تولیت حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) گفت: جبهه مقاومت، محدود به سرزمین نیست، جبهه مقاومت یک مکتب، یک تفکر و یک باور قلبی است.

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مریم رضایی - حجت الاسلام ابراهیم کلانتری در نشست جهاد تبیین با موضوع «بررسی تحولات سوریه» و منطقه، گفت: نخستین سرفصل راجع‌به حوادثی است که از سال ۲۰۱۱ در منطقه ما بوجود آمد یعنی ظهور جریانات تکفیری و اتفاقی که در کشور‌های اسلامی تحت عنوان بیداری اسلامی و به تعبیری دیگر، بهار عربی به وقوع پیوست؛ که از کشور تونس، آغاز و در ادامه به مصر، یمن، لیبی و بحرین رسید. در این پنچ کشور، مبارزات مردمی گسترده‌ای علیه دیکتاتور‌های حاکم شکل گرفت و در این میان، حاکمان مختلفی از جمله زین‌العابدین بن‌علی در تونس، حسنی مبارک در مصر، معمر قذافی در لیبی و علی عبدالله الصالح در یمن، سرنگون شدند.

او با بیان اینکه بیداری اسلامی در کشور‌های عربی، یک حرکت مردمی به معنای واقعی کلمه بود، گفت: جبهه استکبار در آن مقطع زمانی ۱۳ سال پیش، دو کار در زمینه اتفاقات منطقه انجام داد، نخست اینکه تمام سعی خود را کرد تا بیداری اسلامی را به یک شکلی مهار کند و در صورت امکان، هویت آن را تغییر بدهد، البته این امر، مسبوق به سابقه هست و حرکت عجیبی نیست که دست‌های استکبار در جوامع وسط بیایند و یک حرکت سالم را به بیراهه ببرند و آن را منقلب کنند و تغییر بدهند؛ لذا در همین راستا، جریان‌های مردمی را به هرشکلی که امکان داشت تغییر دادند، انقلاب تونس را مهار کردند، در مصر در گام اول، اخوان المسلمین حاکم شدند و محمد مُرسی رئیس جمهور شد، اما ظرف چند ماه یک کودتا شکل گرفت و مُرسی دستگیر و خیلی از رهبران اخوان المسلمین، اعدام و این حزب بزرگ، غیر قانونی شد.

کلانتری ادامه داد: در لیبی که یک کشور نفت‌خیز است، داعش جنگ داخلی خانمان‌سوزی به راه انداخت که درحال حاضر هم ادامه دارد و تقریباً همه زیر ساخت‌های این کشور را از بین بردند و آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها بر چاه‌های نفت این کشور حاکم شدند. در بحرین با اینکه کشور کوچکی است ولی شیعیان حرکت‌های عظیمی علیه خاندان بن حمد (خاندان پادشاهی این کشور) به راه انداختند که با کمک نیرو‌های نظامی و ادوات جنگی عربستان سعودی با آن برخورد کردند. در یمن که تعداد شیعیان زیادی ساکن بودند، استکبار خیلی تلاش کرد ولی به جایی نرسید؛ هرجا جریان شیعه وجود دارد حضور استکبار نمی‌تواند خیلی مسئله را جابجا بکند، شیعیان یمن پیروز شدند و انصارالله یا همان حوثی‌ها، کشور یمن را به دست گرفتند.

