امروز به سراغ موسیقی تیتراژ و متن یکی از سریالهای مهم دهه هشتاد رسانه ملی به نام «مرگ تدریجی یک رویا» به خوانندگی رضا یزدانی رفتیم که در دوران خود تبدیل به یکی از پرحاشیهترین مجموعههای تلویزیونی سیما هم شد. مسیری که در ادامه دیگر کارهای کارگردانش چه در حوزه سینما و چه در حوزه تلویزیون دربرگیرنده ملاحظاتی بود و در دوره تولید و پخش با انعکاس رسانهای متعددی همراه و موجب شد تا نظرات مثبت و منفی زیادی نیز درباره این مجموعه تلویزیونی پیش روی مخاطبان قرار گیرد.
سریال تلویزیونی «مرگ تدریجی یک رویا» عنوان نخستین مجموعه فریدون جیرانی منتقد، کارگردان و مورخ مشهور سینمای ایران در حوزه تلویزیون بود که طی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۶ تولید و در بهار سال ۱۳۸۷ از شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی ایران به مخاطبان ارائه شد. مجموعهای با ارائه یک درام عاشقانه اجتماعی که در درون خود به طرح برخی از مسائل سیاسی جامعه ایران نیز میپرداخت. فضایی که در برخی اوقات گروه سازنده را نیز با دردسرهایی مواجه ساخت، اما در نهایت به عنوان یک سریال خاص با نگرشی متفاوت پیش روی مخاطبان قرار گرفت و شرایطی را فراهم کرد تا پای جیرانی فیلمساز به تلویزیون باز شود.
سریال «مرگ تدریجی یک رویا» به نویسندگی علیرضا محمودی داستان نویسندهای جوان به نام «مارال عظیمی» را روایت میکند که با نوشتن یک رمان معروف میشود. معروفیتی که روی زندگی او تاثیرات فراوانی میگذارد. او با وسوسههای خواهرش و یک منتقد حوزه ادبیات از همسرش جدا میشود و به ترکیه میرود. در اینجاست که داستان با رویدادها و شخصیتهای جدیدی همراه میشود، اما در نهایت مارال عظیمی به ایران باز میگردد و مجدداً با حامد همسر سابقش ازدواج میکند.
دانیال حکیمی، سامیه لک، هوشنگ توکلی، ستاره اسکندری، ماهور حاجی، پولاد کیمیایی، آشا محرابی، فریدون محرابی، مهسا کرامتی، علی کاظمی، شهاب شهابی، پوراندخت مهیمن، هایده حائری، علی میلانی، مهسا حسینی، احمد ساعتچیان، فریده سپاه منصور، مائده طهماسبی، ناصر طهماسب، محمود بنفشه خواه، شیوا خنیاگر، مهناز انصاریان، نیلوفر محمودی نیز بازیگران این سریال را تشکیل میدادند.
اما خارج از ویژگیهای قابل بحث محتوایی این سریال که اغلب منتقدان و کارشناسان روی آن اتفاق نظر داشتند، موسیقی تیتراژ مناسب و متوازن با جریان داستانی سریال به آهنگسازی کارن همایون فر، ترانه یغما گلرویی و خوانندگی رضا یزدانی بود که توانست تبدیل به یکی از برگ برندههای نخستین سریال تلویزیونی فریدون جیرانی در مقام کارگردان شود و حتی آغازگر تجربههای مشترک دیگری نیز باشد. مسیری که در آن سالها به وفور در موسیقی تیتراژهای سریالهای تلویزیونی دیده و شنیده میشد و جریانی را به وجود آورده بود که بسیاری از خوانندگان برای حضور در آن وارد رقابتهای عجیب و غریبی باهم میشدند که میتوانست تغییر دهنده مسیر حرفهای آنها باشد. شرایطی که با خوش اقبالی و خلاقیت خوانندهای، چون رضا یزدانی و همراهی یک آهنگساز درجه یک به نام کارن همایون فر موجبات ایجاد شرایط جدیدی برای خواننده نوظهور آن سالهای موسیقی شد و توانست وی را با طیف گستردهتری از مخاطبان رو به رو کند.
موسیقی تیتراژی که در کنار هجمه بعضاً سنگینی که برخی منتقدان روی محتوای اولین سریال فریدون جیرانی داشتند، توانست توازن ایجاد کند و موجب شود تا این اثر همچنان جزو برترین تک آهنگها در حوزه دانلود قرار گیرد و جلوهای تحسین برانگیز از موسیقی این سریال را به مخاطبان ارائه دهد.
