میراث فرهنگی و هویت ملی هر سرزمینی، پیوستی ناگسستنی با شناسنامه آن دیار و تمدن است که خطمشی رفتارهای اجتماعی و فرهنگی را برای آیندگان ترسیم میکند. تجربه نشان داده هر کشوری در جهان به این مؤلفههای تاریخی و فرهنگی خود توجه ویژهای کرده، در حوزههای اقتصادی و اجتماعی نیز توسعه چشمگیری داشته است؛ اما چه میشود که این روند آرامآرام کند و عناصر هویتی یک تمدن به فراموشی سپرده میشود یا رو به اضمحلال میگذارد؟
ما در استان سمنان زندگی میکنیم؛ استانی که بیش از هر چیز آن را به تاریخ کهن و فرهنگ اصیل آن میشناسند. دیاری که از شیخ ابوالحسن خرقانی و بایزید بسطامی آن زبان زد است تا مساجد یکتای آن نظیر تاریخانه و جامع سمنان و کاروانسراهای بینظیری که در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدهاند اما با تمام این ظرفیتها، چقدر قدر آن را دانستیم و زمینه استفاده از این داشتههای منحصربهفرد را ایجاد کردهایم؟
سوالی که چند سالی است ذهن فعالان و دوستداران میراث فرهنگی استان سمنان را به خود مشغول کرده این است که باوجود بافتهای تاریخی وسیعی و منسجمی که در سراسر استان وجود دارد و شاخصترین آن بافت تاریخی شهر سمنان با مجموع حدود ۱۲۰۰ هکتار مساحت، باغهای تاریخی و تک پلاکهای ارزشمند، چرا روند تخریبهای بعضاً سازمانیافته و مدیریتشده ادامه دارد؟ چرا از این ظرفیتهای تکرار نشدنی بهجای استفاده بهینه و بسترسازی برای سرمایهگذاری و احیا و بهرهبرداری، به چشم تهدید و عامل توقف توسعه شهر نگاه میشود؟ و چرا مدیران میراث فرهنگی استان در همه این سالها نتوانستند یا نخواستند که با برنامهریزی مدون و حسابشده، این رویکرد را سطح شهرهای دارای بافت تاریخی تغییر دهند و این عناصر را به عوامل پیشران توسعه در شهرها تبدیل کنند؟
عدم مشورت پذیری
فقدان وجود تخصص، عدم مشورت پذیری، استفاده نکردن از توان کارشناسی باتجربه و دلسوز درون و برونسازمانی که بسیاری از آنها زندگی خود را وقف میراث ایران کردهاند و شاید ترس از دست دادن جایگاه مدیریتی خود بهصرف اینکه بخواهند حرکت مثبت و مؤثری در مسیر حفظ میراث فرهنگی گرانمایه استان انجام دهند و در آینده در معرض قضاوت و یا فشار گروههای به اصلاح مطالبه گر قرار گیرند. اینها همه علتهایی است که میتواند پاسخ بسیاری از پرسشهای اساسی در رابطه با علل عدم پویایی و ابتکار عمل میراث فرهنگی و گردشگری استان سمنان در سالهای اخیر باشد.
با بررسیهای بیشتر متوجه میشویم بیش از ۱۸ سال است که مراحل ثبت جهانی مجموعه بایزید بسطامی و شیخ ابوالحسن خرقانی متوقف مانده و پایگاه ملی چندین ماه است که بدون مدیر و با سرپرستی که آنجا مستقر نیست و مسئولیتهای دیگری دارد اداره میشود میزان ارز آوری و توسعه اقتصادی منطقه بسطام و شهرستان شاهرود از محل گردشگری در صورت ثبت جهانی این مجموعه چقدر خواهد بود؟ برآورد کارشناسان نشان میدهد شهرستان شاهرود و منطقه بسطام در این سالها متحمل خسارتها و زیان اقتصادی و فرهنگی بسیاری به دلیل پشتگوشاندازی و وعده وعیدهای تهی و توخالی مسئولین در رابطه با ثبت جهانی این مجموعه شده است.