تولیت آستان مقدس، ادامه داد: این اولین اقدامی بود که استکبار جهت مقابله با بیداری اسلامی در خاورمیانه و شمال آفریقا انجام داد. به تعبیر مقام معظم رهبری (مدظله العالی) آمریکا و صهیونیست‌ها تلاش کردند که این حرکت‌ها به سرانجام نرسد که به سرانجام هم نرسید، اگر این کشور‌های اسلامی به آن جایگاه خود رسیده بودند خیلی از مسائل جهان اسلام امروز فرق می‌کرد، البته به لحاظ فکری یک نکته هم دارد که زیر ساخت‌های فکری جریان اهل سنت زودتر از جریان شیعی حرکت کرده است و بحث بازگشت به اسلام ناب و قرآن را ابتدا اهل سنت بودند که مطرح کردند و حدود صد سال پیشگام بودند و بعد در سایر کشور‌ها از جمله ایران و لبنان این جرقه‌ها زده شد. البته اهل سنت، به دلیل نظام فکری اشتباهی که دارند، هر تلاشی بکنند باز هم به این وضعیت کنونی می‌رسند و چیزی تغییر نمی‌کند، طبق نظام فکری آنها، حاکمی که قدرت را در دست می‌گیرد - ولو اینکه یزید باشد یا تروریستی به نام ابو محمد الجولانی - ولی امر است و باید از او اطاعت کامل بشود! روش به دست آوردن قدرت نیز برای آنها مهم نیست؛ بیعت، انتخابات، رای شورا و یا کودتا؛ لذا هرچه انقلاب صورت بگیرد باز همین می‌شود و چیزی تغییر نمی‌کند. غلبه بر انقلاب‌هایی که در کشور‌های اهل سنت رخ می‌دهد خیلی کار سختی نیست، یعنی فردی که قدرت بیشتری دارد و استکبار هم از او حمایت می‌کند همان ولی امر می‌شود، حتی اگر بدترین فرد دنیا هم باشد.

 عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، در ادامه با انتقاد از ناسیونالیسم و ملی‌گرایی عربی گفت: ایراد و انتقاد دیگری هم در تفکر اهل سنت وجود دارد که مانع حل مشکلات است و آن ناسیونالیسم عربی است، یعنی برای عربیّت بیش از اسلام، ارزش قائل هستند که این هم یکی دیگر از اخلاق‌های جاهلی است. البته آنقدر استکبار کار کرده که این تفکر را برای شرایط خاص در بین دوَل عربی از بین برده و زمانی که یک کشور عربی تحت تهاجم است دیگر کشور‌ها نه‌تنها اقدامی انجام نمی‌دهند بلکه به مهاجم کمک هم می‌کنند! البته در سایر شرایط این ملی‌گرایی افراطی در میان اعراب وجود دارد و از وحدت‌های جهان اسلام و انقلاب‌های خوب هم جلوگیری می‌کند و نتیجه آن وضعیت اسفناکی می‌شود که در حال حاضر وجود دارد.

ایجاد جریان‌های تکفیری توسط استکبار برای مقابله با بیداری اسلامی

کلانتری در ادامه به دومین اقدام استکبار علیه بیداری اسلامی در کشور‌های عربی اشاره کرد و گفت: استکبار با سوء استفاده از فضای انقلابی جهان اسلام، جریانات افراطی وحشتناک و تکفیری همچون داعش، القاعده، جبهة النصره، طالبان و ... را در این کشور‌ها ایجاد و تقویت نمودند و آنها را به کشور‌های اسلامی مخالف استکبار از جمله سوریه و عراق نیز گسیل کردند تا با انجام اعمال خشونت‌آمیز به ظاهر مردمی علیه حاکمیت، وانمود کنند این اقدامات افراطی شیطانی با خواست عموم مردم علیه حاکمیت مستقر صورت گرفته است و با پروپاگاندای رسانه‌ای، آن را بهار عربی جلوه دهند.

او ادامه داد: لذا باید توجه داشت جریان‌هایی که در سوریه و عراق توسط داعش و گروه‌های تکفیری ایجاد شده بودند، غیر از بیداری اسلامی و کاملا متفاوت با آن بوده است. در آن بیداری‌هایی که در کشور‌های اسلامی صورت گرفته بود مردم خودشان در خیابان‌ها بودند و تجمع می‌کردند و اصلاً درگیری‌های مسلحانه صورت نگرفت ولیکن در کشور‌های سوریه و عراق از همان اول جریان قتل و غارت و سر بریدن و ایجاد وحشت بود. به تعبیر مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، بوجود آمدن داعش در منطقه، یعنی ایجاد بمب ناامنی. زمانی که داعش از سوریه به عراق وارد شد، از همان روز‌های اول استان الانبار، یعنی ۲۵ درصد خاک عراق را کامل گرفت، زمانی که داعش به سامراء رسیدند، بدون اتلاف وقت اماکن مقدس سامرا را با خاک یکسان کردند و با صدای بلند بیان می‌کردند که مقصد بعدی آنها تهران است.

