سردار شهید صفر خوشروان فرمانده دلاور سپاه در جبهههای گیلانغرب در سال ۱۳۳۴ در روستای «نیان و قیلان» از توابع دهستان ویژنان از توابع شهرستان گیلانغرب در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. این شهید والا مقام اولین فرزند خانواده بود که دوران ابتدایی و راهنمایی تحصیلاتش را در زادگاه خود گذراند و سپس برای ادامه تحصیل در مقطع متوسطه راهی قصرشیرین شد و در سال ۱۳۵۴ موفق به دریافت مدرک دیپلم رشته تجربی شد.
در تمام دوران تحصیل جزو شاگردان ممتاز مدرسه بود و علاوه بر درس ورزشکاری برجسته و هنرمندی خوش ذوق بود و به نقاشی و خطاطی علاقمند و در نقاشی و طراحی و ساخت وسایل دستی یک هنرمند قابلی بود که پس از پایان تحصیلاتش به امید یافتن شغلی مناسب راهی شهر اراک شد و با توجه به مهارتش در زبانهای انگلیسی و عربی به عنوان تکنیسین و مترجم زبان در یک کارخانه صنعتی در شهر اراک مشغول به کار شد.
شهید خوشروان پس از ۲سال کار در شهر اراک به گیلانغرب بازگشت تا به خدمت مقدس سربازی اعزام شود و برای این مهم به پادگان کوهدشت از توابع استان لرستان اعزام شد، وی که جوانی با ایمان، صبور، انقلابی و پر تلاش بود اجرای فرامین رهبر کبیر انقلاب را در سرلوحه تمام کارهایش قرار داده بود، بلافاصله بعد از دستور رهبر به همراه سلاح و مهمات خود از خدمت سربازی فرار کرده و به دلیل اینکه تحت تعقیب بود به کشور عراق گریخت.
پس از مدتی در عراق توسط نیروهای امنیتی این کشور دستگیر و به ساواک تحویل شد و هنگام انتقال به دادگاه نظامی، توسط راهپیمایان، آزاد و به صفوف مردم انقلابی پیوست که بعد از پیروزی انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی، بر خود تکلیف دانست در اولین فرصت با همکاری همرزمانش، سپاه پاسداران گیلانغرب را راه اندازی کرد و خود فرماندهی نقاط حساس و استراتژیکی جبهه گیلانغرب (آوزین، چغالوند، چرمیان، شیاکوه، برآفتاب، تنگ حاجیان، بانسیران، انارک، گورسفید، شکمیان و تنگ کودک) را بر عهده گرفت و بحق این محور عملیاتی با طول و عرض جغرافیایی گسترده در مقابل مدیریت و قدرت سازماندهی او سر تعظیم فرود آورده بود.
شهید خوشروان، شجاعتی کم نظیر داشت و خنثی سازی بیش از یک هزار قبضه مین آن هم در یک روز از جمله مهارت هایش بود تا رکورد خنثی سازی مین را به نام خود ثبت کند و عاقبت روز ۳۱ خرداد سال ۶۱ در برخورد با مین تله در محور آوزین به فوج یاران و همرزمان شهیدش پیوست.
شهید خوشروان ایثارگری سلحشور و اسوهای برای دیگران بود که جز خدا به چیز دیگری نمیاندیشید و به عشق رسیدن به هدف متعالی و کسب رضای خدا و حضرت احدیت شب و روز تلاش میکرد و سختترین و مشکلترین مسوولیتهای نظامی را با کمال خوشرویی و اشتیاق و آرامش خاطر میپذیرفت طوری که وی در درگیریهای مختلف با دشمن چهار بار مجروح شد و هر بار پس از مداوا به خطوط مقدم جبهه بازگشت.
شجاعتها و جانفشانیهای این دلاور خطه شهیدپرور گیلانغرب (دومین شهر مقام کشور) هرگز از یاد نخواهد رفت.
فرازی از وصیت نامه شهید خوشروان
"از شما میخواهم که احترام پدر و مادر را همواره رعایت کنید و با دوستان و آشنایان همواره خوش اخلاق و خوش برخورد باشید، ادامه دهنده راه شهدا باشید، باتقوا باشید و هیچ گاه از یاری و مساعدت برادران رزمنده در پشت جبهه غافل نمانید. "
گل اندام خوشروان مادر شهید والامقام صفر خوشروان میگوید: صفر از بدو تولد حرکتها و کارهایی انجام میداد که کمتر کسی از همسالانش قادر به انجام آنها بود او با این کارها سبب حیرت همه بود، از همان کودکی مثل یک استادکار در ساخت کار دستی مهارت داشت و دارای اخلاقی نیکو و چهرهای جذاب بود.
مظفر خوشروان برادر این شهید والامقام نیز اظهار کرد: اعمال و رفتار شهید خدایی بود و دلی به بزرگی کوه داشت، در عملیاتها همیشه جلوتر از دیگران حرکت میکرد، اندک حقوقی را که میگرفت در میان فقرا و مستمندان تقسیم میکرد.
گیلانغرب در دوران جنگ تحمیلی حدود ۱۵۰ نوبت آماج حملات و بمباران هوایی دشمن قرار گرفت و نتیجه آن تخریب کامل شهر و ۳۰ روستای منطقه بود و این شهرستان به استعداد ۱۲ هزار رزمنده حدود ۷۵۰ شهید، بیش از ۲ هزار و ۲۵۰ جانباز، ۱۳۳ آزاده تقدیم میهن کرده است.