منصور براتی* - با آغاز سال ۲۰۲۵، اسرائیل در قلب خاورمیانهای قرار دارد که به رغم کاهش نسبی شدت درگیریها نسبت به سالهای گذشته، همچنان آشفته و بیثبات باقی مانده است. اگرچه نشانههایی از بهبود وضعیت مانند آتشبس در نوار غزه و لبنان، حملات به سوریه و بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید دیده میشود، اما تغییرات در بازیگران منطقهای و تحولات تازه، آینده اسرائیل را با چالشهای جدی روبرو کرده است.
یکی از تهدیدات عمده برای اسرائیل در این دوره، گسترش روزافزون «گروههای شبهنظامی مسلح غیر دولتی» است. این گروهها در حال حاضر در پنج کشور اصلی اطراف اسرائیل فعالاند: عراق، سوریه، لبنان، لیبی، یمن و فلسطین. این تحول بیسابقه در منطقه به وضوح نیاز به راهحلهای جدید و پایدار را به تصویر میکشد، زیرا هرگونه تغییر در وضعیت کنونی ممکن است بحرانها را پیچیدهتر کرده و بازگشت به وضعیت پیشین را دشوارتر سازد.
دولت دوم ترامپ و متحدانش در منطقه در سال ۲۰۲۵ با چالشهای بزرگی مواجه خواهند بود که احتمالاً باعث تغییرات سریع در اولویتهای منطقهای آنها خواهد شد. در این راستا، باید دید که آتشبس در غزه و لبنان چه مدت دوام خواهد داشت و تحولات در عراق و یمن به کدام سمت خواهند رفت. همچنین، پیامدهای ناشی از فروپاشی حکومت بشار اسد در سوریه و شبهدولت حماس در غزه، هزینههایی سنگین برای اسرائیل به همراه خواهد داشت.
دولت ترامپ و متحدانش در سالهای آینده با تغییرات جدی در اولویتهای خود روبرو خواهند بود. درگیریهای موجود، از جمله بحرانها در غزه، یمن، سودان و ایران، و همچنین پیامدهای فروپاشی دولتها در سوریه و غزه، نیازمند اقدامات هزینهبردار و زمانبر خواهند بود. از سوی دیگر، ایالات متحده که از تجربیات تلخ عراق و افغانستان برای مداخله مستقیم عبرت گرفته، احتمالاً از مداخلات مشابه اجتناب خواهد کرد.
در این مرحله، ما شاهد کاهش سطح درگیریها میان بازیگران مختلف در این کشورها خواهیم بود که ممکن است موقتی باشد. این وضعیت احتمالاً شانس دستیابی به راهحلهای دائمی و بلندمدت توسط قدرتهای جهانی را کاهش خواهد داد.
جنگ در غزه
پانزده ماه پس از رخدادهای ۷ اکتبر ۲۰۲۳، چشمانداز حل و فصل درگیریها در خاورمیانه به شدت به وضعیت غزه وابسته است. آتشبس شکننده در لبنان و تمرکز اسرائیل بر سوریه نیز از دیگر عوامل تاثیرگذار خواهند بود. با این حال، توافقی که در ۱۵ ژانویه میان اسرائیل و حماس به امضا رسید، به طور بالقوه میتواند فرصتی برای کاهش تنشها و آغاز روند بازسازی در غزه فراهم کند. این توافق ممکن است در نهایت به پایان جنگ در غزه و پیشرفت در زمینه توافقهای ابراهیم، به ویژه توافق عادیسازی روابط اسرائیل با عربستان سعودی، منجر شود.
اسرائیل در نیمه اول سال ۲۰۲۵ به طور عمده روی مرحله اول توافق با حماس تمرکز خواهد کرد که شامل آزادی گروگانها و عقبنشینی ارتش اسرائیل از بخشهایی از غزه است. اگر این مرحله موفقیتآمیز باشد، مراحل بعدی شامل آزادی بیشتر گروگانها و تمدید آتشبس خواهد بود که کمکهای بشردوستانه به غزه را تسهیل کرده و فرصتی برای بازسازی این منطقه فراهم میکند.