داعش، همواره مقصد و هدف نهایی خود را نابودی شیعیان در ایران، عنوان کرده است

استاد دانشگاه تهران، به کتاب «ده روز با داعش، از درون دولت اسلامی» از یورگن تودنهوفر روزنامه‌نگار آلمانی اشاره کرد و گفت: این خبرنگار حرفه‌ای آلمانی در مصاحبه با رهبران داعش، از آنها پرسیده بود که مقصد نهایی شما کجاست؟ و آنها ایران را نام برده بودند. زمانی که خبرنگار علت را از آنها پرسید و اینکه تصمیم شما برای ورود به ایران چیست؟ گفتند قصد داریم که مشرکین یعنی شیعیان را از بین ببریم و در ادامه گفتند که همه ۷۰ میلیون جمعیت ایران را سر می‌برند! این گروه شیطانی بدون هیچ گونه پرده‌پوشی و بی‌پروا این قصد را بیان می‌کردند. این همان بمب ناامنی است که آمریکا و صهیونیست‌ها در سوریه و عراق آن زمان ایجاد کردند.

مقابله با ناامنی‌های داعش و گروه‌های تکفیری

تولیت آستان مقدس، در توضیح دومین سرفصل مطالب این نشست، گفت: دومین سرفصل مربوط به ورود ایران به عراق و سوریه در آن تاریخ است؛ چرا در آن برهه، جمهوری اسلامی به سرعت دست به اقدام عمل زد و وارد عراق و سوریه شد و در این راه تعدادی زیادی از جوانان به شهادت رسیدند، در همین استان فارس نزدیک به ۱۰۰ شهید مدافع حرم داریم که غالباً هم از جوانان مظلوم افغانستان هستند. به چند دلیل در آن مقطع ایران وارد سوریه و عراق شد؛ نخستین دلیل حضور همین جریان تکفیری و بمب ناامنی در این دو کشور بود که فریاد می‌زدند همه شیعیان و ایرانی‌ها باید سر بریده بشود، و فقط بیان نمی‌کردند، بلکه به آن عمل نیز می‌کردند و هر جایی که می‌توانستند وارد شوند و نفوذ کنند این جنایات را انجام می‌دادند، از جمله در حرم مطهر حضرت احمدبن موسی الکاظم علیهماالسلام که در یک حرکت انغماسی و سبعانه، آن همه انسان بی‌گناه را شهید کردند؛ و یا آن جریانی که در کرمان اتفاق افتاد و حدود ۱۰۲ نفر مظلومانه به شهادت رسیدند، همینطور حمله به مجلس شورای اسلامی. هرجا که توانستند نفوذ کنند ماهیت شیطانی خود را نشان دادند؛ لذا برای مقابله با ناامنی داعش و مبارزه با آن و مانع شدن در برابر نفوذ این گروه جنایتکار به ایران اسلامی و جلوگیری از بسط دامنه فعالیت‌های تروریستی آنها به سایر کشورها، جمهوری اسلامی به مسئله سوریه و عراق، ورود مستقیم کرد و گروه مدافعان حرم شکل گرفتند.

صیانت از اعتاب مقدسه شیعه، توسط مدافعان حرم

تولیت آستان مقدس، اظهار کرد: دومین دلیل ورود ایران به سوریه و عراق در آن مقطع زمانی، حفاظت از عتبات عالیات و اعتاب مقدسه شیعه بود. کسانی که به دفاع برخاستند به مدافعین حرم مشهور شدند و کسانی که در سوریه و عراق به شهادت رسیدند به شهدای مدافع حرم معروف شدند؛ این یک تکلیف است، هیچ فرد شیعه نمی‌تواند بگوید که این مطلب به من مربوط نیست، از همان عصر ائمه معصوم علیهم السلام تا امروز روی مسئله زیارت و حفاظت اعتاب و مسائل مختلف آن تاکید است و دفاع از حرم‌ها در اولویت اول شیعه بوده و هست.

