قیام ۱۷ شهریور را می‌توان به عنوان یکی از نقاط عطف مبارزات ملت مسلمان ایران علیه رژیم پهلوی دانست.

تمامی انقلاب‌های بزرگ جهان در طول تاریخ روز‌های بزرگ و مهم و حساس را در پیشینه خود جای داده‌اند، روز‌هایی که نقش پر رنگی را در به ثمر نشستن تمامی سختی‌ها و مشکلات مردم با پیروزی آن انقلاب داشته است.  

انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ نیز از این روز‌ها کم ندارد. دستگیری امام خمینی (ره) پس از سخنرانی در مدرسه فیضیه قم و قیام خونین مردم ایران در ۱۵ خرداد همان سال و تقدیم شهدایی از اقشار مختلف جامعه، تبعیدها، زندانها، شکنجه و تحمل سختگیری‌های همه جانبه رژیم پهلوی،  انتشار مقاله توهین آمیزی ـ به مناسبت سالروز کشف حجاب ـ نسبت به امام خمینی در سال ۱۳۵۶، قتل عام مردم در سینما رکس آبادان در مرداد همان سال ۱۳۵۷ اعتراضات هر روزه سراسری و دستگیری‌های افراد بی گناه از همین قبیل روز‌ها بود و سال‌های تلخی را پیش از انقلاب اسلامی پیش روی مردم ایران قرارداده بود.

اما یک تاریخ پیش از پیروزی رسمی انقلاب اسلامی ایران، فراتر از همه این سختی‌ها و روز‌های ننگین برای رژیم پهلوی و پر خون و افتخار برای مردم درد کشیده ایران بود. روزی که از به آن  جمعه سیاه و جمعه خونین تاریخ ایران می‌گویند و از آن به عنوان کلید اصلی پیروزی انقلاب اسلامی ایران یاد می‌شود. آن روز جمعه ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ است. 

17 شهریور 1357

۱۶ شهریور یک روز قبل از جمعه خونین تاریخ انقلاب اسلامی ایران تظاهراتی در تهران با حضور بیش از نیم میلیون نفر انجام گرفت که بزرگ‌ترین گردهمایی انجام‌گرفته در ایران تا آن زمان بود. تظاهرکنندگان شعار‌های شدیداللحنی نظیر «مرگ بر سلطنت پهلوی»، سر می‌دادند و برای اولین بار نیز معترضان خواستار تشکیل «جمهوری اسلامی» شدند.

همان شب، شاه برای آنکه کنترل امور را از دست ندهد دولت را مجبور کرد تا در تهران و یازده شهر دیگر -کرج، قم، تبریز، مشهد، اصفهان، شیراز، آبادان، اهواز، قزوین، جهرم و کازرون- حکومت نظامی اعلام کند و فرماندهی نظامی پایتخت را نیز به اویسی که در جریان قیام ۱۳۴۲ به «قصاب ایران» مشهور شده بود سپرد و در نهایت نیز دستور بازداشت سنجابی، بازرگان، فروهر، معینیان، لاهیجی، به‌آذین، متین دفتری و مقدم مراغه‌ای را صادر کرد.

در اولین ساعات جمعه ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷، ارتشبد غلامعلی اویسی از رادیو اعلام حکومت نظامی کرد. مردم تهران که از حکومت نظامی اطلاع نداشتند، پیش از ساعت ۶ صبح و پس از ادای فریضه نماز برای چهارمین روز متوالی، از خانه‌ها بیرون آمده و سیل آسا روی به خیابان‌ها آوردند.

مرکز تجمع آنان میدان ژاله (میدان شهدای کنونی) بود، همین که مردم به خیابان‌ها رسیدند، ناگهان با دیدن تانک‌ها و زره پوش‌های نظامی و ماموران مسلسل به دست حکومت نظامی غافلگیر شدند.

