سال ۲۰۲۴ روزهای پُرخبر و پُرتیتر کم نداشت و جای سینما هم با وجود برتری صنعت سریالسازی در این روزگار در اخبار مربوط به حوزه فرهنگ و هنر جهان خالی نبود و ما هرازگاهی با پدیده شکسته شدن رکورد فروش و یا برآورده نشدن انتظارات گیشه نسبت به فلان فیلمساز و بهمان بازیگر روبهرو میشدیم. بلاکباسترها، فیلمهای بیگپروداکشن و انیمیشنها کمافیالسابق در صدر فهرست اخبار مربوط به فروش قرار گرفتند و تحلیلگران حوزه اقتصاد سینما به شکستها و پیروزیهای آنها واکنش نشان دادند.
آثاری نظیر «inside out»، قسمت سوم «ددپول»، «جوکر: جنون مشترک»، «آرگایل»، «مگالوپلیس» و... باتوجه به شکستها و موفقیتهایشان در اکران عمومی وضع آینده صنعت سینما را مشخص خواهند کرد و به صاحبان سرمایه و رؤسای کمپانیهای بزرگ این پیام را میرسانند که در ادامه برای پولدارتر شدن و نخوابیدن سرمایهشان در بازار و جلوگیری از هرز رفتن آن باید چه تدابیری اتخاذ کنند. آنها برای تصاحب سهم بیشتر از کیکِ خوشمزه بازار نیازمند آنند که به ذهن مخاطبان جهت دهند و افکارشان را به اشکال مختلف مدیریت کنند تا نظر ایشان به تماشای فیلمی که کمپانی ایکس یا ایگرگ تولید کرده و به پخش رسانده جلب شود.
موضوع این گزارش هم قطعاً بررسی فرایند چگونه به پول رسیدن در سینما نیست و قصدی هم برای نشان دادن این هدف که کارکرد این هنر در عصر سرمایهداری نظارتی و شرکتمحور چیست و روندهای معقول رسیدن به آن چگونه است نداریم و تنها میخواهیم شکستها و پیروزیهای بزرگ در باکسآفیس سالی که گذشت را با هم مرور کنیم، ولی بد نیست بدانیم وضعیت سینما در حال حاضر بهگونهای پیش میرود که نمیتوان چندان تصور روشنی به آن در آینده داشت، چون هم نقش عامل انسانی در پروسه تولید آثار بهمرور در حال کاهش است و هم تأکید بر داشتن قصه و روایت برخلاف گذشته دیگر محلی از اعراب ندارد. به عبارت دیگر، صنعت و منطق حاکم بر آن، هنر و بهخصوص «سینما» را بیش از هر زمان دیگری تبدیل به ماشین چاپ پول کرده و فکر خلاق را به سمت حاشیه سوق داده است.
درون بیرون ۲
موفقیت قسمت دوم انیمیشن «درونبیرون» یا همان inside out پیش از اکران در آمریکای شمالی و دیگر نقاط جهان قابل پیشبینی بود ولی کمتر کسی فکر میکرد که محصول جذاب استودیو پیکسار بتواند به محبوبیت و فروشی به این میزان دست پیدا کند و تماشای قصه بدیع و تازه «رایلی» را تبدیل به درخواستی همیشگی از جانب تماشاگران کند. فیلم با بودجه ۲۰۰ میلیون دلاری کلید زده شد و از ۱۴ ژوئن در سینماهای آمریکا به روی پرده رفت. درون بیرون ۲ در بدو ورود به جدول باکسآفیس یکی پس از دیگری رکوردها را شکست و خیلی زود در صدر فهرست آثار پرفروش سال قرار گرفت. اما این تنها دستاورد انیمیشن محبوب قصه ما نبود. دستپخت لذیذ «کلسی من» (کارگردان اثر) هم بدل به پُرفروشترین محصول تاریخ استودیو پیکسار شد و هم در ادامه رتبه اول انیمیشنهای بفروش تاریخ را از چنگ «شیرشاه» (۲۰۱۹) درآورد. اگر سال ۲۰۱۹ با اکران قسمت دوم «یخزده»، «داستان اسباببازی ۴» و «شیرشاه» ایام خوشخوشان انیمیشن بود، پنج سال بعد، پیکسار با تولید درون بیرون ۲ قله فروش را به تنهایی فتح کرد و به نام خود سند زد. درون بیرون ۲ با فروش جهانی ۱ میلیارد و ۶۹۸ میلیون دلاری و فروش ۶۵۲ میلیونی در بازار آمریکای شمالی نهتنها به انیمیشنی تاریخساز بدل شد، بلکه جایگاه نخست آثار پرفروش سال ۲۰۲۴ را نیز به دست آورد.
