یکی از دغدغه‌های این روز‌های پدر و مادر‌ها مواجهه فرزندان با اخبار و اتفاقات نظامی است، نگرانی‌ها و دل‌شوره‌هایی که به روح و روان لطیف و آسیب‌پذیرشان لطمه می‌زند.

 امیر مردانی، تسهیلگر والد و کودک با مدرک بین‌المللی QCB و پژوهشگر و فعال حوزه کودک و نوجوان به والدین کمک می‌کند تا در چنین شرایطی که کودکان ممکن است به خاطر شنیدن اخبار جنگ  نگرانی‌هایی داشته باشند آرام‌بخش فرزندانشان باشند.

 در دورانی زندگی می‌کنیم که با گسترش رسانه‌ها و اطلاع‌رسانی به شیوه‌های متنوع مخفی‌کردن اخبار و پوشاندن حقایقی که در دنیا در حال رخ‌دادن است امری محال و غیرممکن است. سؤال اینجاست؛ امروز که دنیا درگیر جنایات آمریکا و صهیونیست‌هاست، تکلیف والدین چیست؟ اضطراب‌های ناشی از گسترش اخبار جنگ در فضای جامعه چطور باید مدیریت شود؟

موضوع اخبار و کودک جدی است

باید تکلیف خودمان را در قبال فرزندانمان بدانیم. برای عدم آسیب روحی، روانی آنها در اثر شنیدن اخبار حمله و تجاوز به کشورها، کودک کشی و جنایات فجیعی که در دنیا صورت می‌گیرد. باید دقت داشته باشیم در مواجهه فرزندان با اخبار منتشره از درگیری‌های نظامی چطور برخورد کنیم. اینکه آنها باید چه میزانی از این رویداد‌ها اطلاع پیدا کنند؟ به سؤالاتشان چگونه جواب بدهیم؟ اگر ناخواسته در معرض اطلاعاتی قرار بگیرند و دچار یک اضطراب و استرس شوند و عکس‌العمل عاطفی روانی از خود بروز دهند چه باید کرد؟...

امیر مردانی با طرح این پرسش‌ها در ابتدای کلام می‌گوید: «ازآنجاکه بر اساس فرمایش رسول گرامی اسلام (ص) مؤمن باید زیرک باشد، پس والدین هم باید زیرکانه هم تکالیفشان را انجام بدهند و هم به امر تربیت فرزندانشان که بسیار مهم و سرنوشت‌ساز است اهتمام داشته باشند. آن هم نسبت به کودکانی که مثل بزرگ‌تر‌ها قادر به درک شرایط نیستند و انتزاعی را که آنها دارند و همچنین عمق نگاهشان به اتفاقات پیرامونی را ندارند. برای همین مسائل را طور دیگری می‌بینند. گاهی اوقات کودک به‌خاطر عدم توانایی در تحلیل اتفاقی که چه‌بسا برای ما ساده به نظر می‌رسد، فاجعه‌انگاری می‌کند؛ بنابراین باید تربیت در حوزه سواد رسانه و موضوع اخبار و کودک را جدی تلقی کنیم.»

فرزندان چقدر مجازند در معرض اخبار دلهره‌آور قرار بگیرند؟
«مردانی» از کنجکاوی فرزندان برای دانستن اتفاقات پیرامونشان می‌گوید. از اینکه برای دانستن، یا به پاسخ‌های والدین اکتفا می‌کنند و یا خودشان سراغ رسانه می‌روند. او با تأکید بر عدم قدرت کافی برای تحلیل در این سنین می‌گوید: «وقتی فرزندمان می‌خواهد چیزی از اتفاقات نظامی بداند، از ما سؤال می‌کند یا تلویزیون تماشا می‌کند و در معرض چیزی قرار می‌گیرد که توانایی تحلیل آن را ندارد. پس، چون توان تحلیل ندارد، لزومی هم برای دانستن نخواهد بود.

اخبار نظامی

سؤال فرزندان را به هیچ وجه بدون جواب نگذاریم

سؤال کردن از ویژگی‌های کودک و نوجوان است. نشانه کنجکاوی و پرسشگری او برای رسیدن به لذت دانایی. پس نمی‌توان مانع از پرسش‌گری فرزندان شد. حالا باید ببینیم چطور به سؤالاتی که زاییده ذهنی پر از التهاب و تشویش است پاسخ بدهیم.

مردانی می‌گوید: «در مسئله اخبار نظامی، از نشنیده گرفتن سؤال به‌عنوان یک ابزار برای کاهش آسیب به کودکان استفاده نکنیم و سؤال آنها را بی‌جواب نگذاریم. حواسشان را پرت نکنیم. چرا که بالاخره سؤال خودشان را خواهند پرسید. اگر هم چنانچه را نپرسند، با جواب‌های فرضی خود آن سؤال و جواب را به بدترین شکل، درونی می‌کنند که در این صورت اضطراب پنهان شکل می‌گیرد و ازآنجاکه هرگز چیزی گم نمی‌شود این اضطراب پنهان بعد‌ها به جان فرزندان می‌افتد.

