حماسه کوی ذوالفقاری نخستین حماسه مردم پس از ۴۰ روز از آغاز جنگ تحمیلی بود؛ که در آن شکست رژیم بعث در جنگی نابرابر رقم خورد.

در شبانگاه نهم آبان ۱۳۵۹، پنج روز پس از سقوط خرمشهر، ارتش عراق، تصمیم گرفت که آبادان را نیز اشغال کند. به همین خاطر این شهر را محاصره کرد و با زدن پل شناور روی بهمنشیر، به سوی کوی ذوالفقاری سرازیر شد. تا از سمت ذوالفقاری به سمت شهر آبادان حمله کند.

در روز واقعه دریاقلی به همراه پسرش در همان محل کارش در ذوالفقاری مشغول کار بود که متوجه عبور سربازان عراقی از بهمنشیر شد. عراقی‌ها اصلا تصور نمی‌کردند کسی در آن حوالی باشد و با خیال راحت در حال عبور از عرض رودخانه بودند.

این بخش از شهر، دور از مرکز آبادان بود و با توجه به درگیری‌های فراوان نیرو‌های زیادی در آنجا مستقر نبود. دریاقلی به صورت اتفاقی آنها را دید که با کمک دستگاه مهندسی ارتش عراق به تسطیح اراضی ساحلی و کندن نخل‌ها پرداختند، و در این هنگام متوجه شد که عراقی‌ها قصد حمله غافلگیر کننده و اشغال آبادان را دارند.

دریاقلی فرزند خردسالش -رضا- را تنها گذاشت و با دوچرخه قراضه خود به سرعت مسافتی ۹ کیلومتری را با وجود حضور دیده بانان دشمن و خطرات موجود رکاب زد تا خبر توطئه دشمن را به اطلاع اهالی و نیرو‌های خودی برساند. او همان‌طور که رکاب می‌زد، فریادکنان مردم را خبر نمود. مردم نیز با شنیدن فریاد‌های التماس گونه او از خانه‌ها بیرون آمدند و به سمت کوی ذوالفقاری حرکت کردند.

در همین هنگام، دریاقلی که دوچرخه‌اش پنچر شده دید، با دویدن، خود را به سپاه آبادان رساند و موضوع را به سپاه اطلاع داد تا نیرو‌های سپاه و بسیج هم سریع به سمت ذوالفقاری حرکت نمایند. سورانی سپس پیاده به سمت مقر هنگ ژاندارمری نیروی زمینی ارتش دوید و نیرو‌های ارتش را هم از حمله عراقی‌ها مطلع ساخت؛ و پس از آن بود که با حضور رزمندگان و مردم شهر، حماسه کوی ذوالفقاری رقم خورد و دشمن بعثی در دستیابی به هدف خود ناکام ماند.

حماسه کوی ذوالفقاری

حماسه کوی ذوالفقاری نخستین حماسه مردم پس از ۴۰ روز از آغاز جنگ تحمیلی بود. در آن روز مردم با اعلام رادیو آبادان مبنی بر عبور دشمن از بهمنشیر، خودجوش در این منطقه حاضرشده و به دفاع از شهر برخاستند.
مردم با سلاح‌های ام.۱ و برنو در مقابل ارتش پیشرفته و مجهز رژیم بعث عراق قرار گرفتند.

جنگ نابرابر در منطقه کوی ذالفقاری آغاز شد، نیرو‌های مدافع شهر همان جا خط پدافندی تشکیل دادند و از پیشروی عراقی‌ها جلوگیری کردند.

بلافاصله نیرو‌های نظامی داخل شهر اعم از ارتش، سپاه، بسیج و مردم به منطقه ذوالفقاری آمده و به سه گروه ۱۲، ۱۳ نفری تقسیم شدند. دو گروه از وسط و یک گروه هم به سمت چپ (از حاشیه بهمنشیر) رفتند تا عراقی‌ها را دور زده و به پل دست یابند. تعدادی از افراد شرکت‌کننده در عملیات اسلحه نداشتند و هنگامی که کسی کشته یا زخمی می‌شد، با اسلحه او می‌جنگیدند.

درگیری سختی بین نیرو‌های خودی با حداقل امکانات و نیرو‌های بعثی مجهز به سلاح‌های پیشرفته رخ داد و مدافعان موفق شدند تا غروب همان روز نیرو‌های عراقی را شکست داده و شهر و جزیره آبادان را از خطر حتمی نجات دهند.

نیروی هوایی نیز موفق شد پلی را که عراقی‌ها بر روی بهمنشیر زده بودند منهدم کند.