ددپول و ولورین (ددپول ۳)
مارول کامیکس درسال ۲۰۲۴ هم نقش مهمی در باکسآفیس داشت و با نسخه جدید فیلم ابرقهرمانی ددپول و ولورین پس از درون بیرون ۲ رتبه دوم آثار پرفروش سینمای جهان را به دست آورد. بودجه این فیلم هم در رسانهها ۲۰۰ میلیون دلار تخمینزده شد که رقم گزافی برای آثار مارول نیست. ددپول و ولورین بیش از ۶۳۶ میلیون دلار در آمریکا و کانادا فروخت و درمجموع فروش جهانی هم به رقم بسیار خوب ۱ میلیارد و ۳۳۸ میلیون دلار رسید. موفقیت این فیلم در گیشه سبب شد تا «شان لوی» بهعنوان کارگردان نسبت به تولید قسمت چهارم ددپول ابراز آمادگی کرده و سونی پیکچرز و مارول را به کسب رکوردهای تازه امیدوار کند. ساخت آثار ابرقهرمانانه در کنار انیمیشنها در این سالها تا حدود زیادی انتظارات بازار را برآورده کرده؛ بهطوریکه پیشبینی میشود تا توقف این روند مدت زیادی باقی مانده و بازار هم از شرط بستن روی اسب برنده دستبردار نیست.
مگالوپلیس
سال ۲۰۲۴ اخبار بد و ناامیدکننده هم کم نداشت. «فرانسیس فوردکاپولا» بهعنوان یکی از چهرههای شاخص موج نوی هالیوود و فیلمساز برجسته آمریکایی با جدیدترین و شخصیترین اثرش، یعنی «مگالوپلیس» وارد رقابت با دیگر باکسآفیس شد ولی درنهایت با سر به زمین خورد. او بخش اعظمی از بودجه ۱۲۰ میلیون دلاری فیلمش را با فروش تاکستان شخصیاش تأمین کرد و حتی برای کمپین تبلیغاتی از جیب مایه گذاشت ولی تمام این موارد باعث نشد که مردم برای تماشای فیلم تازه کارگردانِ «اینک آخرالزمان» گریبان چاک دهند و خودشان را به سالن سینما برسانند. اکران افتتاحیه مگالوپلیس، ۴ میلیون دلار بیشتر به حساب کاپولا واریز نکرد و فیلم در ادامه هم فروش بسیار ناامیدکنندهای داشت و به زور چیزی بیش از ۱۰ درصد از بودجه کل آن را شامل شد. مگالوپلیس درمجموع به فروشی بیش از ۱۳ میلیون و ۸۰۰ هزاردلار دست پیدا نکرد و سرمایه سازنده خود را بر باد داد.
جوکر: جنون مشترک
«تاد فیلیپس» یکی دیگر از بازندههای پُرآوازه و بزرگ سال ۲۰۲۴ بود؛ او که پیشتر با ساخت قسمت اول جوکر در سال ۲۰۱۹ در بهترین روزهای فیلمسازیاش به سر میبُرد. او در ادامه میتوانست با پیش بردن قصه در یک چهارچوب محافظهکارانه و براساس منطقی که سالهاست بر بازار فیلم حکمفرماست موفقیت فیلم دوم مجموعه جوکر را هم تضمین کند ولی چنین نکرد و نتیجهاش را هم در گیشه دید. ۱۹۰ میلیون دلار از طرف کمپانی برادران وارنر، دیسی استودیوز و جوینت افورت خرج «جوکر: جنون مشترک» شد ولی فیلم درنهایت با فروش بسیار ناچیز ۲۰۶ میلیون دلاری نهتنها طرفداران خود را ناامید کرد، بلکه خبر تولید قسمت سوم جوکر را در هالهای از ابهام قرار داد. این درحالی بود که قسمت اول با بودجه محدود ۵۵ میلیون دلاری به فروش ۱ میلیارد دلاری رسید و همه علاقهمندان به دنیای کمیکبوکها را شگفتزده کرد.