مردم بدون اعتنا به سربازان به حرکت خود ادامه دادند. همگان در دل احساس نوعی شجاعت و از جان گذشتگی می‌کردند. از خیابان‌های اطرف سیل انبوه جمعیت با سردادن شعار‌های انقلابی به سمت میدان ژاله در حرکت بودند.

 ماموران مسلح، پس از چند بار اخطار از زمین و هوا جمعیت را هدف رگبار مسلسل قرار دادند. فریاد الله اکبر و لااله الالله همه جا را پر کرد. جمعیت وحشت زده و هراسان به هر سمتی می‌دویدند، تا مامنی برای خود پیدا نمایند و گروهی روی زمین دراز کشیده بودند و رگبار مسلسل‌ها اجازه حرکت به ایشان نمی‌داد.

جمعه سیاه

شیون، ناله و فریاد با صدای گلوله در هم آمیخته بود و بوی خون و دود و باروت همه جا به مشام می‌رسید. با نزدیک شدن ظهر به تدریج میدان ژاله که اینک واقعا به میدان شهدا تبدیل گشته بود در هاله‌ای از سکوت مرگبار فرو رفت. در حول و حوش میدان آنچه به چشم می‌خورد، جنازه شهیدانی بود که در صحنه نبرد نابرابر همچنان باقی مانده و خون‌هایی که هر گوشه‌ای از میدان را گلگون کرده بود.

در مناطق جنوبی تهران برای متفرق کردن جمعیت از بالگرد‌های نظامی استفاده شد. یک روزنامه اروپایی در این رابطه نوشت: این بالگرد‌ها «کوهی از اجساد متلاشی شده» را بر جای گذاردند. در میدان ژاله، تانک‌ها که مردم را محاصره کرده بودند و از پراکنده کردنشان ناتوان بودند شروع به شلیک به سمت مردم کردند. بنا بر نوشته یک خبرنگار اروپایی، این صحنه به جوخه آتش شبیه بود که در آن افراد مسلح به انقلابیون بی‌حرکت شلیک می‌کردند.

رژیم پهلوی تعداد کل شهدای ۱۷ شهریور را ۵۸ نفر و مجروحان این فاجعه را ۲۰۵ نفر اعلام داشت و تجمع گسترده و عظیم مردم تهران را نقشه خارجی اعلام کرد. شمار دقیق قربانیان مظلوم حادثه ۱۷ شهریور در میدان شهدا و خیابان‌های اطراف، هیچ گاه مشخص نگردید، اما، این رقم از چهار هزار نفر افزون‌تر بود و یکی از بزرگ‌ترین فجایع تاریخ انقلاب در جمعه سیاه اتفاق افتاد.

 در همین زمینه میشل فوکو فیلسوف فرانسوی که برای پوشش دادن وقایع انقلاب در یک روزنامه ایتالیایی به محل حوادث رفته بود مدعی شد که ۴۰۰۰ تن در این روز هدف گلوله قرار گرفته‌اند.

اسد الله بادامچیان از شاهدان عینی آن روز با تاکید بر اینکه دولت شاهنشاهی برای کشتار مردم از نیرو‌های آمریکایی و رژیم صهیونیستی کمک گرفته بود، می‌گوید: از صبح همان روز تیراندازی را شروع کردند که کشتار سنگینی انجام شد که ما به جوانان تشکیلاتی دستور دادیم که در خیابان‌های تهران تظاهرات و درگیری ایجاد کنند تا رژیم نتواند بر این منطقه متمرکز شود و در نهایت با اقداماتی که صورت گرفت کشتار سنگینی که انتظار می‌رفت انجام نشد، اما با این وجودکشتار مردم بسیار سهمگین بود.

میدان ژاله

 امام خمینی در پیامی تاریخی یک روز بعد از این روز بزرگ مسیر ادامه برای پیروزی انقلاب اسلامی برای مردم ایران ترسیم کرد. امام خمینی  ضمن ابراز هم دردی با ملت، کشتار وحشیانه را محکوم نمودند و دولت آشتی ملی را دولتی تحمیلی و غیر قانونی اعلام کردند.