 حفظ امنیت کشور و مبارزه با دشمنان ایران، در خارج از مرز‌ها

او، سومین دلیل ورود ایران به سوریه و عراق را در آن مقطع زمانی، حفظ امنیت کشور بیان کرد و گفت: این صرفا یک تحلیل نبود که بگوییم شاید بخواهند امنیت جمهوری اسلامی را به خطر بیندازد، اینها با صدای بلند تهدید می‌کردند و هرجا هم می‌توانستند جنایت می‌کردند، مگر می‌شود یک حکومت در مورد امنیت کشور خود بی‌خیال باشد؟! معنای اقتدار همین است که اگر یک فرد ایرانی حتی در آن سوی دنیا جانش به خطر بیافتد حکومت بتواند دخالت کند، چه برسد که به لب مرز ما بیایند و بعد ما در خانه خودمان باشیم و بخواهیم دفاع کنیم. همان فرمایش امیرالمومنین علیه السلام که فرمودند: «به خدا سوگند هر ملتی که درون خانه خود مورد هجوم قرار گیرد، ذلیل خواهد شد».

عدم انفعال و انسجام دولت، ملت و ارتش‌های سوریه و عراق، عامل نابودی داعش

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، در ادامه به عوامل نابودی داعش در سوریه، در آن مقطع زمانی اشاره کرد و گفت: اینکه در آن زمان، شهید حاج قاسم سلیمانی با اقتدار اعلام کرد تا سه ماه دیگر از دولت داعش هیچ خبری در منطقه نخواهد بود، چند عامل داشت؛ نخست، انسجام دولت، ملت و ارتش‌های سوریه و عراق و عدم انفعال آنها بود. آیت الله سیستانی حفظه الله زمانی که حکم جهاد کفایی دادند هزاران جوان شیعه حرکت کردند و این عامل اصلی پیروزی‌ها بود.

حضور موثر جبهه مقاومت، عامل شکست داعش

او در خصوص دومین عامل شکست داعش در سوریه گفت: دومین عامل، حضور موثر جمهوری اسلامی و نیرو‌های مقاومت در سوریه و عراق است. حزب الله لبنان وارد سوریه شد، حشد الشعبی در عراق ایجاد شد، تیپ‌های فاطمیون و حیدریون به وجود آمدند و لشکر‌های متعددی از جهان اسلام شکل گرفتند، قطعاً بخش بزرگی از این پیروزی‌ها مرهون وجود همین نیروهاست.

گروه‌های جنایتکار تکفیری، با همان افکار، اما با چهره جدید

تولیت آستان مقدس، در خصوص دلیل سوم شکست داعش در سوریه آن زمان، گفت: دولت‌های غربی، آمریکا و اروپا و صهیونیست‌ها متوجه شدند که این نوع حرکت‌های تکفیری، هیچ وقت به نتیجه نمی‌رسد. زمانی که ضربه خوردند و آن حرکت‌های مردمی را پیش روی خود دیدند، متوجه شدند که این نوع مقابله کردن برای آنها ضرر دارد. تجربه مشابه همین را در افغانستان هم شاهد هستیم، در یک برهه زمانی، گروه طالبان در افغانستان وجود داشت که همین کشتن، سر بریدن، منهدم کردن و بی‌اعتنایی به تمام قوانین انسانی بین المللی را داشتند، اما بعد‌ها متوجه شدند که این نوع مقابله و توحش جواب نمی‌دهد؛ بالاخره طالبان می‌خواهد بر مردم افغانستان حکومت بکند، هیچکس این شیوه را نمی‌پسندد، لذا آمریکا و غربی‌ها آمدند نوع و روش مقابله طالبان را عوض کردند و طالبان جدید را به وجود آوردند.

