فدراسیون شطرنج که زمانی در اوج افتخار و موفقیت به سر میبرد، حالا گرفتار مشکلات و حواشی بیپایان است. از دوران ریاست تامینی آخرین رئیس فدراسیون و جنجالهای پیرامون آن، تا تغییر چندین سرپرست و تردید وزارت ورزش در برگزاری انتخابات، این فدراسیون مسیری پر از آشوب را طی کرده است. در حالی که شطرنجبازان ایرانی روزگاری مدالهای رنگارنگی کسب میکردند، حالا با تجربه کنسلی مسابقات و افت نتایج چیزی جز خاطره از موفقیتها باقی نمانده است.
فدراسیون شطرنج ایران که زمانی میزبان رقابتهای معتبر بینالمللی بود، از جمله مسابقات شطرنج قهرمانی بانوان جهان و تورنمنتهای آسیایی، اکنون حتی در برگزاری مسابقات داخلی مانند لیگ و قهرمانی کشور هم با مشکلات جدی روبهرو است.
این فدراسیون که روزگاری محل درخشش شطرنجبازان ایرانی بود، حالا شاهد خروج بسیاری از نخبگان این رشته از کشور شده است. تنها دو یا سه بازیکن مطرح و دارای ریتینگ بالا باقی ماندهاند که همچنان پرچمدار شطرنج ایران هستند.
این در حالی است که پتانسیل شطرنج ایران همچنان بسیار بالاست. برای نمونه، ایران در بازیهای آسیایی هانگژو برای نخستین بار موفق به کسب مدال طلا شد و شگفتیسازی کرد. این موفقیت نشان میدهد که علیرغم مشکلات مدیریتی و حواشی فراوان، ظرفیتهای بالقوه شطرنج ایران همچنان زنده است و با برنامهریزی درست میتواند بار دیگر به دوران طلایی خود بازگردد.
در حالی که بیش از ۵۵۰ روز از بلاتکلیفی فدراسیون شطرنج ایران میگذرد، انتظار میرود وزارت ورزش و جوانان هرچه سریعتر انتخابات این فدراسیون را برگزار کند تا رئیس جدید بتواند کار خود را آغاز کند. سرپرستان، هرچقدر هم قوی و توانمند باشند، نمیتوانند برنامههای بلندمدت طراحی کنند یا تصمیمات اصولی و کلیدی برای آینده این فدراسیون بگیرند. این بلاتکلیفی نهتنها به زیان ورزشکاران و آینده شطرنج ایران است، بلکه میتواند پتانسیلهای ارزشمند این رشته را بیش از پیش از بین ببرد.