در بررسی دیگر مشخص میشود سند جامع گردشگری استان که بارها طی سالیان گذشته تهیه و تصویب آن بهعنوان بالاترین سند قابل اسناد در حوزه گردشگری محسوب میشود و تقریباً تمام استانها این سند را سالها است که تصویب و بهعنوان راهبردی مشخص برای خود قرار دادهاند، هنوز تهیه و تصویب نشده و بهرغم هزینههای گزاف و تخصیص اعتبارات در چندین مقطع تاریخی برای تهیه آن، هیچ اقدام مؤثری در مورد آن انجامنشده و عملاً استان سمنان فاقد سند راهبری در حوزه گردشگری است. با این اوصاف چگونه قرار است سرمایهگذاران اعتماد کنند و با اتکا به برنامهای مدون که وجود ندارد، سرمایه خود را وارد فعالیتهای توسعه گردشگری استان کنند.
برنامهای نیست!
پرواضح است که از دلایل اصلی عدم رغبت صاحبان سرمایه به ورود به عرصههای صنعت گردشگری استان سمنان، نبود برنامهای مشخص و اشخاصی است که آنها را بهطور تخصصی رهنمود دهند و سرمایهگذار بتواند به آنها اعتماد کند. بهواقع بزرگترین معضل حال حاضر حوزههای تخصصی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان سمنان، شیوه مدیریت حفظ وضع موجود و نبود برنامهریزی برای جهش و آیندهنگری بلندمدت است که به همین شکل فرصت سوزی را رقم میزند. وجود چندین پروژه نیمهکاره حوزه گردشگری و اقامتی در سراسر استان که از ظرفیت آنها استفاده نمیشود، خود گواه همین سو مدیریت در رفع مشکلات و موانع سرمایهگذاران این حوزه است.
فارغ از پروژههای بخش خصوصی، پروژههای دولتی معوق دچار سرنوشت رهاشدگی هستند. موزه بزرگ سمنان چندین سال است که بهکندی پیش میرود و پیشرفت محسوسی در بخش عمرانی آن دیده نمیشود. بازارچه صنایعدستی سمنان هم شرایطی مشابه دارد و عملاً به سازهای تبدیلشده که خود تا چند سال دیگر جنبه موزهای پیدا خواهد کرد.
اگر پاسخ مدیران، همان جواب کلیشه همیشگی اعتبارات نمیدهند باشد، باید گفت هنر مدیریت، رایزنی و خلق ثروت و سرمایه است، وگرنه به هر شخصی اعتبار بدهند میتواند شاید خیلی از اینها هم مدیریت کند و شرایط بهتر از این بود. اگر باگذشت اینهمه سال هنوز نتوانستید بودجه موردنیاز پروژههای نیمهکاره مانده سطح ملی را تأمین کنید، باید اندکی در توان خود تجدیدنظر کنید.
بلاتکلیفیهای میراث
اخیراً با خبرسازیهای بسیار اعلام شد سند ساختمان دادسرای سابق انقلاب اسلامی سمنان که بخش باقیمانده از کاروانسرای شاه عباسی سمنان بود، به اداره کل میراث فرهنگی استان منتقلشده است، اما مطابق شنیدهها، استاندار سمنان طی نامهای خطاب به وزیر میراث فرهنگی اعلام کرده این امر که مطالبه چندین ساله مردم سمنان بوده متوقف مانده و پیگیری برای نهایی کردن و ایفای تعهدات اداره کل میراث فرهنگی استان برای انتقال نهایی سند و تحویل آن صورت نپذیرفته است.
علاوه بر این برای انتقال سند آن ساختمان، میراث فرهنگی استان تعهدی برای واگذاری زمین صنایعدستی شهر سمنان که یکی از اموال سازمان صنایعدستی سابق و برای توسعه و ترویج امر صنایعدستی در شهر سمنان اختصاصیافته بود به دادگستری ایجاد کرده که نهتنها این تصمیم خلاف مصالح میراث فرهنگی و وظایف آن است، بلکه موجب بروز ضربههای بزرگی به پیکره نحیف جامعه هنرمندان صنایعدستی خواهد بود.
به نظر میرسد زمان آن رسیده که پس از شش ماه توقف و بلاتکلیفی در مدیریت میراث فرهنگی استان، فکر اساسی برای بهبود و تغییر ساختار اجرایی آن از سوی مقامات و وزارتخانه میراث فرهنگی صورت گیرد. بیشک استان سمنان لیاقت بهترینها را دارد و باید به بهترینها برسد.