او ادامه داد: همین ابومحمد الجولانی امروز با آن فردی که در گذشته بوده است فرق کرده؛ گروه «تحریرالشام»، همان گروه تروریستی سابق است، اشتباه نکنید، عمق و ذاتش همان است، فقط ظاهر آن را مرتب کرده‌اند. طالبان هم ممکن است که همان ذات و عمق گذشته را داشته باشد، اینکه اعضای گروه طالبان در کنار دسته‌جات عزاداری شیعیان حضور پیدا می‌کنند و می‌گویند برادران شیعه، ما در غم شما شریک هستیم و تصاویر و فیلم‌های آن را پخش می‌کنند، این را از سر ناچاری و اجبار انجام می‌دهند، این روش را به آنها گفته‌اند که باید اینگونه باشید، این گروه‌ها فقط مجری هستند، هر کاری که را به آنها بسپارند، همان را انجام می‌دهند و اصلاً از خود هیچ عقل و اختیاری ندارند. جریاناتی که امروز وارد سوریه شده‌اند به دستور اربابانشان ظاهر و ادبیات را براساس نرخ روز طراحی و عرضه می‌کنند، این هم قدرت شیطانی دشمنان و استکبار است که می‌توانند یک سری افراد را به راحتی به کار بگیرند و آنها را کنترل کنند.

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، گفت: سید مقاومت شهید سید حسن نصرالله، می‌فرماید: «ما همیشه گفته‌ایم که پس از لطف و عنایت الهی این مقاومت و پایمردی دولت، ملت و رهبران سوری بود که موجب پیروزی سوریه شد. حزب الله لبنان، جمهوری اسلامی ایران، دوستان عراقی و سپس روسیه همگی بازوان یاری دهنده سوریه بود و اصل کار را دولت، ملت و ارتش سوریه صورت داد، اگر رهبران سوری تسلیم می‌شدند، اگر ارتش سوریه فرو می‌پاشید، اگر ملت سوریه پشت دولت و ارتش را خالی می‌کرد ما در نبرد بزرگ سرزمین شام کاری از پیش نمی‌بردیم، ما تنها کمک دهنده و عوامل یاری رسان بودیم اینگونه بود که ما به وضعیت کنونی رسیده‌ایم». در آن مقطع جمهوری اسلامی، حزب الله و نیرو‌های مقاومت وارد شدند و پیروزی بزرگی به دست آمد و شهدای ما، شهدای مدافع حرم و سرداران شهید، اجر و پاداش آنها سرجای خود باقی است و هیچ چیزی نمی‌تواند ارزش آن را کم کند. کتابی تحت عنوان زبور مقاومت؛ سیری در زندگانی، مواضع و دیدگاه‌های سید حسن نصرالله؛ با نگاهی ویژه به جنگ ۳۳ روزه و مجاهدت‌های سردار شهید حاج قاسم سلیمانی چاپ شده است که توصیه می‌کنم این کتاب ارزشمند را مطالعه بفرمایید. مباحث فلسطین، لبنان، سوریه و عراق نیز در آن بیان شده است.

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، در توضیح سومین سرفصل مطالب این نشست، به عوامل فروپاشی نظام سوریه در تحولات اخیر اشاره کرد و گفت: شرایط امروز سوریه و آن چیزی که در سوریه امروز اتفاق افتاده با آن چیزی که حدود ۱۵ سال پیش، رخ داده خیلی متفاوت است؛ اولین تفاوت، همین تغییر شکل و نوع گروه‌های مهاجم و تکفیری است که باعث شده مردم سوریه در مقابل اینها حساس نشوند و بگویند که اینها مثل گروه‌های قبل نیستند و افراد خوب و مدافع ما می‌باشند. این اولین اثر منفی آن است، یکی دیگر از اثرات آن این است که بین سیاستمداران اصلی سوریه اختلاف ایجاد کرد، یعنی آنها با شکل و ادبیاتی می‌آیند که آنها نمی‌دانند باید چگونه برخورد کنند و سردرگم و دچار ابهام جدی می‌شوند. حساسیت سایر کشور‌های اسلامی هم برانگیخته نمی‌شود، همانطور که مشاهده کردید عراقی‌ها گفتند باید ببینیم قضیه چیست و نمی‌توانستند به صورت جدی تصمیم بگیرند که به دفاع از سوریه بروند یا نه. همه در این فتنه جدید، به یک شکلی منفعل بودند و این تغییر ظاهر شورشیان، اولین عامل فروپاشی نظام سوریه بود.