امام (ره) در پیام خود فرمودند «بار دیگر شاه با دستور حکومت نظامى در تهران و سایر شهرستانهاى بزرگ ایران، ثابت کرد که پایگاهى در میان ملت ندارد. اعلام حکومت نظامى در محیطى آرام- به اقرار رادیو و مطبوعات ایران که راهپیمایى با کمال آرامش در آن انجام می‏گرفت- نه تنها قانونى نیست بلکه جرم است و دستور دهنده آن مجرم. شاه براى به رگبار بستن مردم بى ‏دفاع و مظلوم هیچ بهانه ‏اى را بهتر از حکومت نظامى ندید. روزهاى اخیر، تهران و سایر شهرستانهاى مهم ایران براى اظهار مظلومیت و مخالفت با مجرمى که ۳۵ سال بر مقدرات آنان سلطه دارد و جنایات و خیانتهاى او در کشور و مخالفتهاى او با قانون اساسى واضح است، شاهد راهپیمایی هاى آرام بود. 

جمعه خونین

نوائیان پژوهشگر تاریخ ایران، قیام ۱۷ شهریور را اوج سرعت موتور حرکت انقلاب دانست و عنوان کرد: بعد از قیام ۱۷ شهریور انقلاب اسلامی یک شتاب بسیار مضاعفی گرفت. در قیام‌ها و چله‌های قبل از ۱۷ شهریور تعداد شهدا خیلی محدود بود. اما در ۱۷ شهریور برای زهر چشم گرفتن، این حجم بسیار بالا از مردم را به رگبار بستند و طبعا واکنش‌های خیلی شدیدتری را هم به دنبال داشت. این واکنش‌ها بعد از چله‌هایی که پس از قیام ۱۷ شهریور برگزار شد، خود را نشان داد و برگزاری این چله‌ها بعد از جمعه سیاه التهاب بسیار زیادی بر پا کرد.

این پژوهشگر تاریخ ایران ادامه داد: در این مقطع مردم به یک نتیجه قطعی برای ساقط کردن رژیم پهلوی رسیده بودند؛ بنابراین می‌توانیم بگوییم ۱۷ شهریور آغاز یک پایان برای رژیم پهلوی بود و در نهایت پایان و نقطه بدون بازگشت این رژیم در ۱۷ شهریور رقم خورد و باعث بستن طومار رژیم پهلوی برای همیشه در تاریخ ایران شد.

۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ یکی از روز‌های سرنوشت‌ساز نهضت اسلامی ملت ایران بود. روزی که مردم انقلابی و خسته از ظلم و فساد رژیم پهلوی به خیابان‌ها آمدند و با حضور در میدان و قرار گرفتن در برابر گلوله‌های پر از آتش، ایستادگی و اقتدار و اراده خود در برابر هر گونه ظلم و فسادی را به رخ جهانیان کشاندند.

 بدون شک ۱۷ شهریور نماد مقاومت، شجاعت و ایستادگی مردم ایران است و رژیم پهلوی با جنایت خود در این روز، شکاف میان ملت و حکومت را عمیق‌تر کرد و کمتر از ۵ ماه بعد هم توسط همین شکاف از بین رفت.

بی‌تردید، قیام ۱۷ شهریور را می‌توان به عنوان یکی از نقاط عطف مبارزات ملت مسلمان ایران علیه رژیم پهلوی دانست. ابعاد عظیم کشتار و سرکوب مردم بی‌گناه در این روز باعث شد تا انقلابیون در حرکت خود مصمم‌تر شوند و به رهبری امام خمینی (ره) تحول نوینی را در تاریخ ایران رقم زنند.

گزارش از محمدحسین نیک خوی متین

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۲
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۵۴ ۱۶ شهريور ۱۴۰۳
استارت نابودی ایران
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۰۰ ۱۶ شهريور ۱۴۰۳
دستاوردشون چی بود؟
آخرین اخبار