در ابتدا باید سؤالات کودکان در ارتباط با اخبار را دسته بندی کنیم

گاهی سؤال کودک راجع به اصل اتفاقات نظامی و عناصر تشکیل‌دهنده آن است. مثلاً موشک چیست؟ انهدام یعنی چه؟ شهید کیست؟ مورد اصابت قرار گرفته یعنی چه؟ 

اولاً یادمان باشد به این سؤالات حداقل جواب‌ها را بدهیم. یعنی یک جواب قانع‌کننده ولی کوتاه و اصلاً نیاز نیست وارد ریزه‌کاری‌هایش بشویم. مثلاً در پاسخی بسیار ساده به این سؤال که جنگ چیست؟ به طور مثال می‌توان گفت: «شما با دوستت دعوا می‌کنی و از دست او ناراحت می‌شوی و او را هل می‌دهی. او هم مثلاً با چوب به‌پای تو می‌زند... و این توضیح مختصر می‌تواند پاسخی بسیار ساده به مفهوم جنگ برای یک کودک مثلاً چهار پنج‌ساله باشد. حالا اگر مخاطب کودکی هفت‌هشت‌ساله بود و سن بیشتری داشت در آنجا به‌گونه‌ای دیگر و با توضیح بیشتر پاسخ می‌دهیم. البته باتوجه‌به سواد رسانه‌ای فرزندانمان که الان و در این دوره و زمانه مشاهده می‌شود. پاسخ والدین باید به‌گونه‌ای باشد که مورد انتقاد و ضعف واقع نشوند.

حواسمان باشد مخاطب کیست

این کارشناس و مشاور کودک و نوجوان با انتقاد از والدینی که فرزندانشان را بیش از حد با مسائل خشونت بار پیرامون آشنا می‌کنند می‌گوید: «بعضی والدین انگار می‌خواهند تحلیلگر نظامی بسازند. این اشتباه است. وقتی برای یک کودک همه اجزا و جزئیات ریز مسئله‌ای را باز می‌کنیم، آهسته، آهسته در سناریو قرار می‌گیرد. یعنی وسط میدان نبرد! قطعا توان تحلیل ندارد و در نتیجه تحمل چنین شرایطی را هم نخواهد داشت. شاید در بسیاری از والدین جنبه‌های حماسی، شهادت طلبی و نگاه جهادی قوی باشد، اما باید این مفاهیم از نگاه فرزند دیده شود.»

قوه تخیل کودکان به تصورات ذهنی‌شان ضریب می‌دهد

«مردانی» با اشاره به قوه تخیل در بچه‌ها به آسیب‌پذیری با دریافت اطلاعاتی فراتر از ظرفیتشان اشاره می‌کند و می‌گوید: «تخیل شکل‌گرفته در این اطلاعات می‌تواند ضریب‌های نامتعارفی به تصورات ذهنی فرزندان بدهد. به طور مثال اگر انفجار یک موشک می‌تواند ۵۰ مترمربع را تخریب کند، در ذهن فرزند این طور تصویرسازی می‌شود که موشک می‌آید، کل شهر را از بین می‌برد. حتی خانه ما را که در آن شهر است. پس ما هم از بین می‌رویم!

وقتی ما جزئیات را می‌گوییم او هم در جزئیات زندگی می‌کند. در واقع ما داریم از بیرون به موضوع نگاه می‌کنیم، اما فرزند از داخل و دل ماجرا به آن نگاه می‌کند و اصلاً خودش را درون ماجرا می‌بیند و در آن نقش بازی می‌کند و ازآنجاکه تمایل به قهرمان‌پروری دارد به سویی می‌رود که خودش بخشی از داستان باشد.» 

آن وقت می‌بینیم نصف شب با جیغ و گریه از خواب بلند می‌شود و ریشه‌اش همان زمانی است که فرزند را در معرض اطلاعاتی فراتر از سن و سالش رها کرده‌ایم.

از کارتون به جای اخبار صریح و عریان استفاده کنیم

اما گاه والدین تصمیم می‌گیرند فرزندشان از جریاناتی آگاه شود. در اینجا باید دقت داشته باشیم که این آگاهی نباید از طریق شبکه خبر صورت بگیرد. بلکه می‌تواند به‌واسطه تماشای یک کارتون باشد. مثلاً یک کارتون که درباره مبارزات فلسطینی‌هاست و استاندارد‌های کودک در آن رعایت شده است. والدین باید در حین تماشای این کارتون، گام‌به‌گام و تصویر به تصویر در کنار فرزندشان باشند تا به سؤالات ذهنی او متناسب با سن و سالش پاسخ دهند.