او ادامه داد: دومین عامل فروپاشی همان سه رکنی بود که سیدحسن نصرالله پیشتر گفته بودند؛ نخست، ارتشی که دیگر انگیزه مقاومت داشته باشد وجود نداشت - که باید علت‌های آن هم بررسی بشود که چرا اینگونه شد – و دیگر از بین رفتن انسجام ملت سوریه و انفعال دولت سوریه. یعنی آن سه عامل اصلی که لازم است تا جبهه مقاومت به میدان بیاید در اینجا هر سه از بین رفته است که باعث تاسف و البته تعجب بسیار است و باید چرایی آن در جای خود و به دقت مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. 

مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، در سخنرانی ۲۱ آذر ماه فرمودند که ما اطلاعات را از ماه‌ها قبل به مقامات سوری داده بودیم. اشراف اطلاعاتی جمهوری اسلامی آنقدر گسترده و عمیق هست که اگر یک خودرو از یک پایگاهی حرکت کند، آن را خیلی خوب متوجه می‌شود. امروز و در همین شرایطی که هستیم از تمام اطراف مرز‌های ایران می‌خواهند فرد به فرد تروریست وارد کشور کنند، که همه قبل از ورود به کشور شناسایی و کشته می‌شوند. اگر استثنائا یکی از آنها به مقصد برسد، مانند فردی که به حرم حضرت شاهچراغ (ع) وارد شد و افراد مظلوم و بی‌گناه را به شهادت رساند، او یک نفر از هزاران فرد تروریستی است که قصد وارد شدن به ایران را داشته و نیرو‌های امنیتی، بقیه آنها را قبل از رسیدن به مقصد از بین برده‌اند. کاروان مسلحین که به سمت اراضی سوریه و دمشق می‌رفتند، تعداد زیادی ماشین داشتند مگر می‌شود کسی متوجه آنها نشده باشد! حتی از مدت‌ها قبل، توسط جمهوری اسلامی اطلاعات پیرامون تحرکات گروه‌های تکفیری به مقامات سوری داده شده بود، اما اراده‌ای برای مقابله وجود نداشت. اینکه چرا این اراده وجود نداشت، باید بررسی بشود، نه ملت، نه دولت و نه ارتش، هیچ کدام هیچ اراده‌ای برای دفاع از اراضی خود نداشتند.

کلانتری، در خصوص سومین عامل فروپاشی نظام سوریه گفت: عامل سوم این بود که در این مقطع فعلی، هم جمهوری اسلامی ایران و هم حزب الله لبنان، حشد الشعبی عراق، نیرو‌های افغانستان، پاکستان و یمنی‌ها، امکان ورود به سوریه را پیدا نکردند. آن جریان عظیمی که در آن زمان ساخته شد یعنی بسیج مردمی سوریه که هزاران جوان بسیجی را آماده کرده بودند را به حاشیه بردند و حتی از ما‌ها قبل که به سوریه هشدار داده می‌شد آنها هیچ اقدامی نکردند. به سبب منفعل شدن دولت سوریه و فروپاشی ساختار ارتش سوریه، آمریکا و رژیم صهیونیستی آسمان سوریه را بسته بودند و امکان هیچ کمک بیرونی نبود. اینکه چرا در مرکز فرماندهی ارتش سوریه اینقدر اوضاع به هم ریخته بود نیاز به یک بررسی اساسی دارد، آیا بر اثر وعده‌های توخالی و چراغ سبز‌های آمریکا یا اعراب منطقه بوده است؟