اینجا
«رابرت زمکیس» یکی از موفقترین کارگردانان سینمای آمریکا در دهه ۹۰ میلادی است و بسیاری از علاقهمندان کنونی سینما و سینهفیلها ابتدا با آثار او مقوله عشق به این مدیوم را درک کردند. «فارست گامپ»، فرانچایز «بازگشت به آینده»، «چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت»، «تماس»، «دورافتاده» و این اواخر «سرود کریسمس» بخشی از کارنامه پُربار این کارگردان بهشمار میآیند. اما نام زمکیس و آثارش آنطور که شایسته است در این سالها و ایام دیده نشدهاند و او دیگر نتوانسته روزگار خوش گذشته را تکرار کند. «اینجا» جدیدترین فیلم زمکیس بود که با بازی بازیگر محبوب این فیلمساز، یعنی «تام هنکس» به روی پرده رفت و درنهایت همانطور که گمان بسیاری در این مسیر همراه تحلیل کارشناسان حوزه سینما مبنی بر عدم موفقیت فیلم در گیشه بود، «اینجا» فروش نکرد و با سر به زمین خورد. این فیلم حتی به میزان بودجه ۴۵ میلیون دلاری خود هم نرسید و با فروشی نزدیک به ۱۴ میلیون دلار از سینماهای آمریکا و جهان پایین آمد تا زمکیس برای رسیدن به یک موفقیت حداقلی بار دیگر منتظر بماند.
وزارت جنگ ناجوانمردانه
«گای ریچی» استاد سینمای جاسوسی با ترشح آدرنالین بسیار بالاست و در دیگر ژانرها و گونههای سینمای سرگرمکننده هم فیلمهای خوب و قابل بحثی را ساخته است. ریچی در تازهترین تجربه فیلمسازیاش دوباره به سراغ خلق یک دنیای جاسوسی و مملو از اکشن تحت عنوان «وزارت جنگ ناجوانمردانه» رفت ولی سرانجام خوبی در باکسآفیس نصیبش نشد. فیلم با بودجهای بالغ بر ۶۰ میلیون دلار ساخته شد و با فروش ۲۹ میلیون دلاری در دنیا شکست سختی را به black bear pictures تحمیل کرد. گای ریچی در این سالها فیلمهای کمی نساخته ولی به سختی توانسته روزهای خوب گذشتهاش را دوباره تکرار کند.
آرگایل
یکی دیگر از فیلمهای ناامیدکننده سال، «آرگایل» ساخته «متیو وان» بود. ایده این اثر با امتزاج ژانرها و سابژانرهای کمدی، اکشن و جاسوسی پدید آمد و از تیم بازیگران خوبی هم بهره برد ولی همه این موارد باعث نشد تا فیلم مورد نظر جای خوبی در میان آثار پُرفروش پیدا کند و بازی «سم راکوِل»، «دوآ لیپا»، «جان سنا» و... چشم مخاطبان را نگرفت. ۲۰۰ میلیون پول بیزبان صرف به اتمام رسیدن مراحل مختلف این فیلم شد و در انتها فقط بخش بسیار ناچیزی از آن برگشت. فروش ۹۶ میلیون دلاری در گیشه آنی نبود که از تهیهکننده آثار اولیه گای ریچی انتظار میرفت. حتی خط داستانی این فیلم هم میبایست علاقه مخاطبان را با خود به همراه میآورد ولی این نیز کارگر نیفتاد و آرگایل در میان فهرست بلندبالایی از بزرگترین شکستهای تجاری آثار سینمایی در سال ۲۰۲۴ قرار گرفت.