مسیری که به گفته رضا یزدانی دروازه ورودی اش به سریالهای تلویزیونی بود و توانست چارچوبی را برای این خواننده صاحب سبک فراهم سازد که بتواند در گستره وسیعتری به ارائه آنچه از موسیقی میخواهد، بپردازد. کما اینکه امروز او به واسطه همین ترانهها و موسیقیها تبدیل به خوانندهای شده که صدایش میتواند به عنوان یکی از برگ برندههای یک سریال تلویزیونی معرفی شود. مسیری که به نوعی تحقق یافت و اکنون یزدانی جزو رکورداران خواندن موسیقی تیتراژهای آثار مختلف سینمایی و تلویزیونی است. البته شاید علی اوجی نقش موثری در معروفیت و محبوبیت او ایفا کرده، اما طبیعتاً صدا و لحن متفاوتش موجب شده تا وی در کارنامه کاری اش همکاری با بسیاری از هنرمندان تراز اول سینما، تلویزیون و موسیقی را تجربه کند.
یزدانی در یکی از گفتگوهای رسانهای خود بود که با بیان ویژه بودن حضورش در موسیقی تیتراژ سریال «مرگ تدریجی یک رویا» به ماجرای موسیقی تیتراژها اشاره کرد و توضیح داد: جنس صدایی که من دارم با شکل و شمایل موسیقی در کارم خیلی به کار یک اثر اجتماعی میخورد. برای همین است که کارگردانان مختلف در سینما یا حتی تلویزیون لطف دارند و مرا دعوت به همکاری میکنند. نتیجه خوبی هم تا به حال حاصل شده و من خودم نتیجه بدی از این همکاری ندیدم وهمگی راضی کننده بوده است؛ البته «نه» هم زیاد گفته ام. شاید بیش از این که خواندم تا به حال «نه» گفتم، زیرا احساس میکردم از این همکاری ممکن است اتفاق خوبی رخ ندهد و یا ممکن است نشود آنچه توقع ۲ طرف است. گاهی خود کار خوب از آب در نیامده بود و من احساس کردم خواندن تیتراژ چنین سریالی اصولاً به درد من نمیخورد و سودی برای من ندارد. گاهی هم رفتم فیلم یا سریال را دیدم و حس کردم اصلاً این اثر نیازمند تیتراژ نیست، در واقع باید با موسیقی تنها به پایان برسد و اینجا تیتراژ حتی به کار لطمه میزند.
این خواننده در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چه مولفهای به او این احساس را میدهد که فلان سریال نیازمند موسیقی تیتراژ با صدای رضا یزدانی است، گفت: نمیشود در یک خط توضیح داد، چون این یک ماجرای کاملاً حسی است. باید نشست اثر را دید و راجع به آن کار تصمیم گرفت. هر کار ماجرا و قصه و شرایط خاص خودش را دارد و نمیتوان در واژه بیان کرد. گاهی اوقات من اصلاً سر صحنه و در لوکیشنها هستم. فیلمنامه را کامل میخوانم، در جریان قصه قرار میگیرم و در کل حضور دارم. قطعاً در این شرایط اتفاق بهتری رخ میدهد، چون میدانم قرار است چه شود. اما یک زمان هم که مرا دعوت کردند گفتم اجازه دهید من فیلم را ببینم، بعد از اینکه فیلم را دیدم کار را خیلی دوست داشتم و همکاری بسیار خوبی داشتیم. فیلمهای زیادی را هم دیده ام و گفته ام من از پذیرش این کار معذورم. به طور کلی من معتقدم، چه سریال و چه فیلم سینمایی را مخاطب یک بار یا حداکثر دو تا سه بار میبیند، اما ترانه تیتراژ آن را بارها و بارها در شرایط مختلف در داخل خودرو و خانه میشنود. اصلاً به نظر من یک تیتراژ خوب اثری است که وقتی شما آن را در ۳ - ۴ دقیقه شنیدی بتوانی تمام صحنههای فیلم را با آن مرور کنی. در واقع ترانه باید بتواند در شما حس تصویرسازی ایجاد کند! اگر این اتفاق در تیتراژ رخ دهد آن تیتراژ، تیتراژ موفقی است. ولی اگر غیر از این باشد به نظرم تیتراژ موفقی از آب در نیامده است.
یزدانی در جواب سوال دیگری مبنی بر اینکه از محتوای یک سریال تلویزیونی که برایش تیتراژ میخواند چه تاثیری میگیرد، تصریح کرد: من خیلی ترانه برای تیتراژ سریال نخوانده ام. البته که واقعاٌ «مرگ تدریجی یک رویا» هم برای من، هم برای تلویزیون و هم برای فریدون جیرانی یک اتفاق ویژه بود. به اعتقاد من تیتراژ «مرگ تدریجی یک رویا» یک موج داشت و موجب شد من با کارن همایون فر همکاری بسیار خوبی داشته باشم.
به هر ترتیب موسیقی تیتراژ سریال تلویزیونی «مرگ تدریجی یک رویا» میتواند به عنوان یکی از خاطره سازترین و با کیفیتترین موسیقیهایی معرفی شود که در اواخر دهه هشتاد به همراه تعدادی دیگر از محصولات مشابه موجب ایجاد جریانی تازه در راه موسیقی تیتراژهایی شدند که در آن روزگار نیازمند تحول بود.
منبع: مهر