جریانی که امروز در سوریه به قدرت رسیده، یک جریان کاملاً آمریکایی - اسرائیلی است

او با بیان اینکه جریانی که امروز در سوریه به قدرت رسیده، یک جریان کاملاً آمریکایی - اسرائیلی است، گفت: همیشه یک بخشی از علل موفقیت جبهه استکبار، خود این دولت‌های سرسپرده اسلامی هستند. کشور‌های اسلامی هم که در این فتنه آمریکایی – اسرائیلی مشارکت کردند، خود ضربه مهلکی، از این جریان خواهند خورد. تبدیل شدن سوریه به مأمن گروه‌های تکفیری و صهیونیست‌ها بزرگترین ضربه‌ها را در آینده به کشور‌های هم مرز وارد خواهد کرد. ذات رژیم صهیونیستی این است که با هر کشوری که همسایه باشد، برای آنها مصیبت و گرفتاری درست می‌کند. آنها حتی بخش‌هایی از خاک ترکیه را سرزمین موعود و متعلق به یهودیان می‌دانند.

مقاومت یعنی کربلا، اصلاً عِده و عُده نیست

تولیت آستان مقدس، چهارمین سرفصل نشست امروز را به جریان مقاومت، اختصاص داد و در خصوص نگرانی برخی از آینده جریان مقاومت در منطقه گفت: مقاومت محدود به سرزمین نیست؛ سرزمین در واقع یک بخش ناچیزی از مقاومت است، فاطمیون آن لشکر عظیم رزمنده افغانی جان فدا که هرجا در درگیری با داعش، گره پیش می‌آمد آنها گره‌ها را باز می‌کردند، مگر سرزمین افغانستان تحت نظارت و سلطه جمهوری اسلامی است؟ خیر، ولی لشکر فاطمیون از بهترین رزمندگان مقاومت هستند. وقتی عکس شهید سلیمانی را در یکی از ایالت‌های هندوستان پاره کردند، آن تجمع عظیم مردمی و وادار کردن پلیس به اظهار پشیمانی و عذرخواهی، این را جبهه مقاومت رقم زده است؛ حال کشمیر دست ما است یا تحت سلطه هندوها؟!

او خاطرنشان کرد: جبهه مقاومت، سرزمین نیست، جبهه مقاومت یک مکتب، یک تفکر و یک باور قلبی و قطعی است هرجا باشید همین است؛ خانم مرضیه هاشمی (ملانی فرانکلین) که از آمریکا به اینجا آمده و مجری اصلی پرس تی‌وی، شبکه انگلیسی زبان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است، ایشان با وجود آمریکایی بودن، عضو جبهه مقاومت هست. مگر امروز آمریکا بر شئون حیاتی عراق حاکم نیست، همین امروز نفت عراق دست نیرو‌های آمریکایی است، آمریکا پایگاه‌های متعدد نظامی در عراق دارد، اما یک بخش عمده‌ای از جبهه مقاومت در خود عراق است. مگر اینها یمن را محاصره نکرده‌اند، اما با این وجود، جبهه مقاومت در آنجا هم است؛ اوضاع برای جبهه مقاومت که از غزه بدتر نمی‌شود، اما غزه هم جزو جبهه‌های مقاومت است، روزی نیست که در همان غزه، تعدادی از صهیونیست‌ها به هلاکت نرسند. مقاومت، مکتب، فکر و باور است. مقاومت یعنی کربلا، اصلاً عِده و عُده نیست.