والدینی که کودکان را نگران می‌کنند

شاید بتوان گفت مهم‌ترین عامل اضطراب شدید کودک، اضطراب والدین نسبت به اخبار اتفاقات نظامی است. مردانی در تشریح این موضوع می‌گوید: «اگر پدر و مادر در مواجهه با اخبار نظامی مضطرب شوند و علائم اضطرابی از خود نشان دهند و قادر نباشند نمایش هیجاناتشان را کنترل و مدیریت کنند، این اضطرابی که از طریق ابزار‌های مختلف از جمله گریه و جیغ‌وداد در حضور کودک رخ می‌دهد به‌شدت او را مضطرب خواهد کرد. زیرا منهای این که خود اضطراب والد فی‌البداهه و به‌تنهایی سبب نگرانی کودک می‌شود، در اینجا مسئله موردنظر، «درگیری نظامی» است. مثلاً مادر با تلفن صحبت می‌کند و فرزند نمی‌داند چه اتفاقی افتاده است. فرزند مضطرب می‌شود. یا مثلاً پدر خانواده پشت تلفن بر سر یک چک برگشتی دعوا و تلفن را قطع می‌کند و به دنبال آن دادوفریاد کردن. در اینجا به‌تن‌هایی با این رفتار‌های نامناسب، اضطراب در فرزندان ایجاد می‌شود. حالا اگر موضوع چیزی باشد که کودک درباره آنها سوگیری و پیش‌زمینه‌های ذهنی داشته‌باشد شرایط بسیار سخت‌تر است. مثلاً پیش‌تر کارتون جنگی یا خدای‌نکرده فیلم جنگی دیده است و یا در معرض اخبار مربوط به اتفاقات نظامی قرار گرفته است.

کنترل اضطراب فرزندان، ثمره نگاه حماسی والدین

حالا اتفاقاً اینجا جا دارد به این نکته اشاره کنیم که اگر والدین نگاه و تربیت حماسی داشته باشند به‌جای اینکه بنشینند، اشک بریزند و آه و زاری و جزع‌وفزع کنند که بدبخت شدیم! و بیچاره شدیم! و فرزندشان را به اوج اضطراب ببرند، از خودشان عکس‌العمل‌های عاطفی شدید بروز نمی‌دهند تا باعث تشدید چیزی بشود که ما به آن «اضطراب ناخواسته در کودکان» می‌گوییم.

آرامش والدین یعنی آرامش فرزندان

مثلاً خانواده سر سفره جمع هستند. صدای شلیک می‌آید. موشک و آتش...، اما پدر تلویزیون را خاموش می‌کند. کودک می‌پرسد: «بابا چی شده؟» و پاسخی آرام: «هیچی! یه اتفاقی افتاده بود، حق ما رو اونجا ضایع کرده بودن، آدمای ما رو اونجا اذیت کرده بودن ما مجبور شدیم تنبیهشان کنیم...» 

جنگ بزرگی که اصلاً ما در آن دخیل نیستیم ولی همه عالم می‌فهمند. حرف و حدیثش در مدرسه می‌پیچد و بچه‌ها هم متوجه می‌شوند. وقتی اخبار پیچیده شده در جامعه گسترش پیدا کرده و فضای عمومی ایجاد می‌کند، علی‌القاعده ناآرامی در هر سنی ایجاد می‌شود. اضطراب والدین یعنی اضطراب فرزند و آرامش والدین یعنی آرامش او و در واقع اینجا به او نشان می‌دهیم که من خیلی قدرت دارم و تحت تأثیر قرار نگرفته‌ام. برای من مهم است که مثلاً حالا یک اتفاقی افتاده‌است.

تحلیل دارم، اما مرعوب نیستم

فرزند می‌بیند نظم، برنامه و آرامش زندگی ما به هم نریخته، گریه، داد و فغان و اضطراب در خانه ما زیاد نشده است. اینجا یعنی اینکه اتفاقاً داریم از یک تهدید فرصت می‌سازیم. پس شاهد برخوردی شجاعانه و مقتدرانه است و نگاهی حماسی به رویداد‌ها دارد.

با تسلط بر رفتارهایمان آرمان فرزندان باشیم

اخبار اتفاقات نظامی که نباید ما را به هم بریزد. اتفاقاً باید فرصتی ایجاد کنیم تا با القای آرامش در رفتار و تراوش آن در کلاممان فرزندان، آرام شوند و احساس آرامش داشته باشند. فرزند دارای پدر یا مادر ضعیف بعداً دچار بی‌ثباتی شخصیت می‌شود. ثبات شخصیت پدر و مادر دلبستگی ایمن ایجاد می‌کند و فرزندان به آنها تکیه و از آنها تقلید می‌کنند و چنین پدر و مادری آرمان فرزندان می‌شوند.

منبع: فارس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.