سرانجام مهاجمان که تا جاده خسروآباد پیش آمده بودند، به داخل نخلستان عقب رانده شدند. نیرو‌های محور چپ به نزدیک پلی که عراقی‌ها نصب کرده بودند رسیدند و با انهدام تجهیزات در حال عبور از آن، پل را مسدود و عقبه عراقی‌ها را قطع کردند.

عراقی‌ها با مشاهده این وضع نا امیدانه به مقاومت‌های پراکنده دست زدند، عده‌ای هم تسلیم شدند یا به قصد فرار خود را به بهمنشیر انداختند. به این ترتیب عملیات متوقف کردن پیش روی مهاجمان و عقب راندن آنها تا ساعت ۱ بامداد ۱۰ آبان با موفقیت به پایان رسید.

رزمندگان با جانبازی و فداکاری بسیار، چنان مقاومتی از خود نشان دادند که دلاوری‌ها و شجاعت‌های آنان در این منطقه به نام «حماسه ذوالفقاری» به عنوان برگ زرینی در تاریخ دوران دفاع مقدس به ثبت رسید.
دشمن بعثی در عملیات کوی ذوالفقاری ۲۰۰ کشته داد و ۲۱ نفر از آنها نیز به اسارت درآمدند.

دریاقلی سورانی در سال ۱۳۲۴ در روستای «یانچشمه» در نزدیکی سد زاینده‌رود در استان چهارمحال و بختیاری متولد شد. دوران کودکی را در آن‌جا گذراند و بعد از مدتی در دوران جوانی به آبادان مهاجرت کرد. دریاقلی سورانی اوراق‌فروشی بود که در گوشه‌ای از «کوی ذوالفقاری» آبادان و در گورستانی از اتومبیل‌های فرسوده زندگی می‌کرد.

خرمشهر که سقوط کرد با نزدیک شدن دشمن به بهمنشیر عملا آبادان در محاصر افتاده بود. در این شرایط دریاقلی حضور یافت و بنیانگذار حرکتی شد که بعد‌ها رادیو عراق به صراحت اعلام کرد که شخصی به نام «دریاقلی سورانی» طرح عملیات عراق در آبادان را با شکست مواجه کرده است.

روایت شهادت دریاقلی

همان گونه که مردم خرمشهر ۳۵ روز، نیرو‌های بعثی را زمینگیر کردند، مردم آبادان نیز به مدت یکسال سد پیشروی نیرو‌های بعثی شدند و زمینه را برای آماده سازی و سازماندهی نیرو‌های خودی و عملیات بزرگ شکست حصر آبادان فراهم کردند. اما دریاقلی این قهرمان ملی آن قدر‌ها زنده نماند که شکست حصر آبادان را به چشم ببیند.

دو شب بعد از این عملیات، عراقی‌ها با اطلاعاتی که از جاسوسان خود به دست آورده بود، کلبه گلی دریاقلی سورانی را هدف خمپاره قرار دادند. دریاقلی بر اثر انفجار گلوله خمپاره، به شدت مجروح شد و پای راستش را از دست داد.

او در ۲۸ آبان ماه ۱۳۵۹ برای درمان با قطار به تهران اعزام شد، اما سرانجام بر اثر شدت جراحات وارده و خونریزی زیاد در راه انتقال به بیمارستان – در همان قطار به شهادت رسید و پیکرش در ردیف ۹۲ قطعه ۳۴ بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.

امروز تندیس دریاقلی به عنوان نمادی از مقاومت، در میدان ورودی کوی ذوالفقاری آبادان خودنمایی می‌کند، همان محله‌ای که حماسه بزرگ ذوالفقاری را شهادت می‌دهد.

فیلم سینمایی شب واقعه در سال ۱۳۸۷ به کارگردانی شهرام اسدی با الهام از زندگی قهرمان ملی “شهید دریاقلی سورانی “ساخته شد.

فیلم شب واقعه در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر برای نخستین بار اکران شد و رکورددار نامزدی جوایز این جشنواره در سال ۱۳۸۸ بود که چهار سیمرغ بلورین جشنواره را هم کسب کرد. این فیلم بار‌ها از تلویزیون پخش شده است.

داستان زندگی، رشادت و فداکاری دریاقلی همچنین از سال ۱۳۹۱ در کتاب فارسی پایه ششم ابتدایی آمده است که شاید قبل از آن کمتر کسی، نامش را شنیده بود و یا شرح ایثارش را می‌دانست.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.