حوادث سوریه، یک فرصت مناسب برای جهاد تبیین است

این استاد حوزه و دانشگاه، با بیان اینکه جبهه مقاومت در گذر زمان و در مصائب، قوی‌تر شده است، گفت: زمانی که گذشته را مرور می‌کنیم هر وقت شرایط سخت‌تر شده و هجمه‌ی بیشتری بر مقاومت وارد شده است، جبهه مقاومت قوی‌تر شده و بهتر عمل کرده است. اتفاقاً هجمه دشمن باعث شد که حماس در هفتم اکتبر، عملیات عظیم طوفان الاقصی را انجام بدهد و بعد از ۷۰ سال، جریان فلسطین را در تمام دنیا احیاء کند. به قول شهید سلیمانی، آن فرصت‌هایی که در تهدید‌ها وجود دارد، در شرایط عادی نیست. همین اتفاق، خودش برای جهاد تبیین، یک فرصت است.

رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، گفت: در پاسخ به برخی منتقدین کمک به سوریه در گذشته باید گفت که آیا می‌دانید در میان کل کشور‌های عربی در زمان جنگ صدام علیه ایران، تنها سوریه بود که به سمت ایران آمد و از منافع خود گذشت و لوله انتقال نفت را که به عراق می‌رفت، قطع کرد. عراق به پشتیبانی همین نفت بود که به جنگ با ایران وارد شد، این راه انتقال را حافظ اسد که از آن حق ترانزیت هم می‌گرفت، قطع، و با این کار خود، صدام را فلج کرد. زمان جنگ تحمیلی همه کشور‌های عربی علیه ایران اجماع کرده بودند، میلیارد‌ها دلار پول به صدام داده بودند و این را بیان هم نمی‌کردند. زمانی که صدام سقوط کرد و اشغال کویت صورت گرفت، هر کدام از کشور‌های عربی وارد ایران شدند و ادعا کردند که میلیارد‌ها دلار به صدام کمک کردند و همین حالا هم این را بیان می‌کنند که ما از عراق طلبکار هستیم. حالا که صدام نابود شده است و افراد شیعه به سر کار آمده‌اند می‌گویند که ما از عراق طلبکار هستیم و باید پول‌ها را برگرداند. فقط سوریه در آن زمان کنار ایران با تمام وجود ایستاد و معادله به نفع ایران تغییر کرد. هرجا که اعراب جمع شدند تا علیه ایران بیانیه بدهند، سوریه آن را نقض کرد و نگذاشت که اجماع صورت بگیرد.

او اظهار کرد: حضرت آقا در سخنرانی ۲۱ آذرماه، دو نکته را متذکر شدند و فرمودند "در پیشرفت‌ها و موفّقیّت‌ها «غرور» سم است؛ در ناکامی‌ها و مشکلات «انفعال» زهر است". در کشور ما برخی افراد ساده اندیش هستند که می‌گویند چرا سوریه اینگونه شد و فردا نوبت ما است. به آن‌ها باید یادآور شد ما شرایط خطیر و بسیار سخت‌تری را با موفقیت و پیروزی، به لطف خداوند متعال و رهبری‌های داهیانه امامین انقلاب و مردم مومن و بصیر و انقلابی پشت سر گذاشته‌ایم. اینجا با آنجا زمین تا آسمان فرق می‌کند. مقام معظم رهبری (مدالظله العالی) فرمودند افراد ارتشی و سپاهی ما اصرار دارند که به لبنان بروند و در آنجا بجنگند، این یک نوع ارتش است، و یک ارتش هم با اینکه می‌داند زمانی که آنها را بگیرند اعدامشان می‌کنند باز هم تسلیم می‌شوند و ترس و انفعال تمام وجود آنها را فرا گرفته است. ما ارتشی داریم که با کمترین تجهیزات و ادوات نظامی، تانک‌های متعدد دشمن بعثی را منهدم می‌کردند. امثال شهید شیرودی که تنها با یک هلیکوپتر تمام تانک‌هایی را که پشت سر هم وارد می‌شدند و قصد تصرف پل ذهاب را داشتند، منهدم کرد، بسیار داریم. ارتش منفعل سوریه با ارتش بزرگ ایران، در هیچ سطحی قابل قیاس نیست.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.