باشگاه خبرنگاران جوان؛ زهرا بالاور- در این قسمت از برنامه سینما زاویه با اجرای وحید رونقی مجری برنامه، گفتگوهای سینمایی پیرامون مسائل روز سینمای ایران و جهان، اخبار سینمایی و نقد سریال و انیمیشن مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
برنامه سینما زاویه هر یکشنبه با اجرای وحید رونقی از رادیو گفتوگو پخش میشود.
افشین علیار منتقد سینما درباره فیلم سینمایی هفتاد سی کاری از بهرام افشاری گفت: من اگر بخواهم به این فیلم نمره بدهم، از پنج نمره یک میدهم، این هم به دلیل بازی خود آقای افشاری است. اساسا در برحهای قرار داریم که کمدیها بر اساس زندگیمبتذل ساخته میشوند. دفتر فیلم سازی هم درحال چنین تولیداتی است. قصه کار جدید آقای افشاری خیلی خاموش بود، ما در فیلمهای کمدی قصه نداریم و این ضلع کار برایم جالب بود و حضور هوتن شکیبا در کنار بهرام افشاری کمی برایم رضایت داشت اما فیلم از دقیقه ۱۰ به بعد خیلی عجیب و بهم ریخته شد که ما متوجه نشدیم این انسانها از کجا آمدند و در پایان چیزی نمایش داده نشد.
وی افزود: ما در قالب کمدی میتوانیم حرفهای جدی بزنیم که اساسا کسی در سینمای ایران چنین کاری انجام نمیدهد، انتظار داشتم بهرام افشاری به خوبی پیش برود اما دیدم با ابتذال همراه بود.
عباس نصرالهی منتقد فیلم گفت: به فیلم هفتاد سی ساخته آقای افشاری از پنج عدد صفر میدهم. درباره یکسری از فیلمهایی که اکنون در سینمای ایران ساخته میشوند اصلا نمیتوان صحبت کرد کهبگویمفیلمنامه یا بازی بازیگران چگونه بوده است. بنظرمانگفتمانی که حول محور فیلمها به واسطه ابتذال و مسیر بیراهه خود دارند خیلی راجع به آنها صحبت نمیشود.
وی افزود: نمونه اثر مانند هفتاد سی در گذشته ام داشتیم و ابتذال این فیلم از این جایی ایجاد میشود که ایدهای داشته باشید تا به یک قصه تبدیل کنید فرق دارد. از این نمونه آثار مانند سوءتفاهم و تقاطعها داشتیم و فکر میکنمفیلم مرد ابدی آقای هنرمند کار درخشانی بود. اینکه ما شوخیهایی که در اینستاگرام هست را درون فیلم بیاوریم و مقام زنرا تغییر بدهیم متفاوت است.
خاطرات یک حلزون دنباله مری و مکث است
امیرمحمد بهامیر کارشناس فرهنگی درباره انیمیشن خاطرات یک حلزون گفت: خاطرات یک حلزون در امتداد انیمیشن قبلی کارگردان کار است؛ یعنی در هر دو اثر به نوعی با یک جهان داستانی و کاراکترهایی همراه هستیم که خوب نیست و با جهانی پر از پوچی، هیچ، اختلالات روانی همراه است. در این جهان این انیمیشن اثر عجیب و غریبی است که نکات فلسفی بسیاری دارد که بتوان ساعتها راجع به آن بحث کرد.
وی ادامه داد: صد در صد دو کار دنباله هم هستند و کاراکترها در یک چرخهای افتادهاند که نمیتوانند از چرخه مشخص شده خارج شوند، در نتیجه مجبورند آن زندگی را بگذرانند. وقایع شبیه به هم را در مری و مکث و کار قبلی این کارگردان داشتیم.
تقابل عقل و هنر در فیلم پلتفرم
در ادامه فیلم پلتفرم مورد نقد قرار گرفت. فیلم پلتفرم تلاش میکند آینده انسان را بر اساس وضع کنونی به تصویر بکشد. پلتفرم با الگویی به نظام طبقاتی میپردازد و در نسخه دوم خود نیازهای انسان نشانه گرفته شده است.
امید سلیمانی فاخر درباره این اثر گفت: ناچارم یک مقایسهای میان پلتفرم یک و دو داشته باشیم تا بتوانیم نقد خوبی داشته باشیم. در پلتفرم یک، فیلمساز بر جهان اطراف و نظام طبقاتی فکر کار را ساخته است و نتفلیکس باعث شد این اثر یکی از آثار پرفروش جهان شود. در این اثر گویی یک امیدی را به مخاطب القاء میکند و با تصاویری که برای مخاطب حائز اهمیت بود، ساختار و پروداکشن باعث شدند تا بدانیم فیلم حرفی برای گفتن دارد و به خوبی توانسته بود نظام طبقاتی را نشان دهد.
وی ادامه داد: در پلتفرم دو، کارگردان بر موج اقبال یک سوار شده است و عملا چیزی برای گفتن ندارد، چند شخصیت به کار اضافه کرده است که تنها قصد دارد به نظام طبقاتی نقد کند که این نقد بسیار گل درشت است. ما در فیلم دو لایه، یک لایه زیرین و رویی مواجه بودیم. فیلمساز به لایه زیرین بیشتر پرداخته است و عملا ما به شخصیت پردازی دراماتیک نمیرسیم. فیلمساز اینقدر به لایههای زیرین توجه کرده است، لایههای بالایی مانده است.
سپس امیرحسین بهروز گفت: معمولا در فیلمهای دنبالهداری که ساخته میشوند، در نسخه اول سعی میشود آن تم و محتوا را در قالب خود سینما تولید کنند تا بتواند مخاطبین عام و خاص را به سوی خود جذب کند. سپس در محتواهای تولیدی بعدی بیاید حرفهای گل درشت خود را بازگو کند.
وی افزود: پلتفرم، در نسخه ابتدایی که نمادگرایانه بود نباید ساخت نسخه دوم میداشت اما ناگهان مشاهده کردیم نسخه دوم این اثر تولید شده است. فیلم در نسخه دوم با حضور کودک شروع شده است، یهنی دقیقا جایی که در نسخه اول فیلم پایان یافت. به طورکلی خب حضور کودک در فیلمها یک شناخت جامعه شناسی میدهد و کار را سیاسی میکند و بخش دیگر آن امید است؛ یعنی کودک به عنوان یک عنصر امید بخش هم هست. این امید در ابتدای فیلم یعنی من میخواهم امید بدهم.
وی گفت: در فیلم ما جایی تقابل عقل و هنر داریم؛ یعنی تقابلی که میان عقل و هنر داریم. در نتیجه فیلمساز قصد دارد عقلانیت افلاطونی را دگرگون نشان دهد یعنی جهان عقل گرایانه باعث نابودی هنر شده است.