فائزه اکبرشاهی، کارشناس مسائل بینالملل در یادداشتی در کانال شخصی خود نوشت: در یادداشتهای قبلی بارها به این نکته پرداختهام که هرگاه هر کشوری با برنامهی ایران - تنها ناجی - به درستی همراهی نکرد، دچار بحران و شکست شد. ایران ۷-۸ ماه پیش وضعیت امروز سوریه را هم به سوریه و هم روسیه هشدار داده بود. یعنی هم روسها و هم بشار اسد از وضع امروز سوریه اطلاع داشتند.
اما سوریه مدتی دست به دامانِ فرانسه شد! مدتی به دنبال ناجیانِ بینالمللی و غرب بود! و همچنین اتکای بیش از حد به روسیه (که به دنبال یک اَسَد قوی نبودند! و اجازه ندادند جنگ به سمت مرزهای ترکیه کشیده شود که اگر جنگ به سمت مرز ترکیه میرفت میشد یک «جنگ رسمی» و در آن صورت دست سوریه باز بود و میتوانست علیه حضور و دخالتهای ترکیه در سوریه، تا خود استانبول را هم مورد هدف قرار بدهد) که خُب این فرصت را هم از دست دادند!
در جبههی «جولان» و ماجرای غزه - «تجهیزِ حریمِ هوایی سوریه» علیه اسرائیل (طرحِ ایران)، اَسَد با ایران همراهیِ لازم را نکرد (میترسید یا هرچه) و عملاً حریمِ هوایی منطقه در اختیار اسرائیل بود و دیدیم آنچه در غزه و لبنان در یکسال گذشته اتفاق افتاد...
در این روزها برخی از روی جهل یا هدفمند (بازی در زمین اسراییل) ایران را متهم کردند به عدم کمک به سوریه و رفیقی که پشت رفیقش را خالی میکند! در حالی که این گزاره کاملا اشتباه و دقیقاً برعکس بود.
علی ایحال، سرنوشت این روزهای سوریه- دمشق، یادآور وضعیتی است که در سودان-خارطوم بزرگترین کشور آفریقا اتفاق افتاد. ابتدا هجوم گسترده نیروهای تروریستی-تکفیری (نیروهای آمریکا و اسرائیل) به این کشور و آشوب و جنگ داخلی را شاهد بودیم؛ و در نهایت با سقوط دولت مرکزی در خارطوم و تجزیه سودان، در ژوئیه سال ۲۰۱۱ «سودان جنوبی» اعلام موجودیت کرد. کشوری دارای منابع نفتی و مهم در اختیار کاملِ تلآویو و واشنگتن! شکلِ کار و حضور آمریکا در ماجرای سودان و در نهایت تجزیه این کشور، بسیار شباهت دارد به امروزِ سوریه.