اما ارزیابی موفقیت این توافق هنوز زود است. آینده غزه و به ویژه هویت حاکمان جدید این منطقه برای اسرائیل اهمیت ویژهای دارد. در درازمدت، اسرائیل احتمالاً باید به تشکیلات خودگردان فلسطین در غزه امتیازات بیشتری بدهد. همچنین، ممکن است تغییرات در کرانه باختری نیز به برنامههای جاهطلبانهای از سوی اسرائیل نیاز داشته باشد که ممکن است به تغییرات مهم در ساختار منطقهای این سرزمینها منجر شود.
لبنان
در حالی که آتشبس در غزه به چشماندازهای مثبتی دامن زده است، اسرائیل در قبال لبنان هدفگذاریهای خاص خود را دنبال میکند. اسرائیل در مذاکرات با حزبالله به دنبال اهداف محدودی است، اما پذیرش آتشبس و عدم پیشرفت در راستای انحلال حزبالله، ناامیدیهایی در درون اسرائیل ایجاد کرده است. ارتش لبنان به عنوان جایگزین حزبالله در جنوب کشور، هنوز قدرت کافی برای اجرای قطعنامههای ۱۷۰۱ و ۱۵۵۹ را ندارد.
در همین حال، شرایط داخلی لبنان و ضعفهای سیاسی آن مانع از تحرکات جدی در این کشور میشود. به رغم کاهش قدرت حزبالله، این گروه هنوز از قدرت مسلحانه بیشتری نسبت به رقبای داخلی خود برخوردار است و همین عامل، انگیزه دولتهای مخالف حزبالله برای سرمایهگذاری در اقتصاد لبنان را کاهش داده است.
سوریه
سوریه در سال ۲۰۲۵ همچنان کشوری با چشماندازهای نامشخص خواهد بود. آینده این کشور به ویژه در زمینه حاکمیت و بازسازی، به شدت به اقدامات گروههایی مانند تحریر الشام و دیگر بازیگران منطقهای بستگی دارد. اسرائیل در سوریه استراتژی چندوجهی را دنبال میکند که شامل حملات به پایگاههای ارتش سوریه و حمایت از کردهای سوریه است. این اقدامات ممکن است به تنشهای جدیدی میان اسرائیل و ترکیه منجر شود، زیرا ترکیه از اسرائیل خواسته است تا به حکومت تحریر الشام کمک کند تا ثبات را در سوریه برقرار کند.
ایران
در سال ۲۰۲۵، تقابل با ایران همچنان یکی از اولویتهای اصلی اسرائیل و ایالات متحده خواهد بود. دولت دوم ترامپ احتمالاً فشارها بر ایران را با بازگشت به سیاست «فشار حداکثری» شدت خواهد بخشید. در این راستا، تهران مجبور خواهد بود تا میان مذاکره با آمریکا و حفظ دکترین هستهای خود یکی را انتخاب کند. اما شکاف گسترده بین دیدگاههای واشنگتن و تهران، دستیابی به توافق جدید را دشوار میسازد. در همین حال، اسرائیل احتمالاً به تلاشهای خود برای تضعیف برنامه هستهای ایران ادامه خواهد داد.
عادیسازی روابط
با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، احتمال عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان سعودی جدیتر از قبل خواهد شد. دولت ترامپ به دنبال استفاده از آتشبس در غزه برای پیشبرد این هدف است. با این حال، کشورهای عربی بدون پیشرفت قابل توجه در زمینه تشکیل دولت فلسطینی، تمایلی به سرمایهگذاریهای گسترده در لبنان یا تقویت روابط با اسرائیل نخواهند داشت. همچنان، عادیسازی روابط اسرائیل با عربستان سعودی یکی از اهداف بلندمدت آمریکا و اسرائیل باقی خواهد ماند.
کارشناس مسائل اسرائیل*