منِ نفرتانگیز ۴
یکی دیگر از انیمیشنهای پُرفروش سال ۲۰۲۴ «منِ نفرتانگیز ۴» بود. «ایلومینیشن اینترتیمنت» کمپانی نوپای صنعتِ انیمیشن و یکی از رقبای اصلی دیزنی و پیکسار وظیفه تولید قسمت چهارم من نفرتانگیز را برعهده گرفت و توانست به یکی از آثار پُرفروش سال تبدیل شود. ایلومینیشن کار خود را با ساخت قسمت اول فرانچایز منِ نفرتانگیز در دنیای انیمیشن شروع کرد و در ادامه با تولید آثاری همچون «لوراکس»، «مینیون»، «زندگی مخفی حیوانات» و... فصل جدیدی از فعالیت در این زمینه را کلید زد. بودجهای که ایلومینیشن برای منِ نفرتانگیز ۴ در اختیار «کریس رناد» بهعنوان کارگردان اثر قرار داد نزدیک به ۱۰۰ میلیون دلار بود. فیلم کار فروشش را نیز با موفقیت به سرانجام رساند و در سراسر جهان به رکورد ۹۶۹ میلیون دلاری دست یافت.
افق؛ یک حماسه آمریکایی (قسمت اول)
ژانر وسترن اگرچه دیگر مثل سابق پُربرکت و پُربیننده نیست ولی کماکان هستند کسانی که بخواهند جریان آن فیلمها را دوباره زنده کنند. «کوین کاستنر» یکی از همین نامهاست که در دوران افول آثار وسترن پا به میدان گذاشت و با آثاری نظیر «وایاپ آرپ»، «رقصنده با گرگها»، «خانواده هتفیلد و مککوی» (سریال)، «چراگاه آزاد»، «یلواستون» (سریال) و... روزهای اوج سینمای وسترن را زنده کرد. او در جدیدترین اثر سینماییاش در قامت کارگردان و بازیگر پشت دوربین «افق؛ یک حماسه آمریکایی» رفت. در نخستین نمایش فیلم در افتتاحیه هفتادوهفتمین دوره جشنواره فیلم کن مشخص شد قسمت نخست افق، یک حماسه آمریکایی چندان دوامی در باکسآفیس نخواهد داشت و فیلم با تجربه شکست روبهرو میشود. همین هم شد و این اثر در طول نمایش عمومیاش در آمریکا و جهان به فروشی بهتر از ۳۸ میلیون دلار دست پیدا نکرد! بخش اعظمی از این فروش هم در آمریکای شمالی، بهخصوص در ایالات متحده به دست آمد و فیلم در نمایش جهانیاش چندان سروصدایی به پا نکرد، ولی این مسئله ادامه پروژه و ساخت قسمت دوم افق را به زمان دیگری موکول نکرد. کوین کاستنر قصد دارد در ادامه با اکران بخش دوم این فیلم راه را برای ساخت قسمت سوم و چهارم باز کند. او امیدوار است با پخش قسمت دوم این اثر در روزهای پایانی سال ۲۰۲۴ شانسش را برای فتح گیشه امتحان کند؛ اتفاقی که شاید به این سادگیها به وقوع نپیوندد و بومیترین ژانر سینمای آمریکا را عملاً با کاستنر به ته بنبست سوق دهد. بسیاری بر این باورند که تکرار ایده یلواستون در قالب مدیوم سینما نمیتواند به نقطه روشنی برسد، چون مخاطب دیگر به امر ملی و رؤیای آمریکایی مثل سابق اعتقاد ندارد و این کشور را طور دیگری میبیند. وسترن در جهت خلق ایده اکنون به بنبست رسیده و هواداران جوانش دیگر تحمل دیدن و شنیدن یک قصه و روایت تکراری را ندارند. سال ۲۰۲۴ زمان مناسبی برای رجوع به باورهای جذاب، اما پوسیده گذشته نیست و سینماگران نیز این واقعیت را دریافتهاند.
منبع: روزنامه فرهیختگان