گمان می‌کنند فلسطین تمام شده است. روایت آنها فراگیر شده است. ناگاه در هفتم اکتبر توفان‌الاقصی اتفاق افتاد و بیش از یک‌سال بعد یحیی سنوار که گفتند در تونل‌ها مخفی است.

گمان می‌کنند فلسطین تمام شده است. روایت آنها فراگیر شده است. ناگاه در هفتم اکتبر توفان‌الاقصی اتفاق افتاد و بیش از یک‌سال بعد یحیی سنوار که گفتند در تونل‌ها مخفی است. گفتند از گروگان‌ها و کودکان فلسطینی برای حفظ جانش سپر انسانی سامان داده است. در خانه‌ای با لباس رزم در برابر ارتش اسراییل نمایان می‌شود و در آخرین جهاد نمادینش عصای خود را به سوی ارتش متجاوز می‌افکند. اسطوره متولد می‌شود. خواستند او را خفیف کنند. در ستیغ عزت و شرافت و شجاعت و شهادت ایستاده است.

سید عطاءالله مهاجرانی در یادداشتی در اعتماد نوشت:

قرآن مجید گفت‌وگوی خداوند متعال با موسی علیه‌السلام را روایت کرده است. در ده مناسبت و آیه که در قرآن سخن از عصا به میان آمده است؛ در همگی آیات سخن از عصای موسی علیه‌السلام است. عصای سلیمان علیه‌السلام به‌رغم شهرت بسیارش و داستان موریانه نشانی از آن در آیات نیست. در سوره طه از آیه ۱۷ تا ۲۱موضوع عصای موسی و کارایی و کاربرد آن مطرح شده است: «موسی! در دست راستت چیست؟ گفت: عصای من است. به آن تکیه می‌دهم. با آن برای گوسفندانم برگ درختان را می‌ریزم. در آن منافع دیگری هم برایم هست! گفت: موسی! عصایت را بیفکن! آن را افکند. همانند اژد‌هایی حرکت می‌کرد. گفت: آن را بگیر و هراسی نداشته باش. عصا را به شمایل نخستش باز می‌گردانیم.» هنگامی که یحیی سنوار در زیر آوار‌های بمباران با پیکر زخمی و چشمان روشن و هوشمند در آخرین لحظات عمر خویش چوب‌دستی خود را به سوی ارتش اسراییل افکند. ارتشی که در ستم و کودک‌کشی شباهت‌های بسیاری به رفتار رامسس دوم فرعون زمان موسی دارد. بی‌درنگ در ذهنم درخشید: «و ما تلک بیمینک یا یحیی!» یحیی در دست راستت چیست؟ تاریخ از موسی تا یحیی، از فرعون تا نتانیاهو از عصای موسی تا عصای یحیی چه راه کوتاهی را آمده است! معجزه موسی در هیاتی دیگر در برابر ما زنده شده است. اسطوره تبدیل به واقعیت شده است. محمود درویش که امیل حبیبی، رمان نویس گرانقدر فلسطینی از او در رمان «المتشائل» با عنوان «پیامبر کلمه» یاد کرده است.

در قصیده «منثور فی حضره الغیاب» سروده است: 

«بعد از این نیازی به اساطیر نیست. آنچه در اساطیر اتفاق می‌افتاد؛ اکنون در ما اتفاق می‌افتد!» (۱) 

یحیی سنوار مانند آرش کمانگیر در ادبیات داستانی و اساطیر ما تبدیل به اسطوره شد. کودکان و نوجوانان فلسطینی همانند او در ویرانه‌ها روی مبل تک‌نفره می‌نشینند. پا روی پا می‌اندازند. لبخند می‌زنند. چوب‌دستی در دست می‌گیرند. یعنی یحیی سنوار همچنان زنده و الهام‌بخش است. در جنگ روایت‌ها شبکه‌های نیرومند تبلیغاتی صهیونیستی و حامیان اسراییل مدام می‌گویند: اسراییل حق دفاع از خود را دارد. جنگ اسراییل علیه تروریسم است. جنگ تمدن علیه توحش است. جنگ تمدن علیه عقب‌ماندگی است. روایتی که آن به آن تکرار می‌شود. نتانیاهو در اجلاس اخیر سازمان ملل گفت: «او از حقیقت سخن می‌گوید.» گالانت، وزیر جنگ اسراییل می‌گوید: «جنگ آنها عادلانه است.»

آنها هیچ‌گاه کلمه فلسطین و فلسطینی‌ها را به زبان نمی‌آورند. گمان می‌کنند فلسطین تمام شده است. روایت آنها فراگیر شده است. ناگاه در هفتم اکتبر توفان‌الاقصی اتفاق افتاد و بیش از یک‌سال بعد یحیی سنوار که گفتند در تونل‌ها مخفی است. گفتند از گروگان‌ها و کودکان فلسطینی برای حفظ جانش سپر انسانی سامان داده است. در خانه‌ای با لباس رزم در برابر ارتش اسراییل نمایان می‌شود و در آخرین جهاد نمادینش عصای خود را به سوی ارتش متجاوز می‌افکند. اسطوره متولد می‌شود. خواستند او را خفیف کنند. در ستیغ عزت و شرافت و شجاعت و شهادت ایستاده است.

منبع: ایسنا

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.